نمونه هایی از توبه کردن در کتاب مقدس"این رویدادها به وقوع پیوست تا نمونه هایی باشد برای ما" (اول قرنتیان ۱۰:). در کتاب مقدس نمونه های زیادی در مورد توبه کردن به چشم می خورد که اشاره به تمام آنها از عهدۀ این مقاله خارج است. اینک تنها به چند مورد از آنها اشاره می کنیم. خواندن آنها درس عبرتی است برای ما تا مانند کسانی که توبه (اوّلین قدمِ بسیار مشکل (مکاشفه۱۶ :۸-۱۰)، بسوی خدا) را نادیده و مانند آب خوردن سهل و آسان می گیرند نباشیم. مبادا ما هم به سرنوشت آنان بخصوص رهبرانی که سقوط کرده و می کنند دچار شویم! در ادبیات فارسی بیتی داریم که مفهوم این حقیقتِ اساسی را به بهترین وجه بر ما آشکار می سازد: "خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج"
† - عزرایِ نبی در کتابی به اسم خود می نویسد: "پس چون این سخن را شنیدم، جامه و ردای خود را چاک زدم و موی سر و ریش خود را کندم و ... تا وقت هدیۀ شام متحیّر نشستم (درد غیرقابلِ تحمل!) و در هدیۀ شام از تذلّل خود برخاستم و با لباس و ردای دریده به زانو درآمدم و دست خود را بسوی یهوه خدای خویش برافراشتم، و گفتم ای خدای من خجالت دارم و از بلند کردن رویِ خود بسوی تو شرم دارم زیرا گناهان ما بالای سر ما زیاده شده و تقصیرهای ما تا به آسمان عظیم گردیده است" (عزرا ۹:۳-۶).
† - در کتاب یونس نبی می خوانیم: "کلام خدا بار دوم بر یونس نازل شد ... نینوی شهر بسیار بزرگ بود که مسافت سه روز داشت. و یونس به مسافت یک روز داخل شهر شده بندا کردن شروع نمود و گفت بعد از چهل روز نینوی سرنگون خواهد شد. و مردمان نینوی بخدا ایمان آوردند و روزه را ندا کرده از بزرگ تا کوچک پلاس پوشیدند. و چون پادشاه نینوی از این امر اطلاع یافت از کرسی خود برخاسته ... پلاس پوشیده بر خاکستر نشست. پادشاه و اکابرش فرمان دادند ... مردمان و بهایم و گاوان و گوسفندان چیزی نخورند و نچرند و آب ننوشند. ... و نزد خدا بشدت استغاثه نمایند و هر کس از راه بد خود و از ظلمی که در دست اوست بازگشت نماید. (طاقت فرسا) چون خدا اعمال ایشان را دید که از راه زشت خود برگشتند از بلایی که گفته بود به ایشان برساند پشیمان گردید و آن را بعمل نیاورد" (یونس نبی باب ۳).
† - در کتاب ایوب می خوانیم: "ایوب در جواب خداوند چنین گفت ... من نمی دانستم چه می گفتم. ... پیش از این گوش من دربارۀ تو چیزهایی شنیده بود، ولی اکنون چشم من تو را می بیند! از این جهت از خود بیزار شده در خاک و خاکستر توبه می کنم" (ایوب ۴۲:۱-۶). (خود را زشت و ناچیز شمردن).
† - در کتاب مزامیر در قصیدۀ داود میخوانیم: "هنگامی که خاموش می بودم استخوان هایم پوسیده میشد، از نعرۀ که تمامی روز میزدم. چونکه دست تو روز و شب بر من سنگین می بود، رطوبتم به خشگیِ تابستان مبدل گردید. به گناه خود نزد تو اعتراف کردم ... پس تو آلایش گناهم را عفو کردی" (مزمور۳۲:۱-۵). (اعتراف به گناه در حضور خدایی که به دل می نگرد دردناک است).
† - در کتاب اشعیای نبی می خوانیم: "چون او را (بر صلیب) می نگریم منظری ندارد که مشتاق او باشیم. خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده ... حال آنکه بسبب تقصیرهای ما مجروح و به سببِ گناهانِ ما کوفته گردید" (اشعیا ۵۳:۲-۵). (درد و رنجِ غیر قابل توصیف که بار گناهان ما است!) حال که مسیح بار سنگین گناهان ما را بر دوش خود گرفت.ما ایمانداران به او چگونه باید توبه کنیم؟
تنها راهِ رهایی از بار سنگینِ گناه اینست که: در روحِ توبه، با خواندنِ(متی ۲۷)! ساعتی متحیّر بر صلیبِ مسیح بنگریم. آنوقت رنجهای او را در روح روانِ خود حس کنیم و به او "که ایمان ما را بوجود آورد و آن را کامل می گرداند چشم بدوزیم" (عبرانیان ۱۲:۲)، و این صدا را از او در انجیل بشنویم: "عیسی چون ایمان ایشان را دید، ... گفت: دل قوی دار فرزندم، گناهانت آمرزیده شد!" (متی ۹:۲). چه بهتر که هم اکنون با شادیِ عظیم، سرود زیر را برای تمجید نام پر شکوه و جلالِ عیسی مسیح بسراییم. در سرود نامۀ فارسی سرودی در مورد رهایی از بار سنگین گناه داریم که بند اول و آخر آن چنین هستند:
عیسی به تو محتاجم چونکه گنهکارم
غیر از تو نبود امید در تو امیدوارم
به مُنجی من محتاجم در تو پناه آرم
خون مقدس تو رفع عصیان کند
عیسی به تو محتاجم سنگین بود بارم
بار گناه خود را نزد صلیب آرم
آرامیِ حقیقی بخشی امیدوارم
هر کس شود ز تو دور دانم زیان کند.