عیسی مسیح قبل از اعلام حقیقت تابناک فوق به یهودیان، فرمود:"آمین، آمین، به شما می گویم، کسی که گناه می کند غلام گناه است.
می دانیم که غلام کسی است که حقی از خود ندارد بلکه پیرو امیال و آرزوهای ارباب خود می باشد. درزمان قدیم که خرید و فروش غلامان رواج زیادی داشت، ارباب هرگز حاضر نبود غلامان خود را آزاد کند. منظور عیسی مسیح از اعلام حقیقت فوق اینست، که طبق کلام خدا، همه گناه کرده ایم و به غلامیِ گناه سپرده شده ایم. بلی کسی که مطابق آرزوهای ناپاک خود به زندگی ادامه می دهد در دام مهلک گناه که همان مرگ ابدی است، در اسارت "شیطان که حاکم (ارباب) این دنیای پر گناه است" بسر می برد هرگز نمی تواند آزادی خود را به دست آورد مگر اینکه به قیمتی خریده شود و به آن آزادی برسد که:
"مسیح ما را آزاد کرد" (غلاطیان ۵:۱). ما را با خون خود خرید انسان نه تنها به قول داود پیامبر (مزمور ۵۱:۵) ارتکاب به گناه را از آدم و حوا به ارث برده است، بلکه خود نیز به آسانی به دام گناه گرفتار می آید. می دانیم که طبق کلام خدا "هر ناراستی گناه است" بنابراین افتادن به دام گناه بسیار سهل و آسان می باشد، ولی رهائی از دام مهلکِ آن بسیار سخت و جانکاه است. عیسی مسیح در این باره در مثلی که معنی بس عمیق و روحانی دارد می فرماید:
"اگر چشم راستت تو را بلغزاند،قطعش کن و از خود دور انداز زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از انکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود." (متی ۵:۲۹). درآوردن چشمِ خود، یا قطع عضوی از بدن که موجب گناه می گردد، نه تنها عملی نیست بلکه دردی را دوا نخواهد کرد (زیرا با چشم چپ نیز می توان لغزید)! منظور مسیح اینست که نشان دهد گناه تا چه اندازه فریبنده، افتادن به دام آن چه آسان، عواقب آن چه سهمگین، و تلاش برای رهائی از آن با قدرت خود، غیر ممکن! پس چاره چیست؟ بعضی برای چاره گناه به مذاهب روی می آورند که متاسفانه در هیچ یک از آنها نجات دهنده ای وجود ندارد. این مذاهب مانند ارباب خود که آنها را بوجود آورده، تنها "وعده و وعید بی اساس به روز قیامت می دهند". ولی به قول معروف: "بر درِ ارباب بی مروّت دنیا چند نشینی که خواجه کی به در آید"!
حال آنکه مسیح زنده هم اکنون بر در قلبها ایستاده و می کوبد. اگر کسی صدای او را توسط کلامش بشنود و بداند که: "مسیح ایمانداران را به قیمت خون خود خریده است" (اعمال ۲۰:۲۸)، و او را با ایمان به درون قلب خود خوش آمد بگوید، مسیح به درون خواهد آمد و با او رابطه روحانی برقرار خواهد ساخت. خوشا به حال چنین کسی که در این رابطه، هر آن با شادی فراوان، در روح و روان، حس می کند که از دوزخ آتشین به بهشت برین راه یافته است! این احساس شادمانی نشانه ایست از دگرگونی او، زیرا او دیگر آن شخص سابق نیست، بلکه "خلقتِ تازه ایست، چیزهای کهنه درگذشت اینک همه چیز تازه شده است." (دوم قرنتیان ۵:۱۷).
خدا را شکر برای بهائی چنین گرانبها و فداکاری چنین بی همتا که عیسی مسیح از محبت بی حد و حصر خود به خاطر آزادی آنانی که به او ایمان می آورند پرداخته است. طبق کلام خدا، او آنان را از یوغ بندگی گناه، اسارت شیطان و ماندن به قول داود پیامبر در "چاه هلاکت" (مزمور چهلم) تا به ابد، آزاد کرده، و نجاتی چنین عظیم برای ایشان فراهم فرموده است. همان عیسی مسیح باز به زودی برمی گردد تا انتقام خود را که همچون فیضش عظیم و بی پایان است، در حق بی ایمانان و آنانی که دست به اذیت و آزار و کشت و کشتار پیروان او زده و می زنند، بدین سان به اجرا درآورد: "این زمانی واقع خواهد شد که خداوند عیسی همراه با فرشتگان نیرومند خویش با آتشی فروزان از آسمان ظهور کند. او خدانشناسان و نافرمانان به انجیل خداوند ما عیسی را کیفر خواهد داد. جزای ایشان هلاکت جاودانی و دوری از حضور خداوند و محرومیت از جلال و قدرت او خواهد بود" دوم تسالونیکیان ۱:۷-۹).
عجب اینکه داود پیامبر در سه هزار سال پیش در این باره به ما چنین هشدار داده، می نویسد: "پسر را ببوسید مبادا غضبناک شود و از طریق هلاک شوید، زیرا غضب او به اندکی افروخته می شود" (مزمور ۲:۱۲).یعنی تا وقت باقی است، با ایمان آوردن به مسیح، روحاً به سوی او بدویم و با او که در انتظارِ آشتی با ما است، از در آشتی درائیم، تا از روانه شدن به چاهِ هلاکت رهائی یابیم. معنیِ هلاکتِ جاودانی زنده شدن در روز قیامت، و زنده سوختن تا ابد در آتش جهنم می باشد!