یادم می آید که سالها پیش در کلیسا سرودی در مورد نور می خواندیم که بندگردان آن را که (اساس) مسیحیت است، هنوز هم به خاطر دارم: نور جهان است عیسی!
عدۀ زیادی از ما این سرود را به خاطر داریم، و گاهگاهی هم آن را زیر لب می سراییم، ولی چنانکه دیده می شود، هنوز به مفهوم واقعی آن پی نبرده ایم، در نتیجه هنوز منور نشده ایم تا نور خود را چنانکه مسیح از ما میخواهد بر دیگران بتابانیم. زیرا شاید با توکل بر خود(انسان) به مفهوم آن نگریسته ایم، و یا مانند کسانی که با روشن کردن شمع و چراغانی به مفهوم نور می نگرند و از انسان درخواست برکتِ روحانی و حتی نورانی شدن داریم! ولی هرگز منور نشده ایم. چه رسد به تابش نور ما بر دیگران! چرا؟ زیرا هم خود وهم اجداد ما این آیات بسیار مهم کلام خدا را که چندین بار به صورتهای مختلف در کتاب مقدس تکرار شده اند نادیده گرفته ایم: "انسان چقدر ضعیف است! او مثل نفسی که می کشد ناپایدار است! هرگز به انسان توکل نکنید".(اشعیا ۲: ۲۲). میلیونها مسیحی برای نجات از گناه به انسان توکل می کنند!
"خدا برای نجات شما بهایی پرداخت، تا شما را از قید روش پوچ و باطل زندگی که از اجداد به ارث برده بودید آزاد سازد" (اول پطرس ۱: ۱۸). میلیونها مسیحی متعصب هنوز از قید این روش آزاد نشده اند! اگر کتاب مقدس را به دقت مطالعه کنیم خواهیم دید که طبیعتآً همۀ ما به علت گناه، روحا در تاریکی بودیم. تا روزی که به مسیح ایمان آوردیم و حیات او در ما ظاهر شد و ما را از تاریکی رهایی بخشید و نور خود را در ما تابان گردانید. زیرا"حیات (زندگی تازه) از او (مسیح) به وجود آمد و آن حیات نور آدمیان بود" (یوحنا ۱: ۴). در جایی دیگر مسیح می فرماید: "من نور جهان هستم، کسی که از من پیروی کند در تاریکی سرگردان نخواهد شد، بلکه نور حیات را خواهد داشت" (یوحنا ۸: ۱۲).
حال اگر در محبت مسیح، از دوستان، آشنایان و دیگران که خود را مسیحی می دانند حتی اعضای کلیسایِ خود که سالهای سال عضو کلیسا هستند و از خودمان، دربارۀ منور شدن بپرسیم، خواهیم دید که میلیونها اعضای کلیساها درنتیجۀ غرور و یا خود رای بودن، یا توکل بر خود و آنچه دنیا عرضه می دارد، انسان پرست، خود پرست و متعصب بار آمده ایم و تمام این برکات را از دست داده ایم: (شادی وخرّمیِ مطالعۀ کتاب مقدس که بوسیلۀ آن از خدا تعلیم می گیریم، با ایمان به مسیح از گناهان خود نجات می یابیم. در دعا و پرستش با او راز ونیازمی کنیم. در مطالعۀ کلامش صدای خدا را می شنویم و با امیدی زنده، زیستن با خدا را در بهشت انتظار می کشیم!) حال در مورد سوالِ چرا؟ عیسی مسیح در شروع نقشه ای که برای نجات ما داشت فرمود: "باید از نو متولد شوید" (یوحنا ۳ : ۳). زیرا همۀ ما چنانکه دیدیم در تاریکیِ گناه زندگی می کردیم، ولی خدا از محبت بی کران خود که به ما دارد با الهام کتاب مقدس، پیشگویی هایِ زیادی در بارۀ آمدن او که نور حیات است، به ما می دهد، که هم اکنون به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
(اشعیا ۹: ۲).می خوانیم "قومی که در تاریکی راه می رفتند نور عظیمی خواهند دید. بر کسانی که در سرزمین ظلمت زندگی می کردند روشنایی خواهد تابید!" در (لوقا ۱: ۹ ۷). "زیرا از رحمت و دلسوزی خدایِ ماست که خورشید صبحگاهی از آسمان بر ما طلوع خواهد کرد تا بر کسانی که در تاریکی و در سایِۀ مرگ به سر می برند بتابد!"در کولسیان می خوانیم "او (خدا) ما را از چنگ نیرومند ظلمت رهانید و به پادشاهیِ پسر عزیزش منتقل ساخته است!" تا با ایمان به مسیح بوسیلۀ حیات او منور شویم. چگونه؟ عیسی مسیح فرمود:"من راه وراستی و حیات هستم" هیچ کس جز بوسیلۀ من نزد پدر نمی آید. اگر مرا می شناختید پدرِ مرا نیز می شناختید، از این پس شما او را می شناسید و او را دیده اید"
(یوحنا ۱۴: ۶). ما هم با مطالعۀ دقیق کتاب مقدس او را می شناسیم و او را می بینیم! در کلام خدا، چندین بار به نتیجۀ تاریکی و نتیجۀ نور اشاره شده است. برای نمونه: "ای غلاطیان نادان،... چه کسی شما را افسون کرده است؟ آیا شما روح القدس را از راه انجام شریعت به دست آوردید یا از گوش دادن به انجیل و ایمان آوردن به آن؟... شما که با قدرت روح القدس شروع کردید آیا اکنون می خواهید با قدرت جسمانی خود به کمال برسید؟" (غلاطیان ۳: ۱- ۳).
نمونۀ دیگر از پولس رسول: "من با مسیح مصلوب شده ام به طوری که دیگر آنکه زندگی می کند من نیستم بلکه مسیح است که در من زندگی می کند" باب دو (غلاطیان ۲:) "اما من خدا نکند که به چیزی جز صلیب خداوند ما عیسی مسیح ببالم که بوسیلۀ آن دنیا برای من مصلوب شد و من برای دنیا" باب شش (غلاطیان ۶:). بلی تنها یک راه به بهشت وجود دارد و نه هیچ راه دیگر! اگر حضور مسیح با روح و کلامش در دلِ ما باشد ، تا ابد در بهشت با او خواهیم بود! اگر بدون حضور مسیح در دل زندگی کنیم، تا ابد در تاریکی محض خواهیم ماند!