مسیحیت بر اساسِ حقایقِ کلام خدا استوار است نه بر احساسات که متاسفانه در سالهایِ اخیر رواج زیادی پیدا کرده است. مردم از روی احساسات و بدون توبۀ حقیقی از گناهان، به عیسی مسیح ایمان می آورند و در خود نوعی خوشحالی و آرامش احساس می کنند که دوام زیادی ندارد. چرا؟ زیرا ایمان آنان بر حقایق کلام خدا متکی نیست، بلکه ایمانی است که با شنیدن از انسان در خود به وجود آورده اند (رومیان ۱:۲۱) (ایمان من در آری، ظاهری). ولی ایمانِ حقیقی ایمانی است که بوسیلۀ آن، پس از شنیدنِ کلام خدا، و به دل گرفتنِ حقایقِ آن، به عیسی مسیح "هدیه ای که با کلمات قابل توصیف نیست" (دوم قرنتیان ۹:۱۵) ایمان می آورند و حیاتِ جاوید نصیبشان می شود. در کلام خدا در بارۀ این حقیقتِ تابناک می خوانیم: "شهادت خدا اینست که او به ما حیات جاوید عطا کرده و این حیات در فرزند او عیسی مسیح است. روشن است که هر کس مسیح را دارد، به این حیات دسترسی دارد. اما هر که مسیح را ندارد، از این حیات بی بهره خواهد ماند." (اول یوحنا ۵:۱۲-۱۳) (ایمان خدادادی، باطنی) که ابدی است!
حال دوباره به کلام خدا مراجعه می کنیم تا ببینیم که این حیات، یا زندگی نو، چگونه در ما بوجود می آید. خود عیسی مسیح که برای بوجود آوردن این تحّول روحانی در ما، از آسمان به زمین آمد، این چگونگی را با مثالی بسیار ساده برای ما روشن می سازد و می فرماید: "درست همانگونه که صدای باد را می شنوی ولی نمی توانی بگویی از کجا می آید و به کجا می رود، در مورد تولد تازه نیز انسان نمی تواند پی ببرد که روح خدا آن را چگونه عطا می فرماید."(یوحنا ۳:۸) بنابر مثالِ فوق، هرچند که ما نمی دانیم باد از کجا می آید و به کجا می رود، ولی اثرات آن را می بینیم، در مورد تولد تازه نیز، هر چند نمی دانیم که این معجزه چگونه به انجام میرسد، ولی اثراتِ آن را در عوض شدنِ رفتار و گفتارِ شخص (طرز زندگی او) کاملاً محسوس است. زیرا: "اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازه ایست. چیزهای کهنه درگذشت اینک همه چیز تازه شده است" (دوم قرنتیان ۵:۱۷). مفهوم در مسیح بودن اینست که او را نجات دهنده و مولای زندگی خود بدانیم و همواره از او اطاعت آیا خانواده و آشنایان ما، این تغییر اساسی را در زندگیِ روزمرۀ ما می بینند؟