"ایراد نگیرید تا از شما نیز ایراد نگیرند" (متی ۷:۱). وقتی که از کسی ایراد می گیریم، از مسیح اطاعت نمی کنیم بلکه از دشمن ما که "مدعی برادران" است (مکاشفه ۱۲:۱۰) تقلید می نماییم. در کلام خدا می خوانیم: "خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان(مردم) داوری کند، بلکه تا بوسیله او جهان نجات یابد" (یوحنا ۳:۱۷). عیسی مسیح که او را "دوست گنهکاران" لقب دادند، نیامد تا گناهانٍ ما را به رُخ ما بکشد، بلکه: "خود گناهان ما را در بدن خویش بر دار متحمّل شد، تا از گناه مرده شده(از چنگ گناه رهائی یابیم) به عدالت زیست نمائیم" (اول پطرس ۲:۲۴). این به آن معنی است که عیسی مسیح بعوض اینکه در ما عیب پیدا کند، می خواهد رابطۀ ما با خدا را که در اثر گناه قطع شده بود احیا نماید و ما را دوباره به خانواده خود راه دهد و از آنِ خود سازد. بلی مسیح آمد تا " گمشده را بجوید و نجات بخشد " (لوقا ۱۹:۱۰).
در معادن طلا كارگران تُن ها خاک را زیر و رو می کنند تا طلا را که در خاک پنهان شده است بیابند. این کارگران نگاهشان متوجه خاک نیست، بلکه متوجه طلایی است که در خاک موجود است. بر عکسِ این، شخص ایرادگیر نگاهش متوجّه عیب (خاک) در دیگران است و نمی خواهد چیز خوب (طلا) را در آنان ببیند. عجیب است که اغلبِ ما ایرادگیر بار آمده ایم و این، ممکن است از طرف "مدعی برادران" و یا از طرف پدر و مادر خود که مرتب از ما ایراد گرفته اند، باشد. به عوض اینکه نگاهمان همیشه متوجّه خوبی دیگران و به افکار بد که گاهاً در ما بوجود می آیند، باشد. بهتر است به پولس رسول گوش دهیم که در اثر هدایت روح القدس در (فیلیپیان ۴:۸) چنین می نویسد: "خلاصه ای برادران هر چه راست باشد و هر چه مجید و هر چه عادل و هر چه پاک و هر چه جمیل و هر چه نیکنام است و هر فضیلت وهر مد حی که بوده باشد در آنها تفکر کنید."
با توجّه به آنچه خواندیم، بعید نیست که نظامی در سرودن شعر معروفش: "دیده زعیبِ دگران کُن فراز، صورت خود بین و در او عیب ساز." که در آن از عیسی مسیح سخن به میان آمده، از این آیه الهام گرفته باشد. کاش خداوند فیض عطا فرماید تا به گناه ایرادگیری که همگی، کم و بیش به آن مبتلا هستیم، و ارتکاب به آن برای ما مثل نوشیدنِ آب شده، با "غمی از خدا که منشاءِ توبه است"، توبه نماییم (دوم قرنتیان ۷:۱۰).