هم فکر با مسیح, معلوم است که با یک نگاهِ سطحی به این حقیقتِ تابناکِ انجیل، که اساسِ مسیحیت است، چیزی عاید ما نخواهد شد، مگر اینکه آن را با سایر حقایقِ کلام خدا که در زیر آمده اند با هم در نظر بگیریم و از خدا بخواهیم تا افکارِ ما را بوسیلۀ هدایت روحش منوّر ساخته، مفهوم آن را بر ما مکشوف فرماید:
پیشگفتار:
در انجیل در بارۀ دگرگونی که خدا در ما بوجود می آورد می خوانیم: "طرز فکر انسانِ نفسانی مرگ است، اما طرز فکری که در سیطرۀ روح قرار دارد، حیات و آرامش است. زیرا طرز فکر انسانِ نفسانی با خدا دشمنی می ورزد، چرا که از شریعتِ خدا فرمان نمی برد (ریشۀ تمام گناهان) و نمی تواند هم ببرد، و کسانی که در سیطرۀ نفس هستند نمی توانند خدا را خشنود سازند" (رومیان ۸:۶-۷). از آیات فوق چنین بر میاید: طرز فکرِ انسانِ نفسانی که همۀ ما در توّلد به ارث می بریم، ما را به سوی موت که مزد گناهِ فرمان نبردن از خدا است، می کشاند. ولی "با ایمان به مسیح، خدا ما را به غسل تولد تازه و نو شدنی که از روح القدس است نجات می بخشد به حیات و آرامش در مسیح می رساند" تفسیر از(تیتوس ۴:۳-۵). یا، خدا بوسیلۀ روح القدس طبیعتِ کهنۀ و گناه آلودِ ایماندارِ به مسیح را به طبیعتِ تازه، تبدیل می نماید! مسیح در این باره می فرماید: "تا(روح و روانِ) شخص ازنو توّلد نیابد، نمی تواند پادشاهیِ خدا را ببیند" (یوحنا ۳: ۳).
در بارۀ این تولد تازۀ نو شدنی، در جای دیگر می خوانیم "انسانِ باطنی روز به روز تازه تر می گردد" (دوم قرنتیان ۸:۳ ۱ ). متاسفانه این نوشدنیِ روزانه به ندرت در ما دیده می شود! بنابراین: "اکنون وقت آن است که (روزانه) خشم و کینه و فحش وسخنان زشت را همچون جامه ای پوسیده از تن خود درآورید و دور بیندازید. به یکدیگر دروغ نگویید، زیرا آن طبیعت کهنه و فاسد شما که دروغ می گفت دیگر مرده و از بین رفته است؛ و اکنون زندگی کاملا تازه ای را در پیش گرفته اید، که طی آن در شناخت راستی ترقی می کنید و می کوشید هر روز بیشتر شبیه مسیح، خالقِ این زندگی تازه، شوید" (کولسیان ۳: ۸ -۱۰). در انجیل می خوانیم: "خدا محبت است" (اول یوحنا ۴:۸). او از محبتِ بی کرانش، در حالی که ما در تاریکی محض سرگردان و رهسپار چاه هلاکتِ ابدی بودیم، عیسی مسیح "آن نورحقیقی که بر هر انسانی روشنائی می افکند" بر ما تابانید (یوحنا :۱: ۹)، تا در اثر آن روشنایی، این حقیقتِ حیاتیِ را از انجیل دریابیم: که عیسی مسیح تنها راه نجات است (یوحنا ۱۴: ۶) - (اعمال رسولان۴ :۱۲). بنابراین، هم اکنون هدایتِ روح القدس را پذیرا شویم، خود را فروتن ساخته و با پشیمانی ،از گناهان خود توبه نموده، از خداوند بخواهیم، ما را بیامرزد و با دادنِ تولدی تازه ، وارد ملکوت خود نماید. آنوقت با قدردانی از این فیض و رحمت عظیم او، با انجیل همنوا شده، او را، این چنین شکر کنیم: "پدر را شکر گویید که شما را شایستۀ سهیم شدن در میراث مقدسان در قلمرو نور گردانیده است. زیرا ما را از قدرتِ تاریکی رهانیده، و به پادشاهی پسرِعزیزش منتقل ساخته است. که در او بازخرید شده ایم، یعنی از آمرزش گناهان برخورداریم" (کولسیان ۱: ۱۲ -۱۴).
آیا دارایِ این تولد تازۀ نو شدنی که ما را هر روز بیشتر به شباهت مسیح در می آورد هستیم؟ دقت: "اگر کسی ادعا دارد که خدا در قلب او سلطنت می کند، باید با طرز زندگیِ خود آن را نشان دهد، نه فقط با سخنان خود" (اول قرنتیان ۴:۲۰). که در این صورت این آیه در زندگیِ ما، تحقق می یابد: "زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین معین فرمود تا به شکل پسرش در آیند" (رومیان ۸:۲۹). آیا باور کرده ایم که از طرف خدا معیّن شده ایم تا به تدریج به شکل مسیح در آییم؟؟ چگونه می توانیم این حقیقت اساسیِ مسیحیت را در زندگی خود حس کنیم؟ پاسخ: اگر "کلام خدا را دوست می داریم، و تمامِ روز در آن تفکر می کنیم" (مزمور ۱۱۹:۹۷)، در رابطه با "خداوند شبانِ ما" هستیم، چنانکه داود بود، و خدا او را "موافق دل خود" یافت. بنابراین، ما: "اینک فرزندان خدا هستیم. ... می دانیم آنگاه که او ظاهر شود مانند او خواهیم بود" (اول یوحنا ۳: ۲)! "تو همین امروز با من در بهشت خواهی بود" (لوقا ۲۳: ۴۳).
آیا این دعوت مسیح شامل حال ما نیز خواهد بود؟ بعضی باور نمی کنند که بهشت وجود دارد و نمی خواهند دربارۀ آن مطالعاتی داشته باشند، می گویند بهشت و جهنم در همین دنیاست. ولی در این اواخر بسیاری از مسیحیان با دیدن وضع اسفناک دنیا که شباهت بسیار به وضع دنیا در زمان بازگشت عیسی مسیح دارد، دربارۀ رفتن به بهشت صحبت می کنند بدون اینکه بدانند بهشت کجاست و چگونه می توان به آن راه یافت. در کتاب مقدس که تنها کلامِ الهام شدۀ خدا می باشد، آیات و نمونه های زیادی دربارۀ بهشت دیده می شوند که در این مختصر به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد. در ابتدا به انجیل (دوم قرنتیان ۱۲: ۲ -۴)، مراجعه می کنیم در آن می خوانیم که پولس رسول می نویسد: "شخصی را که در مسیح است، می شناسم که چهارده سال پیش به آسمان سوم ربوده شد. ... و می دانم که به فردوس بالا برده شد. چیزهایی شنید که سخن گفتن از آنها بر انسان جایز نیست." از این واقعه چنین بر می آید که فضا دارای سه اسمان است! آیات دربارۀ آسمان اول در (کارهای رسولان۱ : ۹ - ۱۱) پیدا می شوند، که باید آنها را با دقت بخوانیم. (آسمان اول همان آسمانیست که بالای سر ما است و با چشم دیده می شود.) آیاتی که در (مزمور نوزده) پیدا می شوند مربوط به آسمان دوم است که بالاتر از دنیای ما قرار دارد و منطقۀ ایست پهناور پر ستاره که خورشید و ماه در آن قرار دارند (هفت آیۀ اول این مزمور را بخوانیم).
سومین آسمان، همان فردوس یا بهشت است که مسکن خدا است، پولس رسول به همین آسمان بالا برده شد. و در حال حاضر ارواح آنانی که در مسیح خوابیده اند با مسیح در بهشت هستند. به (فیلیپیان۱: ۲۳). و(دوم قرنتیان۵ : ۸) مراجعه کنیم و با دقت بخوانیم. دانستن این حقایقِ مختصر دربارۀ بهشت برای اینست که بیاد آوریم: زندگی در این دنیا موقتی است. خدا، فرزند یگانۀ خود را در راه ما فدا کرد تا ما با ایمانِ به او، و اطاعت از او، همیشه با او زندگی کنیم! مسیح همین امروز ما را دعوت می کند و می فرماید: "بیایید نزد من، ای تمامیِ زحمتکشان و گرانباران، که من به شما آسایش خواهم بخشید. یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید، زیرا ملایم و افتاده دل هستم، و در جانهای خویش آسایش خواهید یافت" (متی ۱۱: ۲۸ ). اغلب ما فراموش می کنم که عیسی مسیح، که به صورت خداست خود را خالی کرد به شباهت آدمیان به میان ما آمد تا در درد و رنج ما شریک شود.او روز و شب برای به انجام رساندن نقشۀ نجات خدا کار می کرد. او می دانست ساعتهای طولانی کار کردن در روز، برگشتن به خانه، خسته و بی حال چه احساسی دارد. دعوت فوق را برای رفاه حال آدمیان در آن روز و امروز می کند تا بدانیم که "او به فکر شما (ما) هست" (اول پطرس ۵: ۷). در زیر فیض او