وقتی که وضع نابسامان دنیا را در نظر میگیریم، به جای شادی، آثار غم و نا امیدی در قیافه ها دیده می شود. چند روز پیش در این فکر بودم، که به یاد آخرین روز دنیا که در دوم پطرس الهام شده است افتادم، و به دو رسالۀ پطرس رسول مراجعه کردم که واژۀ فوق نظرم را به خود جلب کرد در اول پطرس خواندم: "با وجود اینکه تا به حال مسیح را ندیده اید، او را دوست دارید و با اینکه اکنون هم او را نمی بینید، به او ایمان دارید و با شادی عظیم و پر شکوه که غیر قابل توصیف است، شادمان هستید و نتیجۀ نهایی ایمان شما این خواهد بود که جانهای خود را نجات میدهید" (اول پطرس۱: ۸ -۹). آنچه مرا به تعجّب وا می دارد اینست، که در اغلب مسیحیانی که به کلیساها می آیند، این نوع شادی دیده نمی شود. چرا ؟ پاسخ به طور کلی، باید این باشد: ایمانِ دنیوی و سختیهایِ زمان!
* پطرس رسول، نامۀ اول را برای تشویق کسانی که در آن زمان به خاطر ایمان خود پراکنده و دچار عذاب و شکنجه شده بودند نوشت، و به آنان توصیه می کند که بطور خلاصه: ایمان شما باید در زحمات امتحان گردد. شما به وسیلۀ روح خدا تقدیس شده اید تا از مسیح اطاعت کنید. و خون او ریخته شد تا شما پاک شوید. درنتیجه، چنانکه در بالا دیدیم آنان که در عذاب و شکنجه بودند، با شادی عظیم و پرشکوه شادمان شدند، و این الهامِ خدا در زندگیِ آنان تحقق یافت: "برای داخل شدن به پادشاهی خدا باید از راههای بسیار سختی بگذریم" (کارهای رسولان ۱۴: ۲۲). این هشدار که برای همۀ ما مسیحیان است در سراسر کتاب مقدس دیده می شود که به بعضی اشاره می کنیم:
* در انجیل متی، عیسی مسیح می فرماید: "خوشحال باشید اگر به خاطر من به شما اهانت می کنند و آزارمی رسانند و به ناحق هر گونه افترایی به شما می زنند. خوشحال باشید و بسیار شادی کنید، زیرا پاداش شما در آسمان عظیم است" (متی ۵: ۱۱).
* در رومیان می خوانیم: "به وسیلۀ ایمان به مسیح ... در زحمات خود شاد هستیم. زیرا می دانیم که زحمت بردباری را ایجاد می کند و بردباری موجب می شود که مورد قبول خدا شویم و این امر امید را می آفریند. این امید هیچ وقت ما را مایوس نمی سازد"(رومیان ۵: ۱- ۵).
* در رسالۀ یعقوب میخوانیم: "ای دوستانِ من، هر گاه دچار آزمایشهای گوناگون می شوید، بی نهایت شاد باشید چون می دانید اگر خلوص ایمان شما در آزمایش ثابت شود، بردباری شما بیشتر می شود، وقتی بردباری شما کامل شود، شما انسانهای کامل و بی نقصی شده به چیزی محتاج نخواهید بود" (یعقوب ۱: ۱-۴). سالها پیش در کلیسا سرودی می خواندیم که عین ترجمۀ بند اول آن چنین است:
مسیح صلیب بردارد، و من بیکار بمانم؟
خیر هست صلیب برای هر کس، برای من هم یکی هست.
*عیسی مسیح می فرماید "اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند باید خود را انکار کرده صلیب خویش بر گیرد و از پی من بیاید "(متی ۱۶: ۲۴). چنانکه دیدیم درد و رنج کشیدن برای خدمت به مسیح، شادمانی به بار می آورد و خشنود ساختن خداوند ما را قوت قلب می بخشد زیرا "سُرورِ خداوند قوّت ماست" (نحمیا ۸: ۱۰). ولی باید بدانیم که این شادمانی که در دل، به وجود می آید، با شادمانی دنیوی از زمین تا آسمان فرق دارد.
* در فیلیپیان می خوانیم: "طرز تفکر شما در بارۀ زندگی باید مانند طرز تفکر عیسی مسیح باشد: اگر چه او از ازل دارای الوهیت بود ... از روی اطاعت حاضر شد مرگ – حتی مرگ بر روی صلیب را بپذیرد. از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را که بالاتر از جمیع نامهاست به او عطا فرمود تا اینکه همۀ موجودات ... با شنیدن نام عیسی به زانو در آیند و همه برای جلال خدای پدر با زبان خود اعتراف کنند که عیسی مسیح خداوند است" (فیلیپیان۲: ۵-۱۱).
* در خاتمه پولس رسول به ما می گوید: "از من پیروی کنید همان طور که من از مسیح پیروی می کنم." در انجیل می خوانیم: پولس و سیلاس را گرفتند ... با چوب زدند و بعد از کتک زیاد آنها را درزندان داخلی انداختند و زندانبان پاهای ایشان را در کُنده و زنجیر گذاشت. نزدیکی های نصف شب پولس و سیلاس به دعا مشغول بودند و به درگاه خدا سرودهای حمد می خواندند و زندانیان دیگر گوش می دادند. که ناگهان زلزلۀ شدیدی رخ داد به طوری که زندان را از بنیاد به لرزه درآورد (کارهای رسولان باب۱۶). در نتیجه زندانبان و تمام خانوادۀ او به عیسی مسیح ایمان آوردند! این نمونه ایست برای پیروان حقیقیِ عیسی مسیح.
در زیر فیض مسیح