رهائی از پریشانی، برگشت به صلح و سلامتی (آرامش)! آیا دنیا می داند که بدون برگشت به سوی خدا، به سوی هلاکت ابدی رهسپار است؟ در کتاب مقدس رهائی از جانب خدا به سوی صلح و آرامش، بارها و بارها به حقیقت پیوسته است. رویدادهایی از این رهایی ها در زندگی مردان خدا، در کلام خدا به چشم می خورند که "نمونه ای برای ما می باشند" (اول قرنتیان ۱۰:۶). در مزمور ۱۸ داود چنین می سراید: "خداوند را که سزاوار کل حمد است خواهم خواند، پس از دشمنانم رهایی خواهم یافت. رسنهای موت مرا احاطه کرده، و سیلابهای شرارت مرا ترسانیده بود". ( مزمور ۱۸: ۳-۴). در آیات ۶-۱۵ این مزمور می بینیم، داود در پریشانی خود فریاد برمی آورد، و چنین می سراید: "در تنگی خود خداوند را خواندم و نزد خدای خویش استغاثه نمودم. او آواز مرا از هیکل خود شنید." (این گفته عین واقعیت است: خداوند شنوندۀ دعاست) اگر آیات ۱۶-۱۹ این مزمور را به دقت مورد مطالعه قرار دهیم، خواهیم دید که نتیجۀ نهاییِ رهایی، از جانب خداوند، صلح و آرامش است.
{ طبق معمول، وقتی مردم درگیر مشکلات و ناملایمات می شوند، در دلتنگی و آشفتگی خود به خدا پناه می برند، دست به دعا برمیدارند، فریاد بر می آورند و از او کمک می طلبند. خداوند استغاثه آنان را می شنود و در وقت مناسب، طبق اراده مقدس و روش خاص خود به یاری آنان می شتابد. در مزمور ۴۶:۱ در این باره می خوانیم: "خدا پناهگاه و قوت ماست! او مددکاری است که در سختیها فوراً به کمک ما می شتابد." در رساله دوم پطرس می خوانیم: "خداوند می داند که عادلان را از تجربه رهائی دهد و ظالمان را تا به روز جزا در عذاب نگاه دارد" (دوم پطرس ۲:۹).} از مطالعۀ دقیق آیات ۱۹ تا آخر مزمور۱۸، می بینیم که خدا از رهایی کسانی که در جستجوی او هستند مسرور می شود، و به آنان پاداش می دهد! چه حیرت انگیز است این حقیقت: خدا از رهانیدن کسانی که او را خشنود می سازند، بقدری مسرور می شود که به آنان هدیه "یعنی عیسی مسیح" را داد و فرشتگان آسمان را فرستاد تا برای دنیا چنین بسرایند: "خدا را در آسمان جلال و بر زمین صلح و سلامتی باد.
سوال - کسی که مژدۀ نجات را نشنیده و در انجیل هم نخوانده، در آخر چه حال و عاقبتی خواهد داشت؟ باب دوم رومیان را دقیقاً مطالعه نماییم؟ پاسخ: "غضب خدا از آسمان بر هر گونه گناه و شرارت مردمی نازل می شود که زندگی شرارت آمیزشان مانع شناساییِ حقیقت است. خدا آنان را مجازات می کند و این کار بر حق است، زیرا آنچه آدمیان در بارۀ خدا می توانند بدانند، بر آنها آشکار است زیرا خدا آن را در پیش چشمشان قرار داده است. از زمان آفرینش دنیا صفات نادیدنیِ او یعنی قدرت ازلی و الوهیت او در چیزهایی که آفریده است، به روشنی مشاهده می شود و از این رو، آنها ابداً عذری ندارند " (رومیان ۱ :۱۹-۲۰). "اشخاص فوق الذکر در عمق وجدانشان خوب را از بد تشخیص می دهند و در حقیقت قانونهای خدا در وجدانشان نوشته شده است. بنابراین، این چنین اشخاص همانند اشخاصی که کلام خدا و قوانین نوشته خدا را دارند، اگر به آنچه می دانند اطاعت نکنند نجات نخواهند یافت زیرا هدیه مجانی خدا از آن کسانی است که قوانین را که بطرق فوق الذکر بر آنان کشف شده است اجرا نمایند" (رومیان ۲ :۱۲-۱۶).
سوال - تکلیف کسی که ایمان ندارد ولی کارهای خوب انجام می دهد چیست؟ پاسخ: "کارهای نیکِ ما مانند پارچۀ کهنه و کثیف می باشند زیرا جمیع ما مثل شخصِ نجس شده ایم" (اشعیا ۶۴ :۶). و: "مرد عادلی در دنیا نیست که نیکوئی ورزد و هیچ خطا نکند" (جامعه ۷ :۲۰). از مفهوم این آیات چنین بر می آید که انسان قادر نیست به تنهائی کار خوبی که مورد پسند خدا باشد انجام دهد. زیرا کارهای نیک انسان بدون فیض خدا، آلوده به گناه است. (فیض به معنیِ یاریِ خداوند برای ما که ارزش دریافت آن را نداشتیم ولی در دلهای بسته وارد نمی شود) این فیض را تنها عیسی مسیح می تواند عطا فرماید. زیرا: "شریعت بوسیلۀ موسی عطا شد، اما فیض و راستی توسط عیسی مسیح آمد" (یوحنا ۱: ۱۷). و، مسیح می فرماید: "جدا از من، هیچ نمی توانید کرد" (یوحنا ۱۵ :۵). در جایی دیگر، خدا می فرماید: همه گناه کرده اند، هیچ کس نتوانسته است به آن کمال مطلوبی برسد که خدا از انسان انتظار دارد" (رومیان ۳: ۲۳). و در جایی دیگر: "مزد گناه موت است" (رومیان ۶: ۲۳). بنابراین، کسی که به مسیح ایمان ندارد، اگر در این دنیا چاره ای برای گناه خود نجوید راهیِ هلاکت است و این تنها چاره همان ایمان به مسیح، زیستن با او، برای او، بوسیلۀ مطالعۀ روزانۀ کلام او و با هدایت روح او میّسر است و بس! زیرا: ( اگر کارهای نیک ما موجب نجات ما می شد، دیگر لازم نبود عیسی مسیح به این دنیا بیاید!) در سرود نامۀ فارسی سرودی داریم که مفهومش زیستن با مسیح در "کلامش" می باشد. چند سال پیش این سرود را با خوشحالی تمام می خواندیم. ولی حالا می فهمیم که منظور، شادی در قاب است که مسیح در تولدش به دنیا آورد! :
قلبم شاد است چون با عیسی راه روم
بر نامش جلال باد چون با وی همی روم
قلبم شاد است چون با عیسی راه روم
هر روزه با خداوند راه روم
بند گردان
هللویا با خداوند راه روم بر نامش جلال باد چون با وی همی روم
هللویا با خداوند راه روم هر روزه با خداوند راه روم
شیطان مغلوب چون با عیسی راه روم
بر نامش جلال باد چون با وی همی روم
شیطان مغلوب چون با عیسی راه روم
هر روزه با خداوند راه روم
دقّت: اگر قلب از شادیِ خداوند پُر باشد دیگر جایی برای ریشۀ گناه اول یوحنا ۲: ۱۶ در قلب نخواهیم داشت . در زیر فیض مسیح!
در آیۀ اولِ انجیلِ به قلم یوحنای رسول که با الهام از روح القدس در حدود سی سال بعد از مسیح به رشته تحریر درآمده، چنین می خوانیم: "در ازل کلمه بود و کلمه با خدا بود." در آیۀ ۱۴می خوانیم: "کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید. ما شکوه و جلالش را دیدیم، شکوه و جلالی شایستۀ فرزند یگانۀ پدر و پر از فیض و راستی." بیش از دوهزار سال است که مسیحیان سالروز خجسته میلاد مسیح را با شکوه هرچه تمامتر جشن می گیرند و خدا را برای "عطای وصف ناپذیرش!" یعنی عیسی مسیح، با شادی و وجدِ تمام تسبیح می خوانند و چنین می سرایند: "آمد مسیح اندر جهان! شادی کنید ای مؤمنان!" چرا؟ برای اینکه در مطالعۀ دقیق آیۀ چهارده با هدایت روح خدا ، این حقایق آسمانی بر آنان مکشوف شده اند:
۱ - کلام ازلی و ابدی خدا انسان شد، تا به وسیله او، خدا را که روح است و دیده نمی شود، در او ببینند!
۲ - کلام خدا در میان ما ساکن شد، تا به وسیله او، خدا که از ما دور بود، بدون اینکه ما را از بین ببرد، (نگاه کنید به سفرِ خروج باب نوزده، آیه ده تا آخر باب) به ما نزدیک شد! تا دلِ انسان را از گناه پاک سازد و او را با خدا آشتی دهد!
۳ - کلام ازلی و ابدی خدا به میان ما آمد تا شکوه و جلال خدا را در او ببینیم، شکوه و جلالی که شایستۀ فرزند یگانۀ پدر است!
۴- کلام پر فیض خدا در میان ما ساکن شد تا در اثر فیض بی کران او، ما که مستحق غضب خدا بودیم، مورد لطف و رحمت بی پایان او قرار گیریم و به حضور پر جلالش پذیرفته شویم!
۵ – کلام خدا انسان شد، و به میان ما آمد، تا به وسیلۀ تعلیمات و طرز زندگیِ او، معنیِ واقعیِ آیۀ "من راه وراستی و حیات هستم" (یوحنا ۱۴:۶). را بفهمیم و با اطمینان کامل بر او توّکل نمائیم!
اینست علت شادیِ کریسمس، نه آن خوشی و خوشحالی که "دنیایِ در شریر خوابیده" (اول یوحنا ۵:۱۹). برای گمراهی دنیا نشان می دهد! عید میلاد پر میمنت عیسی مسیح و حلول سال نو بر شما و عزیزانتان مبارک باد! ویلسن لازار
"جان من در خدای خود وجد می نماید، زیرا... ردای عدالت را بمن پوشانید" (اشعیا ۶۱:۱۰). "یا رب هر روز پاکتر شوم در قلبم" آیا با سرائیدن سرودهای روحانی نظیر این سرود که دعا به حضور خدا می باشند، همچنین ابراز شکرگزاری از خدا، و یا سایر رسوم و تشریفات مذهبی، خدا دعای ما را مستجاب خواهد فرمود و قلبهای ما را از گناه پاک خواهد کرد؟ اگر کلام خدا را با دقت بخوانیم، خواهیم دید، که پاکی از گناه مستلزم دعای اعتراف به گناه، طلب آمرزش از خدا، توبه از گناه و ایمان به عیسی مسیح به عنوان مُنجی و مولای خود می باشد.
آیا می دانیم، که توبه و ایمان باید در زندگی ما جامۀ عمل، بپوشند! تا خدا ردای عدالت (پاکیِ مسیح) را بر ما بپوشاند؟ آیا می دانیم که بدون این (ردای روحانی) برخود، هرگز نمی توانیم در حضور خدا بایستیم؟ آیا وقتی که در حضور خدا زانو می زنیم، و در حال پرستشِ او هستیم، احساس می کنیم ردایِ پاکیِ مسیح را که خدا به حساب ما می گذارد، بر خود داریم؟ حال ممکن است پرسیده شود: از کجا بدانیم آنچه می گویید حقیقت دارد؟ در پاسخ با محبت کتاب مقدس را(تنها کتابی که خدا بوسیله روح القدس الهام فرموده است)، باز می کنیم، و با هم با گوش ایمان به این آیات گوش می دهیم: "خدا محبت خود را به ما این گونه ثابت کرد که وقتی ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مُرد" (رومیان ۵: ۸). "خداوند می گوید بیائید تا با همدیگر محاجّه نمائیم، اگر گناهان شما مثل ارغوان باشد مانند برف سفید خواهد شد. و اگر مثل قرمز سرخ باشد، مانند پشم خواهد شد" (اشعیا ۱: ۱۸).
"اگر به گناهان خود اعتراف کنیم،او که امین و عادل است، گناهان ما را می آمرزد و از هر ناراستی پاکمان می سازد" (اول یوحنا ۱: ۹). "زیرا در دل است که شخص ایمان می آورد و پارسا (بی گناه) شمرده می شود، و با زبان است که اعتراف (به گناه خود) می کند و نجات می یابد" (رومیان ۱۰: ۱۰ ). حال چگونه "هر روز پاکترشویم؟" همچنانکه بعد از کار روزانه دست و روی خود را شسته و پاک می کنیم، همچنان در مورد روح و روانِ خود، که خودآگاه و یا ناخودآگاه، در برخورد با اعمال، سخنانِ ناپاک و گناه آلود که در اطراف ما دیده و شنیده می شوند (تلویزیون، انترنت)، تیره و تار می گردد، باید با اعتراف و توبه از تاثیری که بر ما گذاشته اند، به پیش تخت رحمت خدا برویم و از او با پشیمانی بخواهیم "تا ما را از هر نا راستی پاک سازد". اگر به این کار ادامه دهیم، با فیض مسیح از تاثیر گناه بر روح و روانمان رهائی خواهیم یافت، و دعایِ "هر روز پاکتر شومِ" ما مستجاب خواهد شد! می دانیم این همه از مسیح است "که از جانب خدا برای ما حکمت شده است. یعنی پارسایی، قدوسیت و بهای رهایی یا (فدیه) ما. تا چنانکه آمده است: هر که فخر می کند، به خداوند فخر کند" (اول قرنتیان ۱: ۳۰-۳۱). بنابراین بر ما واجب است با تشکر از رحمتهای او چنین بسراییم: "ما را نی ای خداوند ما را نی بلکه نام خود را جلال ده" (مزمور ۱۱۵: ۱).
"خداوند را شکر گوئید، زیرا او مهربان است و رحمتش ابدیست" (مزمور ۱۳۶). از مطالعه دقیق کلام خدا چنین بر می آید، که ارادهِ خدا برای ما اینست که او را برای محبتِ عظیم و بی دریغش در عیسی مسیح همواره شکر و سپاس بخوانیم. زیرا اوست "خدای واحد حقیقی" (یوحنا ۱۷:۳).که "هست و بود و خواهد آمد" (مکاشفه ۱:۸). موسی آن مرد خدا در مزمور۹۰ در دعا به او چنین می گوید: "از ازل تا به ابد تو خدا هستی" اینست آن خدایِ یکتا - پدر- پسر - روح القدس - که مسیحیان می پرستند، خدای ازلی ابدیِ نامحدود که زمان و مکان در او تاثیری ندارند! این همان خدا است که از محبت، فیض و رحمت بی پایانش، در حدود دو هزار و چهارده سال پیش، برای رهانیدن ما از دامِ مُهلکِ گناه، عیسی مسیح در جسم انسانی، بر زمین ظاهر شد و به نیابت و به جای ما، جانِ خود را بر صلیب فدا ساخت، تا ما با ایمان به آن فداکاریِ بی نظیرِ او، گناهانِ بسیار خود را با پشیمانی و توبه از آنها ترک کنیم، پاک شویم، و در رابطۀ روحانی با خدا قرار گیریم. (چه بهتر اول یوحنا ۱:۹ را از بر کنیم) جای بسی تاسف است که اکثر مردم، این همه نیکوئی، مهربانی و محبت خدا را نادیده می گیرند و او را مسبب تمام بدبختیها، نابسامانیها و مصائبی که در دنیا دیده می شوند می دانند. آیا این روا است که در باره خدا چنین طرز تفکر داشته باشیم، و آیا به عقل درست در می آید، که خدائی که حاضر شود جان خود را در راه نجات ما فدا سازد و بعد هم برای هدایت، تقویت، تسلی و تعلیم ما، حاضر شود بوسیلۀ روحش در ما زندگی کند، مسبب تمام این مصائب بدانیم و از شکرگزاری او غافل بمانیم؟ اگر کلام خدا را به دقت مطالعه کنیم می بینیم که غرور شیطان سبب تمام این مصائب می باشد، که انجیل او را "صاحب قدرت موت" می خواند. بنابراین کسی نمی تواند صاحب این قدرت را به زیر بکشد مگر عیسی مسیح خداوند!
در انجیل می خوانیم: "از آنجا که این فرزندانِ خدا، انسان هستند و دارای گوشت و خون می باشند، او(مسیح) نیز گوشت و خون شد و به شکل انسان در آمد، زیرا فقط با انسان شدن می توانست جانش را در راه ما فدا کند و بمیرد و با مرگ و قیام خود، قدرت شیطان را نابود سازد" (عبرانیان ۲:۱۴). بلی تنها اوست که از آسمان آمد تا ما را از قدرت موت برهاند و در وقت مرگ، روح و روانِ ما را به آسمان ببرد دوم قرنتیان ۵:۸! برای بردنِ بدن ما، او با صدای شیپورِ خدا از آسمان نازل می شود ایمانداران چه مرده یا زنده را در ابرها ربوده تا او را در هوا ملاقات و همیشه با او بمانند (اول تسالونیکیان ۴:۱۵-۱۷)! بعد در بازگشت ثانوی او به همراه او خواهیم برگشت مکاشفه ۱۹ و هزار سال با مسیح سلطنت خواهیم کرد. مکاشفه ۲۰ بعد در آسمانی جدید زمینی جدید و شهر مقدسِ اورشلیمِ جدید، با خدا خواهیم بود. مکاشفه ۲۱.
"عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابد همان است" فریفته عقاید جدید و عجیب و غریب نشوید" (عبرانیان ۱۳:۸-۹). در انجیل آمده: "در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود ... کلمه جسم گردید و در میان ما ساکن شد پر از فیض و راستی و جلال او را دیدیم جلالی شایستۀ پسر یگانه پدر" (یوحنا ۱:۱-۱۴). عیسی مسیح در آغاز خدمت خود، به مردم که سخنان او را نمی فهمیدند و می خواستند بدانند او کیست، فرمود: "من از جانب پدر خود خدا آمده ام، و علت اینکه سخنان مرا نمی فهمید اینست که طاقت شنیدن چنین سخنانی را ندارید، زیرا فرزندان پدر خود ابلیس هستید که در او هیچ راستی نیست. وقتی دروغ می گوید مطابق سرشت خود رفتار می نماید زیرا دروغگو و پدر تمام دروغ ها است. اما من چون حقیقت را به شما می گویم، به من ایمان نمی آورید ... کسی که از خدا است، کلام خدا را می پذیرد. شما که گوش نمی دهید، ثابت می کنید که فرزندان خدا نیستید" (یوحنا ۸:۳۸-۴۷). هیچ کس نمی تواند از این بهتر به کسانی که، فریفته عقاید جدید و عجیب و غریب می شوند پاسخ دهد. این اشخاص با پذیرفتن انجیلها و افسانه های جعلی که ساخته و پرداخته فکر انسان است، به پدر تمام دروغ ها گوش داده اند. اگر خدای نکرده به پدر دروغ ها گوش داده ایم، خدا را شکر که هنوز راه بازگشت بسوی خدا باز است و تا وقت باقی است، بهتر است با تحقیق در حقایق کتاب مقدس، به حقیقت یکی بودن "پدر پسر و روح القدس" پی ببریم و با تمام دل به مسیح زنده، قیام کرده بدست راست خدا نشسته ایمان بیاوریم تا از آتش جهنم که برای ابلیس و سرسپردگانٍ او مهیا شده است، در امان بمانیم. (مکاشفه ۲۰:۱۰-۱۵).
برای اینکه مطمئن شویم که این آیه: "در ابتدا کلمه (مسیح) بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود" (یوحنا ۱:۱).، عین حقیقت است، باید با دقت تمام، به آیات زیرین در کتاب مقدس توّجه نمائیم:
در (سفر پیدایش باب ۱۸) می بینیم که ابراهیم از دیدن سه مرد که در مقابل او ایستاده بودند، "روی بر زمین نهاد." و یکی از آنان را "مولی" خطاب کرد. زیرا او را شناخت که همان "پسر" در تثلیث اقدس (پدر-پسر-روح القدس)، بود، که چندین بار در این باب، او را "خداوند" می خواند. در کتاب مقدس می بینیم که "پسر" قبل از اینکه از روح خدا بوسیله مریم باکره به دنیا بیاید، بارها بشکل" فرشتۀ خداوند" به دنیا آمده بود. این رویداد را (THEOPHANY) می گویند. در زبان انگلیسی هر وقت قبل از اسم یا هر چیز دیگر حرف تعریف (THE) بیاید، برای مشخص نمودن آن اسم یا آن چیز است. در کتاب مقدس به زبان انگلیسی، هر وقت این حرف قبل از کلمه فرشته آمده باشد، فرشته را مشخص می کند که همان "پسر" است. متاسفانه در زبان فارسی حرف تعریف نظیر این نداریم! هم اکنون به آیات زیر توجه کنیم:
در (پیدایش ۳۲:۳۰) آمده "یعقوب گفت در اینجا من "خدا" را روبرو دیده ام با این وجود هنوز زنده ام". در (خروج ۳:۲) می خوانیم"ناگهان فرشته خداوند چون شعله آتش از میان بوته ای بر موسی ظاهر شد". در (یوشع ۵:۱۳-۱۴) می بینیم یوشع در مقابل "سردار لشگر خداوند" روی بر زمین نهاد او را سجده کرد! در (سفر داوران ۲:۱) می خوانیم"روزی "فرشته خداوند" از جلجال به بوکیم آمد به قوم اسرائیل گفت". در (سفر داوران ۶:۱۲-۱۳) "فرشته خداوند" بر جدعون ظاهر می شود و جدعون او را "خداوند" می خواند! در (سفر داوران ۱۳:۳-۲۲) می خوانیم: که "فرشته خداوند" بارها بر زن مانوح ظاهر می شود ... و بعد در شعله آتش مذبح صعود می نماید. مانوح به زنش می گوید: "البته خواهیم مُرد زیرا "خدا" را دیدیم"!
در (اول تواریخ ۲۱ : ۱۶) داود "فرشته خداوند" را دید ... داود و بزرگان قوم پلاس پوشیدند و در حضور خداوند به خاک افتادند! در (کتاب دانیال نبی ۳:۲۴-۲۵) می خوانیم: پادشاه در حیرت افتاد ... گفت سه شخص در میان آتش انداختیم ... اینک من چهار مرد می بینم ... و منظر چهارمین شبیه "پسر خدا" است ! اینTHEOPHANYها صدها سال پیش از تولد مسیح اتفاق افتادند تا مردم بدانند و ایمان بیاورند که "خدا در مسیح بود و مردم را به آشتی با خود فرا می خواند تا گناهانشان را ببخشاید" (دوم قرنتیان ۵:۱۹). ولی در آخر کتاب مقدس، خودِ عیسی مسیحِ زنده در رویا بر یوحنای رسول ظاهر می شود و می فرماید: "من اول و آخر هستم من زنده بودم و مُردم و اکنون تا ابد زنده هستم" (مکاشفه ۱:۱۷-۱۸ ).