دو سوال: گناه چیست؟ چرا باید بخشیده شود؟ در آیۀ اولِ باب اول کتاب مقدس، می خوانیم: "در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید." و در آیۀ آخر این باب می خوانیم: "و خدا هر چه ساخته بود دید و همانا بسیار نیکو بود" (پیدایش۱:۱). در باب دوم می خوانیم: "خداوند خدا آدم را امر فرموده گفت از همۀ درختان باغ بی ممانعت بخور اما از درختِ معرفتِ نیک و بد زنهار نخوری زیرا روزی که از آن خوردی هر آینه خواهی مرد" (پیدایش ۲:۱۷). شیطان همیشه حاضر و آماده است کار نیکویِ خداوند را مخدوش سازد! این امر حیاتیِ خدا در بارۀ اطاعت نکردن از قوانین او، نه تنها در تمام کتاب مقدس طنین انداز است، بلکه شالودۀ قوانین کشورهای متمدنِ جهان نیز بر آن استوار است. متاسفانه اغلب از این امر که خواست خدا برای رفاه و آسایش انسان و جلوگیری از افتادن به دام شیطان که گناه را به دنیا آورد، میباشد بی خبرند ولی کتاب مقدس گناه را، که همان پاسخِ سوالِ اول ما هم است، چنین خلاصه کرده است: "گناه چیزی نیست جز شکستن احکام خدا و رفتار کردن بر خلاف خواست او" (اول یوحنا ۳:۵).
در مورد سوال دوم، معلوم است که زیستن بر خلاف خواست قوانینِ کشورها جریمه، تنبیه و حتی مرگ به دنبال دارد! چه رسد به زیستن بر خلاف خواست قوانینِ خدا! که جریمۀ آن بیشتر از مرگ جسمانی تعیین شده و کتاب مقدس آن را چنین فاش کرده است: "مزد گناه موت است" (رومیان ۶:۲۳). موت همان مرگِ ثانوی است که در آن، در حالی که زنده هستیم، از خدا دور و تا به ابد در عذاب خواهیم بود! اینست پاسخ چرا در سوال دوم ما: برای اینکه از مرگ ثانوی و یاهلاکتِ ابدی که نتیجۀ گناه است نجات یابیم. این موت بقدری هولناک و سهمناک است که خداوند از محبّت عظیم خود حاضر شد به شکل انسان درآید و با مرگِ صلیب، این مزد گناه را به نیابت و بعوض ما بپردازد تا کسی که به این فداکاری بی نظیر ایمان آورد از اسارت گناه که مسیح می فرماید "هر که گناه می کند اسیر و بندهً گناه است"(یوحنا ۸:۳۴). آزاد سازد. غضب خدا همانند محبت او عظیم است! در انجیل در این باره می خوانیم، خریده شده ایم: "بخون گرانبها چون خون برۀ بیعیب وبیداغ یعنی خون مسیح" (اول پطرس ۱:۱۹). این آیه از ترجمه قدیم، اشتباه ترجمه شده، ترجمه صحیح آن چنین است: "بخون گرانبهایِ برۀ بیعیب و بیداغ یعنی مسیح" همان برۀ خدا که "گناه جهان را برمی دارد" (یوحنا ۱:۲۹). در ترجمۀ تفسیری کتاب مقدس این آیه چنین ترجمه شده "خون گرانبهای مسیح بود که همچون بره ای بی گناه و بی عیب قربانی شد." اشتباه است، زیرا برۀ بی گناه معنا و مفهومی ندارد.
در ترجمۀ کتاب مقدس به فارسی از این قبیل اشتباهات، زیاد دیده می شوند. در زیر به بعضی از آنها اشاره می کنیم: در مورد برۀ بی گناه در روش سابق، همیشه حیوان بی عیب را که سایه ای از انسان بی گناه(عیسی مسیح) بود برای پوشاندن گناه، قربانی می کردند. این رسم ادامه داشت تا روزی که مسیح بی گناه نه بخاطر پوشاندن، بلکه برای بخشیدن و پاک کردن گناهان ما بر روی صلیب قربانی شد.
در مورد قربانی کردن حیوانات معیوب، خداوند می فرماید: "و چون کور را برای قربانی می گذرانید آیا قبیح نیست؟ و چون لنگ یا بیماری را می گذرانید آیا قبیح نیست؟ آن را به حاکم خود هدیه بگذران آیا او از تو راضی خواهد شد یا ترا مقبول خواهد داشت؟ قول یهوه صبایوت این است"(ملاکی ۱:۸). آیا می دانیم که قربانی کردن از کجا سرچشمه گرفته است؟ در کتاب مقدس آمده: "ای خداوند ... چشمان تو پاکتر است از اینکه به بدی بنگری" (حبقوق ۱:۱۳). این بود وقتی که خداوند دید آدم و حوّا گناه کردند و دیگر نمی توانستند در حضور او بایستند، دلش بحال آنان سوخت و در صدد چاره بر آمد و می خوانیم: "خداوند خدا رختها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید"(پیدایش ۳:۳۱). ما چقدر باید سپاسگزار خداوند خدا باشیم که او بوسیله صلیب مسیح "ردایِ عدالت یا بیگناهیِ مسیح" را بر ما گناهکاران که به نقشه نجات او در مسیح ایمان می آوریم، می پوشاند تا بتوانیم در حضور او زانو بزنیم.
* در مورد خون پاک و ناپاک میدانیم که خون پاک و ناپاک معنا و مفهومی ندارد. در همین باب ۱۰عبرانیان، آخر آیۀ ۲۹ در ترجمۀ فارسی قدیم، آمده "خون عهدی را که به آن مقدس گردانیده شد ناپاک شمرد." و در ترجمۀ هزارۀ نو آمده "خون عهدی را که بدان تقدیس شده بود ناپاک شمرده." بکار بردنِ کلمۀ ناپاک در این دو ترجمه اشتباه است. می بایست بی ارزش ترجمه می شد. متاسفانه تنها در زبان فارسی است که این عبارات بکار برده شده اند که خواننده یا شنونده را از راه راست منحرف می سازند!
* در مورد گناه عیسی مسیح می فرماید گناه "از درون و دلِ انسان (روح)، بیرون می آید: چون افکار پلید، فساد جنسی، دزدی، قتل، زنا، طمع، بدخواهی، حیله، هرزگی، حسادت، تهمت، تکبر و حماقت" (مرقس ۷: ۲۱-۲۲). نه از خون که جسم است!
مسئولیت آشتی دادن مردم با خدا به مسیحیان سپرده شده است. (دوم قرنتیان ۵:۱۸). چه عظیم است احتیاج دنیا به شنیدن مژده حیات بخش انجیل، و چه کم اند کسانی که مایل هستند این احتیاج را برآورده سازند. بر بسیاری از ما روزها، هفته ها، ماه ها و حتی ممکن است سالها گذشته باشد بدون اینکه شهادتی در باره فیض، محبّت، مهربانی و فداکاری بی نظیر عیسی مسیح که در راه نجات انسان از ورطۀ هلاکتِ ابدی انجام داده است به کسی داده باشیم. عیسی مسیح زنده و قیام کرده، قبل از اینکه به آسمان بالا برده شود به شاگردان خود فرمود:
"حال باید به سراسر دنیا بروید و پیغام انجیل را به مردم برسانید" (مرقس ۱۶:۱۵). بنابراین، بر هر مسیحی واجب است که در هرجا، در هر فرصت که خدا به او می دهد از این فرمان مسیح اطاعت نماید و مژدۀ نجات از گناه و هدیۀ زندگی جاودانی بوسیله ایمان به مسیح را به دیگران برساند. از کجا معلوم، شاید آشنایان یا همسایه های ما تشنۀ شنیدنِ مژدۀ نجات بوسیلۀ عیسی مسیح باشند، ولی کسی نباشد آنان را با فیض و محبّت بی دریغِ او از کتاب مقدس آشنا سازد، و شاید آن کس خود ما باشیم که بارها آیات زیر را در کلام خدا خوانده ایم: "چگونه ایمان داشته باشند وقتی چیزی راجع به خدا نشنیده اند، و چطور بشنوند اگر کسی به آنان نگوید. ... و چه خوش قدمند کسانی که مژده آشتی با خدا را می رسانند"(رومیان ۱۰:۱۴-۱۵).
داود سرایندۀ مزمور ۷۱ در این باره چنین دعا می کند: "خدایا از زمان کودکی معلم من بوده ای و من همیشه در باره کارهای شگفت انگیز تو با دیگران سخن گفته ام" (مزمور ۷۱:۱۷). آیا بهتر نیست که در اطاعت از فرمان مسیح، پس از راز و نیاز با خدا، برای مدتی در حضور او خاموش بمانیم. شاید خداوند همانند سموئیل کوچک ما را نیز بخواند! (اول سموئیل ۳:۴) آن وقت باید مواظب باشیم مبادا در آن حالت، ترس به خود راه دهیم و بگوییم نمی توانیم و یا آمادگی نداریم. (بهانه هائی که پیامبران پیشین نیز داشتند، ولی خدا آنان را بکار برد!) زیرا این ما نیستیم که کاری انجام خواهیم داد. بلکه: "خداوند است که از لطف خود هم اراده و هم قدرت هر کاری را در شما ایجاد می کند" (فیلیپیان ۲:۱۳).
مفهوم "راه و راستی و حیات" چیست؟ عیسی مسیح در شبی که او را تسلیم کردند به شاگردانش فرمود: "فرزندان عزیز، اندک زمانی دیگر با شما هستم. مرا خواهید جست و همانگونه که به یهودیان گفتم، اکنون به شما می گویم که آنجا که من می روم، شما نمی توانید آمد". حتماً شاگردان از این گفته مسیح خیلی مضطرب شدند که شمعون پطرس از او پرسید: "سرور من کجا می روی؟" (یوحنا ۱۳: ۳۶). در باب بعدی می خوانیم که مسیح به شاگردان و امروز به هر یک از ما دلداری می دهد و می فرماید: "دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید به من نیز ایمان داشته باشید. در خانه پدر من منزل بسیار است، و گرنه به شما می گفتم. می روم تا مکانی برای شما آماده کنم ... باز می آیم و شما را نزد خود می برم، تا هر جا که من هستم شما نیز باشید. جائی که من می روم راهش را می دانید. توما به او گفت: "ما حتی نمی دانیم به کجا می روی، پس چگونه می توانیم راه را بدانیم؟" عیسی به او گفت: "من راه وراستی و حیات هستم " (یوحنا ۱۴: ۶).
عجیب نیست؟ هر چند شاگردان مسیح شنیدند که او فرمود که به خانه پدر یعنی بهشت می رود و باز می آید، ولی سخنان او را درک نکردند. همچنین عجیب نیست، اگر ما که مشتاق درک حقایق آسمانی کلام خدا هستیم، از اینگونه سوالات داشته باشیم و یا حتی مشکوک شویم! مشکوک بودن گناه نیست، ولی در پی یافتن حقیقت نبودن گناه است! چرا شاگردان مسیح که در پی یافتن حقیقت بودند نتوانستند حقیقت را درک کنند؟ برای اینکه هنوز روح القدس بر آنان نازل نشده بود تا چشمان دل آنان را برای درک حقیقت روشن سازد. ولی مسیح که قول داده بود هرگز آنان را ترک نخواهد کرد، در کنارشان بود و به سوالاتشان پاسخ می داد. بعد از برخاستن از مردگان نیز، "ذهن ایشان را روشن ساخت تا بتوانند کتب مقدس را درک کنند" (لوقا ۲۴ :۴۵). تا روزی که روح القدس بر آنان نزول کرد (اعمال رسولان ۲ :۱-۴). بعد از آن، روح القدس بر کسانی که به عیسی مسیح ایمان می آورند و از او پیروی می .کنند نازل می شود.
اکنون با هدایت همان روح، به سوال فوق بطور مختصر پاسخ می دهیم: منظور از راه، رابطه روحانی با خدا بوسیله ایمان به مسیح، منظور از راستی، اعتماد بر سخنانِ مسیح و منظور از حیات، زندگیِ تازه است. این زندگیِ تازه، نو شدنی است، که با شنیدن و یا مطالۀ دقیق کتاب مقدس، به تدریج رشد می کند و ما را به شباهت مسیح در می آورد (رومیان ۸ : ۲۹). تا روزی برسد، که مسیح ما را زنده، و یا خوابیده به همراه خود به آسمان برُباید و همیشه با او بمانیم (اول تسالونیکیان ۴: ۱۳- ۸ ۱)
در زیر فیض مسیح.
"بیایید تلاش کنیم تا خداوند را بشناسیم!” (هوشع ۶:۳). می دانیم روح خدا که کلام خدا را الهام کرده همیشه بوسیلهً کلام خدا ما را هدایت می کند. زیرا تنها کلام خدا است که حقیقتِ خداوندی را مکشوف می سازد و موجب تغییر درونی و رشد روحانیِ ما می شود! اگر آیات زیر از کلام خدا قسمتی از غذای روحانیِ روزانۀ ما باشند، حتماً بوسیلۀ روح القدس ما را در شناخت بیشتر خدا هدایت خواهند کرد:
†- مسیح می فرماید: "نزد من آئید و من به شما آرامش خواهم داد" (متی ۱۱:۲۸).
†- در انجیل میخوانیم: "کسانی که بر طبق خواهش های نفس زندگی می کنند، همیشه در فکر چیزهای نفسانی هستند ولی کسانی که مطیع روح خدا هستند، در فکر چیزهای روحانی می باشند. عاقبتِ دلبستگی به امور نفسانی مرگ و عاقبت پیروی از امور روحانی، حیات و آرامش است. زیرا دلبستگی به امور نفسانی، دشمنی با خداست. چنین شخصی از شریعت خدا اطاعت نمی کند و در واقع نمی تواند اطاعت نماید. بنابراین انسانهای نفسانی نمی توانند خدا را خشنود سازند" (رومیان ۸: ۵ -۷).
†- پولس رسول با الهام از روحِ خدا می نویسد: "بدنهای خود را همچون قربانیِ زنده و مقدس و پسندیدۀ خدا، به او تقدیم کنید" (رومیان ۱۲:۱).
†-عیسی مسیح می فرماید: "خوشا بحال گرسنگان و تشنگان عدالت (پارسایی) زیرا ایشان سیر خواهند شد" (متی ۵:۶).
†- "خدا ... اکنون به همه مردمان در هر جا حکم می کند که توبه کنند" (اعمال رسولان ۱۷:۳۰).
† - کتاب مقدس: "کلام مسیح در شما به دولتمندی و به کمال حکمت ساکن شود" (کولسیان ۳:۱۶). و
†- "اینست آن دلیری که نزد وی داریم، که هر چه بر حسب ارادهً او سوًال کنیم ... می یابیم" (اول یوحنا ۵:۱۴-۱۵).
قبلا باید بدانیم که بکار بردن کلمه "کسب" برای بدست آوردن زندگی جاوید در ترجمه ای که آیه را از آن اقتباس کرده ایم اشتباه است، بلکه می بایست کلمه "دریافت" بکار برده می شد. زیرا زندگی جاوید هدیه خداوند به کسانی است که به عیسی مسیح ایمان می آورند. هدیه را باید دریافت کرد نه اینکه کسب نمود! عیسی مسیح در انجیل می فرماید: "آمین آمین به شما میگویم هر که به من ایمان آورد حیات جاودانی دارد".(زمان حال) بعد اضافه می کند که: "من نان حیات هستم" (یوحنا ۶:۴۷-۴۸). آیا می دانیم منظور عیسی مسیح از گفتن این سخنان چیست؟ البته پاسخ کسانیکه اطلاع کافی از حقایق کتاب مقدس ندارند، "خیر" خواهد بود. حق هم دارند. چرا؟ زیرا که الهام روح القدس در کلام خدا برای همه ما این است: "همه چیز را تحقیق کنید" (اول تسالونیکیان ۵:۲۱). در کلام خدا داستانی در باره این حق می خوانیم که خلاصه آن چنین است: خواجه سرائی حبشی از بزرگان دربار ملکه که، در مسافرت با ارابه خود مشغول خواندن باب ۵۳ از کتاب اشعیای نبی در تورات بود، که فرشته خداوند به فیایپس خادم کلیسا؛ گفت برخیز و به آن راه بیابانی که از اورشلیم به غزه می رود برو. او برخاست، روانه شد و در آن راه به خواجه سرا برخورد. آنگاه روح خدا به او گفت "با آن ارابه همراه شو". فیلیپس به سوی ارابه دوید و از خواجه سرا پرسید: "آیا آنچه می خوانی، می فهمی؟" او گفت: "چگونه می توانم بفهمم، اگر کسی راهنمائیم نکند". (اعمال رسولان ۸:۲۶-۳۱).
خدا را شکر که هم اکنون این فرصت در اختیار ما است، و همان روح خدا نیز حاضر و ناظر است تا ما را در درک آنچه مسیح در آیات فوق میخواهد ما را تعلیم دهد هدایت فرماید. اگر باب ۶ یوحنا را به دقت مورد مطالعه قرار دهیم، خواهیم دید که در ابتدای این باب، عیسی مسیح گروهی در حدود پنج هزار مرد (بعلاوه زنان و کودکان) را با پنج نان جو و دو ماهی خوراک می دهد و به سوی دیگر دریا می رود. روز بعد، آن جماعت به آن سوی دریا در پی او می روند و از او می پرسند: "استاد چطور به اینجا آمدی؟" عیسی جواب داد: "حقیقت اینست که شما برای خوراک نزد من آمده اید نه بسبب ایمان به من. اینقدر در فکر چیزهای زودگذر این دنیا نباشید، بلکه نیروی خود را در راه کسب زندگی جاوید صرف کنید. این زندگی جاوید را من به شما می بخشم، زیرا پدر من، خدا مرا برای همین به این جهان فرستاده است" (یوحنا ۶:۲۵-۲۷). در جائی دیگر مسیح می فرماید: "آمده ام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به فراوانی بهره مند شوند" (یوحنا ۱۰:۱۰). چگونه؟ پاسخ: با خوردن نانی که حیات می بخشد. سوال: این نان را از کجا می توان تهیه کرد؟ جواب: این نان، تنها با اجرای دستورات مسیح به دست می آید! سوال: از کجا بدانیم که این ادعا صحیح است؟ جواب: عیسی مسیح می فرماید: "کلماتی را که من به شما میگویم روح و حیات است" (یوحنا ۶:۶۳).
فهم این حقیقت آسمانی بسیار مشکل است و اغلب موجب سوء تفاهم می شود، اینست که باید کمی بیشتر درباره آن تحقیق کنیم. همچنانکه در مقالات پیشین دیدیم، کلمه حیات به معنی زندگی است ولی اگر عمیقاً در باره مفهوم آن در کتاب مقدس تحقیق کنیم، پی خواهیم برد که اصل معنی آن، زندگی بعد از مرگ است! همچنانکه خوردن نان معمولی نیروی جسمانی برای زندگی جسمانی به ما می بخشد،همچنان اجرای اوامر مسیح نیروی روحانی تازه برای زندگی بازیافته جاودانی با مسیح تا به ابد، به ما خواهد بخشید! گروهی که در پی مسیح آمده بودند، از او پرسیدند: برای کسب زندگی جاوید، چه کار پسندیده خدا را انجام دهیم؟ مسیح فرمود: "کار پسندیده خدا آن است که به فرستاده او (مسیح) ایمان آورید"! در این پاسخ مسیح، حقیقت بسیار مهمی نهفته است و آن اینکه ایمان، تنها احساسات نیست بلکه کار است. آیا می دانیم این کار، که مسیح آن را کار پسندیده خدا می خواند چیست؟ این کار همان اطاعت از آنچه به آن ایمان می آوریم می باشد، و مهم اینکه، این است مفهوم کامل آیه ای که قرنها مورد بحث بوده و می باشد یعنی: "همان گونه که بدن بدون روح مرده است، ایمان نیز بدون عمل مرده است" (یعقوب ۲:۲۶). نتیجه: ایمان حقیقی، کار پسندیده تفتیش و مطالعه دقیق کتاب مقدس، برای کشف اراده خدا، و اطاعت کامل از آن، به دنبال خواهد داشت. در غیر این صورت احساسی بیش نخواهد بود!
مفهوم "راه و راستی و حیات" چیست؟ عیسی مسیح در شبی که او را تسلیم کردند به شاگردانش فرمود: "فرزندان عزیز، اندک زمانی دیگر با شما هستم. مرا خواهید جست و همانگونه که به یهودیان گفتم، اکنون به شما می گویم که آنجا که من می روم، شما نمی توانید آمد". حتماً شاگردان از این گفته مسیح خیلی مضطرب شدند که شمعون پطرس از او پرسید: "سرور من کجا می روی؟" (یوحنا ۱۳: ۳۶). در باب بعدی می خوانیم که مسیح به شاگردان و امروز به هر یک از ما دلداری می دهد و می فرماید: "دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید به من نیز ایمان داشته باشید. در خانه پدر من منزل بسیار است، و گرنه به شما می گفتم. می روم تا مکانی برای شما آماده کنم ... باز می آیم و شما را نزد خود می برم، تا هر جا که من هستم شما نیز باشید. جائی که من می روم راهش را می دانید. توما به او گفت: "ما حتی نمی دانیم به کجا می روی، پس چگونه می توانیم راه را بدانیم؟" عیسی به او گفت: من راه وراستی و حیات هستم *" (یوحنا ۱۴: ۶).
عجیب نیست؟ هر چند شاگردان مسیح شنیدند که او فرمود که به خانه پدر یعنی بهشت می رود و باز می آید، ولی سخنان او را درک نکردند. همچنین عجیب نیست، اگر ما که مشتاق درک حقایق آسمانی کلام خدا هستیم، از اینگونه سوالات داشته باشیم و یا حتی مشکوک شویم! مشکوک بودن گناه نیست، ولی در پی یافتن حقیقت نبودن گناه است! چرا شاگردان مسیح که در پی یافتن حقیقت بودند نتوانستند حقیقت را درک کنند؟ برای اینکه هنوز روح القدس بر آنان نازل نشده بود تا چشمان دل آنان را برای درک حقیقت روشن سازد. ولی مسیح که قول داده بود هرگز آنان را ترک نخواهد کرد، در کنارشان بود و به سوالاتشان پاسخ می داد. بعد از برخاستن از مردگان نیز، "ذهن ایشان را روشن ساخت تا بتوانند کتب مقدس را درک کنند" (لوقا ۲۴ :۴۵). تا روزی که روح القدس بر آنان نزول کرد (اعمال رسولان ۲ :۱-۴). بعد از آن، روح القدس بر کسانی که به عیسی مسیح ایمان می آورند و از او پیروی می .کنند نازل می شود.
اکنون با هدایت همان روح، به سوال فوق بطور مختصر پاسخ می دهیم: منظور از راه، رابطه روحانی با خدا بوسیله ایمان به مسیح، منظور از راستی، اعتماد بر سخنانِ مسیح و منظور از حیات، تولد تازه ایست که روح القدس در درون ما می آفریند. این تولدِ روحانیِ نوشیدنی، با شنیدن و یا مطالۀ دقیق کتاب مقدس، به تدریج رشد می کند و ما را به شباهت مسیح در می آورد تا روزی برسد که مسیح ما را زنده یا خوابیده به همراه خود به آسمان برُباید و همیشه با او بمانیم (اول تسالونیکیان ۴: ۱۳- ۸ ۱). در زیر فیض او!
"ایراد نگیرید تا از شما نیز ایراد نگیرند" (متی ۷:۱). وقتی که از کسی ایراد می گیریم، از مسیح اطاعت نمی کنیم بلکه از دشمن ما که "مدعی برادران" است (مکاشفه ۱۲:۱۰) تقلید می نماییم. در کلام خدا می خوانیم: "خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان(مردم) داوری کند، بلکه تا بوسیله او جهان نجات یابد" (یوحنا ۳:۱۷). عیسی مسیح که او را "دوست گنهکاران" لقب دادند، نیامد تا گناهانٍ ما را به رُخ ما بکشد، بلکه: "خود گناهان ما را در بدن خویش بر دار متحمّل شد، تا از گناه مرده شده(از چنگ گناه رهائی یابیم) به عدالت زیست نمائیم" (اول پطرس ۲:۲۴). این به آن معنی است که عیسی مسیح بعوض اینکه در ما عیب پیدا کند، می خواهد رابطۀ ما با خدا را که در اثر گناه قطع شده بود احیا نماید و ما را دوباره به خانواده خود راه دهد و از آنِ خود سازد. بلی مسیح آمد تا " گمشده را بجوید و نجات بخشد " (لوقا ۱۹:۱۰).
در معادن طلا كارگران تُن ها خاک را زیر و رو می کنند تا طلا را که در خاک پنهان شده است بیابند. این کارگران نگاهشان متوجه خاک نیست، بلکه متوجه طلایی است که در خاک موجود است. بر عکسِ این، شخص ایرادگیر نگاهش متوجّه عیب (خاک) در دیگران است و نمی خواهد چیز خوب (طلا) را در آنان ببیند. عجیب است که اغلبِ ما ایرادگیر بار آمده ایم و این، ممکن است از طرف "مدعی برادران" و یا از طرف پدر و مادر خود که مرتب از ما ایراد گرفته اند، باشد. به عوض اینکه نگاهمان همیشه متوجّه خوبی دیگران و به افکار بد که گاهاً در ما بوجود می آیند، باشد. بهتر است به پولس رسول گوش دهیم که در اثر هدایت روح القدس در (فیلیپیان ۴:۸) چنین می نویسد: "خلاصه ای برادران هر چه راست باشد و هر چه مجید و هر چه عادل و هر چه پاک و هر چه جمیل و هر چه نیکنام است و هر فضیلت وهر مد حی که بوده باشد در آنها تفکر کنید."
با توجّه به آنچه خواندیم، بعید نیست که نظامی در سرودن شعر معروفش: "دیده زعیبِ دگران کُن فراز، صورت خود بین و در او عیب ساز." که در آن از عیسی مسیح سخن به میان آمده، از این آیه الهام گرفته باشد. کاش خداوند فیض عطا فرماید تا به گناه ایرادگیری که همگی، کم و بیش به آن مبتلا هستیم، و ارتکاب به آن برای ما مثل نوشیدنِ آب شده، با "غمی از خدا که منشاءِ توبه است"، توبه نماییم (دوم قرنتیان ۷:۱۰).