نورِ جلال خدا می تابد. خدای ما خواهد آمد. شعله های آتش در پیشاپیش او، گردباد در اطراف اوست ... و می فرماید: قربانی شایستۀ من آنست که از من سپاسگزار باشید و مرا ستایش کنید. (مزمور ۵۰ : ۲-۳ و ۳ ۲) بنابراین: در هر پیشامدی خدا را شکر نمائیم زیرا اینست خواست خدا برای ما که از آن مسیح هستیم. (اول تسالونیکیان۵: ۱۸) همیشه در هر مورد با دعا و مناجات و سپاسگزاری تقاضاهای خود را در پیشگاه خدا ابراز نماییم.( فیلیپیان ۴: ۶). بارها از کسانی که خود را مسیحی می دانند، شنیده ایم: " من هر چه از خدا خواسته ام به من داده است" ولی کمتر می شنویم که این دوستان تشکراتِ قلبی خود را از خدا بر زبان بیاورند و یا با طرز زندگیِ خود مفهوم آن را منعکس سازند! بنابراین به نظر می رسد منظور آنان از این گفته این باشد که چون به مسیح ایمان آورده اند در نام او تعمید گرفته اند، به کلیسا می روند و با هدایای خود از آن پشتیبانی می کنند، خدا در عوض آنچه را که از او خواسته اند به آنان بخشیده است. متاسفانه این طرز فکر در پیروان مذاهب دنیوی رواج زیادی دارد. چه اشتباه بزرگ و گناه عظیم است که برای جلب توجه خدا، بر خوبی خود، قابلیتهای خود، شغل و مقام خود، احسانها و احساسات خود تکیه کنیم! در صورتی که: عیسی مسیح می فرماید: " خدا آفتاب خود را برهمه می تاباند چه بر خوبان، چه بر بدان" (متی ۵: ۴۵).
همچنین: "غصهً خوراک و پوشاک را نخورید، چون بی ایمانان در بارۀ این چیزها دائماً فکر می کنند، و سخن می گویند. شما با ایشان فرق دارید. پدر آسمانی شما کاملاً می داند شما به چه چیز نیاز دارید. اگر شما قبل از هر چیز، به ملکوت و عدالت خدا دل ببندید او همهً این نیازهای شما را برآورده خواهد ساخت" (متی ۶ : ۲۵و۳۱-۳۳). خدا می فرما ید: "همه حیواناتی که در جنگل و کوه هستند از آن منند. همه پرندگانی که بر کوه ها پرواز می کنند و تمام حیواناتی که در صحراها می چرند، به من تعلق دارند ... جهان و هر چه در آن است از آن من است. قربانی واقعی که باید تقدیم کنید این است که خدای خویش را شکر نمائید" (مزمور ۵۰ :۱۰- ۱۴). چگونه: در کتاب مقدس، در مورد شکرگزاری و پرستش خدا، که اغلب ظاهری و از روی احساسات به شباهت رسوم و عادات دنیوی انجام می گیرد می خوانیم، خدا می فرماید: "این قوم با زبان خود مرا می پرستند ولی دلشان از من دور است. پرستش ایشان مراسمی است توخالی و انسانی" (اشعیا ۲۹: ۱۳).
در کتاب مقدس می خوانیم پیوسته خدا را به وسیلۀ عیسی حمد گوییم و با صداهای خود نام بلبلکه و به شباهت رسوم دنیوی، انجام می گیرد، خدا می فرماید: "این قوم با زبان خود مرا می پرستند، ولی دلشان از من دور است پرستش ایشان مراسمی است توخالی انسانی" (اشعیا ۲۹: ۱۳). در صورتی که "هر چه راست و خوب و درست است، می اندیشد و در بارۀ چیزهایی که پاک و زیباست و در بارۀ صفات خوب و پسندیدۀ دیگران تاًمل می کند، به چیزهایی که می تواند خدا را برای آنها شکر کند فکر می کند." (فیلیپیان ۴:۸). آری، در پرستش، دل از شرارت، حسد، سوءظن و طمع، خالی و از محبت خدایی پُر می شود. انسان در حالی که مالامال از نیکویی، فروتنی و مهربانی است، به سوی خدا و همنوعان خود متمایل می گردد. تصّورات ما بوسیلهً تفکر در بارۀ عظمت، زیبایی و کبریائی خدا تصفیه می گردند. در نتیجه: "بدنهای خود را به عنوان قربانی زنده و مقدس که پسندیدۀ خداست، به او تقدیم می کنیم. زیرا عبادت روحانی معقول ما همین است" (رومیان ۱۲:۱). اینست پرستشی که شایسۀ نام مقدس خداوند می باشد! *-منظور از بدنها غرایز و قابلیتهایِ بدن است. نه آنکه می بینیم. نگاه کنیم به (رومیان ۶ : ۱۳-۱۴) آیا می دانیم که، وقتی که می گوییم "خدا را شکر" مفهومش این است: آنچه داریم از آنِ توست ای خداوند؟ اگر منظورمان این نباشد، بهتر است اسم خدا را به باطل نبریم. زیرا در کلام خدا می خوانیم "نام یهوه خدای خود را به باطل مبر خداوند کسی را که اسم او را به باطل برد بی گناه نخواهد شمرد" (سفر خروج ۲۰: ۷) که، وقتی که می گوییم "خدا را شکر" مفهومش این است: آنچه داریم از آنِ توست ای خداوند؟ اگر منظورمان این نباشد، بهتر است اسم خدا را به باطل نبریم. زیرا در کلام خدا می خوانیم "نام یهوه خدای خود را به باطل مبر خداوند کسی را که اسم او را به باطل برد بی گناه نخواهد شمرد" (سفر خروج ۲۰: ۷) آیا می دانیم که، وقتی که می گوییم "خدا را شکر" مفهومش این است: آنچه داریم از آنِ توست ای خداوند؟ اگر منظورمان این نباشد، بهتر است اسم خدا را به باطل نبریم. زیرا در کلام خدا می خوانیم "نام یهوه خدای خود را به باطل مبر خداوند کسی را که اسم او را به باطل برد بی گناه نخواهد شمرد" (سفر خروج ۲۰: ۷).
پرستشِ حقیقی حالتی است که در آن درون یا باطن ما نه ظاهر ما، در اثر قدوسیت و پاکی خدا بیدار و حساس می گردد. انسان چنان شیفته و سر سپردۀ پروردگار می شود، که همۀ استعدادها و ارادۀ او تحت کنترل خدا در می آیند. فهم و شعور او از حقایقِ خداوند تغذیه و توسط کلام خدا هدایت می شوند. او به: "هر چه راست و خوب و درست است، می اندیشد و در بارۀ چیزهایی که پاک و زیباست و در بارۀ صفات خوب و پسندیدۀ دیگران تاًمل می کند، به چیزهایی که می تواند خدا را برای آنها شکر کند فکر می کند." (فیلیپیان ۴:۸). آری، در پرستش، دل از شرارت، حسد، سوءظن و طمع، خالی و از محبت خدایی پُر می شود. انسان در حالی که مالامال از نیکویی، فروتنی و مهربانی است، به سوی خدا و همنوعان خود متمایل می گردد. تصّورات ما بوسیلهً تفکر در بارۀ عظمت، زیبایی و کبریائی خدا تصفیه می گردند. در نتیجه: "بدنهای خود را به عنوان قربانی زنده و مقدس که پسندیدۀ خداست، به او تقدیم می کنیم. زیرا عبادت روحانی معقول ما همین است" (رومیان ۱۲:۱). اینست پرستشی که شایسۀ نام مقدس خداوند می باشد! *-منظور از بدنها غرایز و قابلیتهایِ بدن است. نه آنکه می بینیم. نگاه کنیم به (رومیان ۶ : ۱۳-۱۴).
در رساله به عبرانیان می خوانیم: " پس بیایید به واسطه عیسی قربانی سپاس را پیوسته به خدا تقدیم کنیم. این قربانی همان ثمرۀ لبهایی است که به نام او معترفند" (عبرانیان ۱۳:۱۵)."به یاری عیسی، وبا بیان عظمت نام او، شکرگزاری خود را همچون قربانی به خدا تقدیم نمائیم" (عبرانیان ۱۳:۱۵) دقت: پرستشِ حقیقی حالتی است که در آن، باطن ما (نه ظاهر ما !) در اثر قدوسیت و پاکی خدا بیدار و حساس می گردد. انسان چنان شیفته و سر سپردۀ پروردگار می شود، که همۀ قابلیت ها و ارادۀ او تحت کنترل خدا در می آیند. فهم و شعور او از حقایقِ خداوند تغذیه و توسط کلام خدا هدایت می شوند. او به: "هر چه راست و خوب و درست است، می اندیشد و در بارۀ چیزهایی که پاک و زیباست و در بارۀ صفات خوب و پسندیدۀ دیگران تاًمل می کند، به چیزهایی که می تواند خدا را برای آنها شکر کند فکر می کند." (فیلیپیان ۴: ۸).
آری، در پرستش، دل از شرارت، حسد، سوءظن و طمع، خالی و از محبت خدا پُر می شود. انسان در حالی که مالامال از نیکویی، فروتنی و مهربانی است، به سوی خدا و همنوعان خود متمایل می گردد. تصّورات ما بوسیلهً تفکر در بارۀ عظمت، زیبایی و کبریائی خدا تصفیه می گردند. در نتیجه: بدنهای خود را (غرایز و قابلیتهایِ بدن) به عنوان قربانی زنده و مقدس که پسندیدۀ خداست، به او تقدیم می کنیم. زیرا همین است پرستشی که شایسۀ نام مقدس خداوند می باشد (رومیان ۱۲: ۱)! به یاد آوریم: "همه چیز از او، و به واسطۀ او، و برای اوست. او را تا ابد جلال باد." آمین. (رومیان ۱۱: ۶ ۳ ).
در کتاب سرود نامۀ فارسی سرود زیبایی در مورد شکرگزاری (حمد) داریم که دو بند و بند گردان آن چنین اند:
خدایا ز جان می ستایم ترا همیشه به هر جای خوانم ترا
بزرگیِ تو بینم: از آسمان زخورشید و ماه وهم از اختران
بند گردان
برای عطایایِ بی حد تو کنم با دل و جان همی حمد تو
به کوه و به دریا نظر افکنم به جز نام تو دیگری نشنوم
چو باران و برفت ببارد همی نخواهم شد از شکر غافل دمی
می دانیم شریک شدن در طبیعتِ الهی مفهوم روحانی دارد که تنها با درخواستِ هدایت از روح القدس که الهام کنندۀ کتاب مقدس و از نو آفرینندۀ طبیعتِ ماست، مکشوف خواهد شد. (دوم پطرس ۱: ۱ - ۱۱) در کلام خدا می خوانیم: "خدا ما را در مسیح دعوت کرده تا در جلال جاودانی او شریک شویم" (اول پطرس ۵: ۱۰). در (دوم پطرس ۱: ۴) خواندیم: "خداوند از قدرت لایزال خود آنچه را که برای زندگی و خداپرستی لازم داریم، به ما عطا فرموده است. این از طریق شناخت او میسّر شده تا بتوانیم در جلال و عظمتش شریک شویم." امید است که با مطالعۀ دقیقِ حقایقِ زیرین، و تفکر در مفهوم آنها، طبیعتِ خدا را بهتر بشناسیم و به معنیِ شریک شدن در آن پی ببریم:
*- آدم به شباهت روحانیِ خدا از خاک زمین سرشته شد. ما هم با ایمان به عیسی مسیح، در زندگی تازۀ خود، بوسیلۀ روح القدس، به طرز عالی تر از شباهت آدم، به شباهت خدا، در می آییم!
*- خدا محبت است، ما در اثر فیض او بوسیلۀ روح القدس، با محبت او در دلِ ما، زندگی می کنیم (رومیان ۵ : ۵ ).
*- "ما باید یکدیگر را دوست بداریم، زیرا دوستی و محبت از جانب خدا است. کسی که محبت می کند از خدا زاده شده است" (اول یوحنا ۴ : ۷). (متاسفانه، بسیاری از تولد تازه یافتگان به جای این محبت الهی، با محبت دنیوی همدیگر را دوست می دارند، که اغلب این دوستی و رفاقت، سر به رسوایی می کشد!) آیا می دانید چرا؟ زیرا بعضی می خواهند با مسیح زندگی کنند، نه برای او!
*- "کسی که ادعا می کند مسیحی است، باید مانند مسیح زندگی کند" (اول یوحنا۲: ۶)!
*- در کلام خدا می خوانیم: "آیا نمیدانید که بدنهای شما اعضای بدن مسیح هستند؟" (اول قرنتیان ۶: ۵ ۱)!
*- خداوند راستی است ما بر اثر فیض او هر چه راست و درست است دوست می داریم این راستی دایم در ما می ماند.
*- خداوند نیکوست، او ما را بر اثر فیضش نیک می گرداند.
*- مسیح بر صلیب به خاطر ما مرد و زندگی خود را به ما داد. "زندگی تازۀ ما، هم اکنون با مسیح در خدا پنهان است وقتی مسیح که زندگی ماست ظهور کند، ما نیز با او در شکوه و جلال ظهور خواهیم کرد" (کولسیان ۳ : ۳- ۴).
*- باز در کلام خدا می خوانیم: "مواظب باشید مبادا کسی با دلایل پوچ و فلسفه ای که متّکی به سنّتهای انسانی و عقاید بچگانۀ این جهان است، شما را اسیر خود سازد. این تعالیم از مسیح نیست" (کولسیان ۲: ۸). اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او به حق عمل می کند و ما را از همۀ خطاهایمان پاک میسازد (اول یوحنا ۱: ۹). در کتاب سرود نامۀ فارسی، سرود بسیار زیبا و پر محتوایِ "اکنون در نور سالکم" را داریم، که چند بند از آن را، برای تشکر از فیض بی کرانِ خداوند پر جلالمان، با صدای بلند در دعا به پیش تخت رحمت او بسراییم:
"اکنون در نور سالکم پر از جلال حیاتم مسیح خداوندم با من است
سفر زندگی را، طی می کنم با عیسی هللویاه تسبیحش، می خوانم
چون با عیسی مرده ام زیبا شده باطنم در مسیح شادمانم هللویاه
گناهانم محو شده بندهایم نیز گسسته پیروزم بر فوجهای شیطانی
ای کاش هر پریشان حال پیدا کند این جلال تا رهد از جهنم
از مرگ جاودانی، پیدا کند نجات آسمانی
توجّه: مطالعۀ دقیق این مقاله ممکن است بعضی را ناراحت و بعضی را خوشحال کند. هر دو این احساس از روح القدس است. آنهایی که ناراحت شده اند به تنها چاره برای رهایی از مرگ جاودانی، به آیه ای که با * مشخص شده، مراجعه کنند بعد از توبه (دوم قرنتیان ۷: ۱۰) از مسیح مهربان بخواهند تا دعای آنان را مستجاب فرموده و به آنان خوشحالی دائمی عطا فرماید. آنوقت با تمام دل و جان برای تشکر از فیض بی انتهای مسیح چنین بسرایند:
چون با عیسی مرده ام زیبا شده باطنم در مسیح شادمانم هللویاه
گناهانم محو شده بندهایم نیز گسسته پیروزم بر فوجهای شیطان روزی که این مقاله به اتمام می رسید، از کتاب رازگاهان بیلی گراهام این رازگاه را مطالعه می کردم که نتیجه آن مشابه با نتیجۀ کلی مقاله است. از خواندن آن خوشحال شدم، و به فال نیک گرفتم، خواستم شما هم در شادی من شریک شوید. چون شما را در محبت خدا دوست دارم! در زیر فیض مسیح
The Ark of Salvation
By faith Noah, became an heir of the righteousness which comes by faith (Heb. 11:7)
The Bible warned the people of Noah's day, "My Spirit shall not strive with man forever" (Gen. 6: 3). They laughed at Noah and mocked his words ... God was speaking-but they ignored Him. Eventually, God's patience gave out-and by then it was too late. Outside the ark men and women struggled for their lives, clutching at pieces of driftwood, until the pitiless hand of death reached up and drew them down beneath those cruel waves. All were lost. Every soul outside the ark perished. They had had their chance, but tossed it away. You cannot come to Christ unless the Spirit of God bring you. But what if you ignore His warnings? Then you are in the gravest danger, for someday God will no longer be speaking to you. Then it will be too late. Come to Christ while there is still time. Christ, God's greater Ark, stands ready to welcome you to safety today. Are you in the Ark?
هم فکر با مسیح, معلوم است که با یک نگاهِ سطحی به این حقیقتِ تابناکِ انجیل، که اساسِ مسیحیت است، چیزی عاید ما نخواهد شد، مگر اینکه آن را با سایر حقایقِ کلام خدا که در زیر آمده اند با هم در نظر بگیریم و از خدا بخواهیم تا افکارِ ما را بوسیلۀ هدایت روحش منوّر ساخته، مفهوم آن را بر ما مکشوف فرماید:
پیشگفتار:
در انجیل در بارۀ دگرگونی که خدا در ما بوجود می آورد می خوانیم: "طرز فکر انسانِ نفسانی مرگ است، اما طرز فکری که در سیطرۀ روح قرار دارد، حیات و آرامش است. زیرا طرز فکر انسانِ نفسانی با خدا دشمنی می ورزد، چرا که از شریعتِ خدا فرمان نمی برد (ریشۀ تمام گناهان) و نمی تواند هم ببرد، و کسانی که در سیطرۀ نفس هستند نمی توانند خدا را خشنود سازند" (رومیان ۸:۶-۷). از آیات فوق چنین بر میاید: طرز فکرِ انسانِ نفسانی که همۀ ما در توّلد به ارث می بریم، ما را به سوی موت که مزد گناهِ فرمان نبردن از خدا است، می کشاند. ولی "با ایمان به مسیح، خدا ما را به غسل تولد تازه و نو شدنی که از روح القدس است نجات می بخشد به حیات و آرامش در مسیح می رساند" تفسیر از(تیتوس ۴:۳-۵). یا، خدا بوسیلۀ روح القدس طبیعتِ کهنۀ و گناه آلودِ ایماندارِ به مسیح را به طبیعتِ تازه، تبدیل می نماید! مسیح در این باره می فرماید: "تا(روح و روانِ) شخص ازنو توّلد نیابد، نمی تواند پادشاهیِ خدا را ببیند" (یوحنا ۳: ۳).
در بارۀ این تولد تازۀ نو شدنی، در جای دیگر می خوانیم "انسانِ باطنی روز به روز تازه تر می گردد" (دوم قرنتیان ۸:۳ ۱ ). متاسفانه این نوشدنیِ روزانه به ندرت در ما دیده می شود! بنابراین: "اکنون وقت آن است که (روزانه) خشم و کینه و فحش وسخنان زشت را همچون جامه ای پوسیده از تن خود درآورید و دور بیندازید. به یکدیگر دروغ نگویید، زیرا آن طبیعت کهنه و فاسد شما که دروغ می گفت دیگر مرده و از بین رفته است؛ و اکنون زندگی کاملا تازه ای را در پیش گرفته اید، که طی آن در شناخت راستی ترقی می کنید و می کوشید هر روز بیشتر شبیه مسیح، خالقِ این زندگی تازه، شوید" (کولسیان ۳: ۸ -۱۰). در انجیل می خوانیم: "خدا محبت است" (اول یوحنا ۴:۸). او از محبتِ بی کرانش، در حالی که ما در تاریکی محض سرگردان و رهسپار چاه هلاکتِ ابدی بودیم، عیسی مسیح "آن نورحقیقی که بر هر انسانی روشنائی می افکند" بر ما تابانید (یوحنا :۱: ۹)، تا در اثر آن روشنایی، این حقیقتِ حیاتیِ را از انجیل دریابیم: که عیسی مسیح تنها راه نجات است (یوحنا ۱۴: ۶) - (اعمال رسولان۴ :۱۲). بنابراین، هم اکنون هدایتِ روح القدس را پذیرا شویم، خود را فروتن ساخته و با پشیمانی ،از گناهان خود توبه نموده، از خداوند بخواهیم، ما را بیامرزد و با دادنِ تولدی تازه ، وارد ملکوت خود نماید. آنوقت با قدردانی از این فیض و رحمت عظیم او، با انجیل همنوا شده، او را، این چنین شکر کنیم: "پدر را شکر گویید که شما را شایستۀ سهیم شدن در میراث مقدسان در قلمرو نور گردانیده است. زیرا ما را از قدرتِ تاریکی رهانیده، و به پادشاهی پسرِعزیزش منتقل ساخته است. که در او بازخرید شده ایم، یعنی از آمرزش گناهان برخورداریم" (کولسیان ۱: ۱۲ -۱۴).
آیا دارایِ این تولد تازۀ نو شدنی که ما را هر روز بیشتر به شباهت مسیح در می آورد هستیم؟ دقت: "اگر کسی ادعا دارد که خدا در قلب او سلطنت می کند، باید با طرز زندگیِ خود آن را نشان دهد، نه فقط با سخنان خود" (اول قرنتیان ۴:۲۰). که در این صورت این آیه در زندگیِ ما، تحقق می یابد: "زیرا آنان را که از پیش شناخت، ایشان را همچنین معین فرمود تا به شکل پسرش در آیند" (رومیان ۸:۲۹). آیا باور کرده ایم که از طرف خدا معیّن شده ایم تا به تدریج به شکل مسیح در آییم؟؟ چگونه می توانیم این حقیقت اساسیِ مسیحیت را در زندگی خود حس کنیم؟ پاسخ: اگر "کلام خدا را دوست می داریم، و تمامِ روز در آن تفکر می کنیم" (مزمور ۱۱۹:۹۷)، در رابطه با "خداوند شبانِ ما" هستیم، چنانکه داود بود، و خدا او را "موافق دل خود" یافت. بنابراین، ما: "اینک فرزندان خدا هستیم. ... می دانیم آنگاه که او ظاهر شود مانند او خواهیم بود" (اول یوحنا ۳: ۲)! "تو همین امروز با من در بهشت خواهی بود" (لوقا ۲۳: ۴۳).
آیا این دعوت مسیح شامل حال ما نیز خواهد بود؟ بعضی باور نمی کنند که بهشت وجود دارد و نمی خواهند دربارۀ آن مطالعاتی داشته باشند، می گویند بهشت و جهنم در همین دنیاست. ولی در این اواخر بسیاری از مسیحیان با دیدن وضع اسفناک دنیا که شباهت بسیار به وضع دنیا در زمان بازگشت عیسی مسیح دارد، دربارۀ رفتن به بهشت صحبت می کنند بدون اینکه بدانند بهشت کجاست و چگونه می توان به آن راه یافت. در کتاب مقدس که تنها کلامِ الهام شدۀ خدا می باشد، آیات و نمونه های زیادی دربارۀ بهشت دیده می شوند که در این مختصر به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد. در ابتدا به انجیل (دوم قرنتیان ۱۲: ۲ -۴)، مراجعه می کنیم در آن می خوانیم که پولس رسول می نویسد: "شخصی را که در مسیح است، می شناسم که چهارده سال پیش به آسمان سوم ربوده شد. ... و می دانم که به فردوس بالا برده شد. چیزهایی شنید که سخن گفتن از آنها بر انسان جایز نیست." از این واقعه چنین بر می آید که فضا دارای سه اسمان است! آیات دربارۀ آسمان اول در (کارهای رسولان۱ : ۹ - ۱۱) پیدا می شوند، که باید آنها را با دقت بخوانیم. (آسمان اول همان آسمانیست که بالای سر ما است و با چشم دیده می شود.) آیاتی که در (مزمور نوزده) پیدا می شوند مربوط به آسمان دوم است که بالاتر از دنیای ما قرار دارد و منطقۀ ایست پهناور پر ستاره که خورشید و ماه در آن قرار دارند (هفت آیۀ اول این مزمور را بخوانیم).
سومین آسمان، همان فردوس یا بهشت است که مسکن خدا است، پولس رسول به همین آسمان بالا برده شد. و در حال حاضر ارواح آنانی که در مسیح خوابیده اند با مسیح در بهشت هستند. به (فیلیپیان۱: ۲۳). و(دوم قرنتیان۵ : ۸) مراجعه کنیم و با دقت بخوانیم. دانستن این حقایقِ مختصر دربارۀ بهشت برای اینست که بیاد آوریم: زندگی در این دنیا موقتی است. خدا، فرزند یگانۀ خود را در راه ما فدا کرد تا ما با ایمانِ به او، و اطاعت از او، همیشه با او زندگی کنیم! مسیح همین امروز ما را دعوت می کند و می فرماید: "بیایید نزد من، ای تمامیِ زحمتکشان و گرانباران، که من به شما آسایش خواهم بخشید. یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید، زیرا ملایم و افتاده دل هستم، و در جانهای خویش آسایش خواهید یافت" (متی ۱۱: ۲۸ ). اغلب ما فراموش می کنم که عیسی مسیح، که به صورت خداست خود را خالی کرد به شباهت آدمیان به میان ما آمد تا در درد و رنج ما شریک شود.او روز و شب برای به انجام رساندن نقشۀ نجات خدا کار می کرد. او می دانست ساعتهای طولانی کار کردن در روز، برگشتن به خانه، خسته و بی حال چه احساسی دارد. دعوت فوق را برای رفاه حال آدمیان در آن روز و امروز می کند تا بدانیم که "او به فکر شما (ما) هست" (اول پطرس ۵: ۷). در زیر فیض او
وقتی که وضع نابسامان دنیا را در نظر میگیریم، به جای شادی، آثار غم و نا امیدی در قیافه ها دیده می شود. چند روز پیش در این فکر بودم، که به یاد آخرین روز دنیا که در دوم پطرس الهام شده است افتادم، و به دو رسالۀ پطرس رسول مراجعه کردم که واژۀ فوق نظرم را به خود جلب کرد در اول پطرس خواندم: "با وجود اینکه تا به حال مسیح را ندیده اید، او را دوست دارید و با اینکه اکنون هم او را نمی بینید، به او ایمان دارید و با شادی عظیم و پر شکوه که غیر قابل توصیف است، شادمان هستید و نتیجۀ نهایی ایمان شما این خواهد بود که جانهای خود را نجات میدهید" (اول پطرس۱: ۸ -۹). آنچه مرا به تعجّب وا می دارد اینست، که در اغلب مسیحیانی که به کلیساها می آیند، این نوع شادی دیده نمی شود. چرا ؟ پاسخ به طور کلی، باید این باشد: ایمانِ دنیوی و سختیهایِ زمان!
* پطرس رسول، نامۀ اول را برای تشویق کسانی که در آن زمان به خاطر ایمان خود پراکنده و دچار عذاب و شکنجه شده بودند نوشت، و به آنان توصیه می کند که بطور خلاصه: ایمان شما باید در زحمات امتحان گردد. شما به وسیلۀ روح خدا تقدیس شده اید تا از مسیح اطاعت کنید. و خون او ریخته شد تا شما پاک شوید. درنتیجه، چنانکه در بالا دیدیم آنان که در عذاب و شکنجه بودند، با شادی عظیم و پرشکوه شادمان شدند، و این الهامِ خدا در زندگیِ آنان تحقق یافت: "برای داخل شدن به پادشاهی خدا باید از راههای بسیار سختی بگذریم" (کارهای رسولان ۱۴: ۲۲). این هشدار که برای همۀ ما مسیحیان است در سراسر کتاب مقدس دیده می شود که به بعضی اشاره می کنیم:
* در انجیل متی، عیسی مسیح می فرماید: "خوشحال باشید اگر به خاطر من به شما اهانت می کنند و آزارمی رسانند و به ناحق هر گونه افترایی به شما می زنند. خوشحال باشید و بسیار شادی کنید، زیرا پاداش شما در آسمان عظیم است" (متی ۵: ۱۱).
* در رومیان می خوانیم: "به وسیلۀ ایمان به مسیح ... در زحمات خود شاد هستیم. زیرا می دانیم که زحمت بردباری را ایجاد می کند و بردباری موجب می شود که مورد قبول خدا شویم و این امر امید را می آفریند. این امید هیچ وقت ما را مایوس نمی سازد"(رومیان ۵: ۱- ۵).
* در رسالۀ یعقوب میخوانیم: "ای دوستانِ من، هر گاه دچار آزمایشهای گوناگون می شوید، بی نهایت شاد باشید چون می دانید اگر خلوص ایمان شما در آزمایش ثابت شود، بردباری شما بیشتر می شود، وقتی بردباری شما کامل شود، شما انسانهای کامل و بی نقصی شده به چیزی محتاج نخواهید بود" (یعقوب ۱: ۱-۴). سالها پیش در کلیسا سرودی می خواندیم که عین ترجمۀ بند اول آن چنین است:
مسیح صلیب بردارد، و من بیکار بمانم؟
خیر هست صلیب برای هر کس، برای من هم یکی هست.
*عیسی مسیح می فرماید "اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند باید خود را انکار کرده صلیب خویش بر گیرد و از پی من بیاید "(متی ۱۶: ۲۴). چنانکه دیدیم درد و رنج کشیدن برای خدمت به مسیح، شادمانی به بار می آورد و خشنود ساختن خداوند ما را قوت قلب می بخشد زیرا "سُرورِ خداوند قوّت ماست" (نحمیا ۸: ۱۰). ولی باید بدانیم که این شادمانی که در دل، به وجود می آید، با شادمانی دنیوی از زمین تا آسمان فرق دارد.
* در فیلیپیان می خوانیم: "طرز تفکر شما در بارۀ زندگی باید مانند طرز تفکر عیسی مسیح باشد: اگر چه او از ازل دارای الوهیت بود ... از روی اطاعت حاضر شد مرگ – حتی مرگ بر روی صلیب را بپذیرد. از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را که بالاتر از جمیع نامهاست به او عطا فرمود تا اینکه همۀ موجودات ... با شنیدن نام عیسی به زانو در آیند و همه برای جلال خدای پدر با زبان خود اعتراف کنند که عیسی مسیح خداوند است" (فیلیپیان۲: ۵-۱۱).
* در خاتمه پولس رسول به ما می گوید: "از من پیروی کنید همان طور که من از مسیح پیروی می کنم." در انجیل می خوانیم: پولس و سیلاس را گرفتند ... با چوب زدند و بعد از کتک زیاد آنها را درزندان داخلی انداختند و زندانبان پاهای ایشان را در کُنده و زنجیر گذاشت. نزدیکی های نصف شب پولس و سیلاس به دعا مشغول بودند و به درگاه خدا سرودهای حمد می خواندند و زندانیان دیگر گوش می دادند. که ناگهان زلزلۀ شدیدی رخ داد به طوری که زندان را از بنیاد به لرزه درآورد (کارهای رسولان باب۱۶). در نتیجه زندانبان و تمام خانوادۀ او به عیسی مسیح ایمان آوردند! این نمونه ایست برای پیروان حقیقیِ عیسی مسیح.
در زیر فیض مسیح
شادی خداوند "قوت" ما است (نحمیا ۸: ۱۰). کسانی که عیسی مسیح زنده را که می فرماید: "مرده شدم و اینک تا ابد الآباد زنده هستم و کلیدهای موت و عالم اموات نزد من است" (مکاشفه ۱: ۱۸)، به عنوان نجات دهنده از گناهانشان و مولای زندگیشان پذیرفته اند، به عمق این شادی عظیم که در شب تولد مسیح، به دنیا اعلام شد پی می برند زیرا اعتماد بر سخنان خداوند همیشه شادی می آفریند، و قوت می بخشد (یوحنا ۷ ۱: ۱۳). داشتن این شادی در قلب، آرامشی به ما می دهد، که هیچ ربطی به اوضاع و احوال دنیوی ندارد. بلکه هدیه ایست که عیسی مسیح قبل از فدا کردن جان خود بر صلیب، به ما داد و فرمود: "من هدیه ای نزد شما می گذارم و میروم. این هدیه، آرامشِ فکر و دل است آرامشی که من به شما میدهم، مانند آرامشهای دنیا بی دوام و زود گذر نیست. پس آسوده خاطر باشید و نترسید" (یوحنا ۱۴: ۲۷). پولس رسول که این هدیه را از عیسی مسیح قبول کرده بود می نویسد: "در هر زحمتی که بر ما می آید شادی وافر میکنم" (دوم قرنتیان ۷: ۴). در جای دیگر می نویسد: "پیوسته در خداوند شاد باشید باز هم می گویم شاد باشید!" (فیلیپیان ۴: ۴). این هدیه نه تنها قوت، بلکه امیدِ زنده به ما می بخشد تا بدانیم: "سختیهایی که در زمان حاضر متحمل می شویم، در مقابل جلال و شکوهی که در آینده، خدا نصیبمان خواهد ساخت هیچ است" (رومیان ۸: ۱۸).
در بارۀ آینده، مسیح در کلامش به شاگردانش و امروز به همۀ ما می فرماید: " دل شما مضطرب نشود، به خدا ایمان آورید به من نیز ایمان آورید. باز می آیم و شما را برداشته با خود خواهم برد تا جایی که من می باشم شما نیز باشید" (یوحنا ۴ ۱: ۱-۳). از شنیدن این وعدۀ شادی آفرینِ مسیح، دلهای ما پر از شادی می شوند. زیرا می دانیم که مسیح تا ابد زنده است! و ما هم زنده می مانیم و این را نیز می دانیم که: " بحضور او لذتها تا ابدالآباد است" (مزمور ۱۶: ۱۱). مطالعۀ دقیق کلام خدا این اطمینان را به ما می دهد که ایماندارانِ حقیقی به مسیح، در بهشت باعزیزانِ خود زندگی شاد و آرام بخش خواهند داشت و خدا "هر اشکی را ( شاید منظور محو کردنِ غمِ دوری از عزیزانشان باشد!) از چشمانشان پاک خواهد کرد" (مکاشفه ۲۱: ۴). و به هر آرزوییِ پاک که در این دنیا داشتند و به آن نرسیدند، به آن آرزویشان می رساند! زیرا او: خدایِ عادلِ مطلق است، و به کسی بدهکار نمی ماند!
در سرود نامۀ فارسی سرود بسیار زیبا و پر معنی در مورد دعوتِ مسیح به قلبمان داریم. اگر نمی توانیم آن را مثل سرود بخوانیم، چه بهتر مثل دعا به حضور خدا ببریم و از او برکت یابیم. دقّت:{منظور از دعوت مسیح به قلب، شنیدن صدای او در مطالعۀ کلام اوست (کتاب مقدس)، که تنها راه تماس روحانی با او بوسیلۀ دعا، و تنها راهی است که روح القدس بوسیلۀ ان، ما را به تدریج به شکل مسیح در می آورد}(رومیان ۸: ۹ ۲).
از جان و دل خواهم ترا عیسی به قلب من در آ
باشد تو را آنجا سرا کن رهبری مرا
غوغا و شور این جهان نامت کند از دل نهان
لیکن تویی نیکو شبان ظاهر کنی خود را
خودخواهی و کبر و غرور از من نما یکباره دور
گردان تو قلبم پر سرور خواهم از دل ترا
این روح سر گردانِ من وین قلبِ نافرمان من
در آی و کن درمان من فرمان برم جانا
گر این دل از عیسی شود هر چیز روح افزا شود
زشتی رود زیبا شود تازه شود دنیا
سر تا سرِ قلبم اگر از آن تو باشد دگر
چیزی نخواهم ای پدر پس ای خدا بیا!
وه چه زیبا و پر محتوا ست جملات این سرود که سالهای سال آن را می خواندیم بدون اینکه بدانیم که این دعاست که مثل سرود به پیش تختِ فیض و رحمت خدا می بریم.
در زیر فیض مسیح
†- همان دقیقه ای که با ایمانِ نجات بخش، به مسیح روی می آوریم، روح خدا زندگیِ خدا را در روح و روان ما می نشاند. ما از موت - نتیجۀ اطاعت نکردن از خدا - (پیدایش ۲:۱۷) برمی خیزیم، از گناه به هر شکلی که باشد متنفر می شویم، و برای اولین بار شروع به زیستن مطابق ارادۀ خدا می کنیم.
†- قدرت عجیبی برای زیستن برای جلال نام خدا در ما بوجود می آید و همچون نوزادگان مشتاق شیر خالص روحانی (کتاب مقدس) می شویم تا به مدد آن در نجات خود نمو کنیم (اول پطرس۲:۲ ).
†- شادی خارق العاده ای روح و روان ما را فرا می گیرد که قبلا نداشتیم. در انجیل آمده: "شما گر چه او را ندیده اید، دوستش می دارید؛ و گرچه اکنون او را نمی بینید، به وی ایمان دارید و از شادمانی وصف ناپذیر و پر جلال آکنده اید، زیرا غایت ایمان خویش یعنی نجات جانهایتان را خواهید یافت" (اول پطرس۱:۸-۹).
†- با آمدن به پیش مسیح، و یافتن فروتنی واقعی از او (متی ۱۱:۲۹)، آرامش فوق العاده ای دلهای ما را فرا می گیرد. آرامشِ فکر و دل، آرامشی که بی دوام و زود گذر نیست. (یوحنا ۱۴: ۲۷).
†- طبیعت ما دگرگون می شود، ما به شخص جدیدی تبدیل می شویم. و زندگی کاملاً تازه ای را آغاز میکنیم (دوم قرنتیان ۵:۱۷). تغییرِ عجیبی در افکار، رفتار و احساسات خود میبینیم که قبلا نداشتیم. زیرا روح خدا به تدریج ما را " که خدا از پیش برگزید" بشکل مسیح در می آورد. این به آن معنی است که ما هم مانند خدا که همیشه زنده و جاوید است، زنده و جاوید خواهیم ماند.
†- عدۀ زیادی از مسیحیان زندگی خود را صرف کار روزانه و توجه در رفاه حال خود و جلب توجه از دیگران می نمایند. چنانکه در انجیل می خوانیم: "مردم سرگرم عیش و نوش مهمانی و عروسی خواهند بود درست همانطور که در زمان نوح قبل از آمدن طوفان بودند" بدون اینکه به دنیای آینده و زیستن در حضور خدای پر جلال بیندیشند! نگاه کنید به متی۲۴:۳۷
†- خدای نکرده اگر زندگی ما چنین است، هر چه زودتر از خدا بخواهیم ما را مدد فرماید طرز زندگی خود را عوض کنیم (توبه)، و به یاری او روزانه بر ابدیّت چشم بدوزیم. تا خداوند نام خود را با طرز رفتار، کردار و گفتار ما جلال بیشتری بخشد. خدا می فرماید: "در آنچه بالا است تفکر کنید نه در آنچه بر زمین است. زیرا که نسبت به گناه مُردید و زندگی شما با مسیح در خدا مخفی است. چون مسیح که زندگی ما است ظاهر شود آنگاه شما هم با وی در جلال ظاهر خواهید شد" (کولسیان۳:۲-۵).
†- برای اطمینان کامل از این راز آسمانی، این الهام خدا را نیز به دل بگیریم: "او شما را تا به آخر استوار نگاه خواهد داشت، تا در روز ظهور خداوندمان عیسی مسیح بَری از هر ملامت باشید. امین است خدایی که شما را به مشارکت پسرش خداوند ما عیسی مسیح فراخوانده است" (اول قرنتیان ۱:۸-۹).