* در حدود چهل سال پیش که به آمریکا آمدیم، اولین یکشنبه ای که به کلیسا رفتم، برای اولین بار شنیدم که کتاب مقدس "نه تنها برای آگهی دادن بلکه تغییر شکل دادن است" و هرگز فراموش نکرده ام:
Not only for information, but also for formation.
این حقیقتِ تغییر شکلِ روحانی در زندگی برادرم تحقق یافت. کاش خداوند فیض عطا فرماید تا با مطالعۀ دقیقِ چهار انجیل چندین بار، فهمیدن ایمان آوردن و عمل به آنچه خواندیم، این تغییر در زندگی ما نیز تحقق یابد و "مسیح در ما شکل بگیرد" (غلاطیان۴: ۱۹). تا در اثر فیض او به همراه او به بهشت راه یابیم. زیرا تنها مسیح است که می فرماید: "من راه راستی و حیات هستم، هیچ کس جز بوسیلۀ من نزد پدر نمی آید" (یوحنا ۱۴: ۶).
در جایی دیگر می فرماید "کلامی را که من بشما میگویم روح و حیات است" (یوحنا۶: ۶۳). (روح القدس حیات یا زندگیِ تازه و جاودان می بخشد). بنابراین، راهی دیگر به بهشت، جز تنها راه یعنی، بوسیلۀ مسیح وجود ندارد! خدا یکتا است و"همه چیز از او، به واسطۀ او، و برای اوست. او را تا ابد جلال باد آمین" (رومیان ۳۶:۱۱).
"تا دم مرگ وفادار بمانید و من به شما تاج حیات را خواهم بخشید" (عیسی مسیح زنده و قیام کرده در مکاشفه ۲: ۱۰). در پی مقالۀ پیشین:
در کتاب مقدس می خوانیم: " سختیها را به منزلۀ تادیب تحمل کنید؛ خدا با شما همچون پسران رفتار می کند. زیرا کدام پسر است که پدرش او را تادیب نکند؟ اگر شما تادیب نشده اید، در حالی که همه از آن سهمی داشته اند، پس حرامزاده اید، نه فرزندان حقیقی، ... پدران ما کوتاه زمانی بنا بر صلاحدید خود، ما را تادیب کردند. امّا خدا برای خیریت خودمان ما را تادیب می کند تا در قدوسیت او سهیم شویم. هیچ تادیبی در حین انجام شدن، خوشایند نیست، بلکه دردناک است. امّا بعد برای کسانی که به وسیلۀ آن تربیت شده اند، میوۀ آرامش و پارسایی به بار می آورد" (عبرانیان ۱۲: ۷ - ۱۱). در نامۀ یعقوب می خوانیم: خوشا به حال کسی که در برابر وسوسه از پای در نیاید، زیرا وقتی آزموده شود تاج حیات را که خداوند به دوستداران خود وعده داده است خواهد گرفت. کسی که گرفتار وسوسه می شود نباید بگوید خداوند مرا به وسوسه انداخته است، چون خداوند از بدی مبرّاست و کسی را به وسوسه نمی اندازد.(یعقوب ۱: ۱۲- ۱۳).
در انجیل یوحنا باب ۴ می خوانیم، زن سامری تشنه بود و به چاه آب آمد تا تشنگی خود را سیراب سازد، عیسی مسیح تشنگی روحانی او را دید و آن را سیراب کرد. چگونه؟ با هدیه کردن آب حیات به او. و چنانکه در (یوحنا ۷: ۳۷) می بینیم آب حیات همان روح القدس است. ما هم ممکن است روحاً تشنه باشیم و ندانیم که تشنه هستیم باید پیش مسیح برویم. چگونه؟ ایمان بیاوریم که تنها اوست که جان خود را برای سیراب کردن تشنگی ما، بر روی صلیب داد. و از او بخواهیم تشنگی روحانی ما را با فرستادن روحش، هر روزه در ما، سیراب سازد. در (ارمیا ۲: ۱۳) خداوند می فرماید: قوم من، مرا که چشمۀ آب حیاتم ترک نموده برای خود حوضها کنده اند یعنی حوض های شکسته که آب را نگه ندارد. این چشمۀ آب حیات همان عیسی مسیح است که در یوحنا باب ۷ خواندیم. در داستانهای قدیم آمده که مردم دنبال چشمۀ آب حیات می گشتند تا از آن بنوشند و همیشه زنده بمانند. هم اکنون نیز زیادند که در این راه قدم بر می دارند غافل از اینکه عیسی مسیح که چشمۀ زندۀ آب حیات است در پایانِ باب آخرِ کتاب مقدس می فرماید: "ای تشنگان بیایید آب حیات را بپذیرید این بخششی است رایگان برای هر کس که طالب آن است."
متاسفانه برایِ اغلب ما این گفته (آب در دجله و ما تشنه لبان میگردیم) صدق می کند. در این صورت وظیفۀ هر یک از ماست که با دعا و با محبت خدا که در دل داریم، حقیقت فوق را با آنان در میان بگذاریم، و به چشمۀ آب حیات بوسیلۀ کلام خدا هدایت کنیم. در مورد دریافت تاج حیات، همان هدیۀ زندگی جاودانی که وعدۀ خداوند برای دوستداران خود می باشد، داستانی شنیدم که جوانی پیش یک معلم مشهور بایبل ستادی رفت و از او خواست برایش دعا کند تا صبر وتحملش بیشتر شود. معلم به او گفت دعا خواهم کرد تا مشکلات و سختیهای بیشتری در زندگی داشته باشی. جوان که دهانش از تعجب باز مانده بود گفت نه آقا من صبر و تحمل می خواهم نه مشکلات و سختیها. آن وقت معلم کتاب مقدس را باز کرد و اتفاقاً همان آیات که در مقالۀ پیشین در رومیان دیدیم با او در میان گذاشت (رومیان ۵: ۱- ۵).
بعضی هستند که صبر و تحملشان خدا را جلال نمی دهد. زیرا با کوچکترین ناراحتی و نارضایتی فوراً از کوره در می روند قهر می کنند و ایراد می گیرند. ولی بعضی هستند که در میان مشکلات و سختیها با صبر و تحملشان عدالت و نیکویی خدا را نشان می دهند زیرا در حالی که در رنج و عذاب هستند، از شادی درونی که از خداوند است قوت قلب می گیرند، و موجب جلال نامش می شوند. خدا این سختیها را برای کامل شدن ما بکار می گیرد. عیسی مسیح در (متی ۵: ۴۸) می فرماید: "کامل باشید چنانکه پدر شما که در آسمان است کامل است".هر ایماندار به مسیح وقتی که اراده اش را کلاً تسلیم ارادۀ مسیح که در کلامش مکشوف است کرد، با مسیح کامل می شود. البته این کار بسیار مشکل است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد ولی نباید مایوس شد. زیرا همچنانکه مجسمه سازِ ماهر برای درآوردن پیکر دلخواهش از سنگ، وقت زیادی برای تراشیدن ناهمواریها صرف می کند، خدا با مهارت خارق العاده ای، ناراستی های ما را با زحمات و سختیها از ما دور می کند تا ما را به تدریج به شباهت مسیح درآورد.
در تمام این مراحل، ما باید صبر و حوصله و تحمل را پیشه خود سازیم و هرگز شکایت نکنیم بلکه با اعتماد کامل به خدا با شادمانی، او را اطاعت کنیم، و بدانیم که در این دنیا ایمان ما همیشه در معرض آزمایش قرار خواهد گرفت. خوشبختانه چنانکه دیدیم این آزمایش ها به نفع ما می باشند و کمک بزرگی در رشد روحانی ما خواهند شد اگر بطور صحیح با آنها برخورد کنیم. یعنی از خدا با تمام دل و جان بخواهیم به ما حکمت و قدرت و فهم بیشتر عطا فرماید تا بدانیم که چگونه این مشکلات را در زندگی خود برای جلال نام خدا بکار ببریم. برای این نباید ترس و شک را به خود راه دهیم زیرا خداوند حتماً جواب خواهد داد. در خاتمه باید بدانیم که در پس تمام این سختیها محرک همان محبت است. زیرا ما خدا را دوست داریم او ما را دوست دارد و می خواهد ما رشد کنیم زیرا بدون رشد روحانی یا تقدّس، هرگز نمی توانیم خدا را ببینیم (عبرانیان ۱۲: ۱۴). ما هم میخواهیم او در سختیهایِ ما جلال یابد. فراموش نکنیم انسان دودل که هم خدا را دوست دارد و هم دنیا، هرگز در روحانیت رشد نخواهد کرد تا خدا بوسیلۀ زندگی او جلال یابد. (متاسفانه اکثریتِ ما در این حالت هستیم.) نکتۀ بسیار، بسیار مهم، اینست که: "خداوند تاج حیات را به دوستداران خود وعده داده است". کدامند دوستداران خدا؟ پاسخِ مسیح: "شما دوستان من هستید اگر احکام مرا انجام دهید" (یوحنا ۱۵: ۱۴). در زیر فیض مسیح
در کلیسا اغلب می سراییم: "پرواز، پرواز آرزوی منه رسیدن به خدا در وجود منه". جدّی؟ البته که جدّی! زیرا: خداوند "در دل انسان اشتیاق به درک ابدیّت را نهاده است" (جامعه ۳:۱۱).
سرودها، دعاهای قلبی مسیحیان هستند، که از ته دل بر می خیزند و بحضور پر جلال خدا می رسند و اوکه "شنوندۀ دعا است" قرنها پیش این مژدۀ پرواز را در کلامش به ما داده است: "هر آن ممکن است عمرمان بسر آید و به عالم دیگر پرواز کنیم". (مزمور۹۰:۱۰). در این آیه واژۀ "هر آن" و کلمۀ پرواز توجّه ما را به خود جلب می کنند تا به فکر مرگ جسمانی و مقصد روح و روانمان، که در مرگ، از بدن جدا می شود و زنده می ماند باشیم. بدنمان در بازگشت مسیح، به بدن آسمانی تبدیل و با روح و روانمان خواهد پیوست (فیلیپیان ۳:۲۱)! در بارۀ مقصدِ روح و روانِ ما بعد از مرگ، عیسی مسیح چندین بار پرده از این راز آسمانی بر می دارد و به ما نشان می دهد که در عالمِ دیگر تنها دو مقصد برای ماندن تا ابد در آنها، وجود دارند! این حقیقتِ دو مقصد، از بس حائز اهمیت است، که با الهامِ روح القدس، در هر چهار انجیل آمده است:در متی این دو مقصد را "شادی ابدی" و "آتش ابدی"، در مرقس، "ملکوت خدا" و "آتش جهنم"، در لوقا، "آسایش" و "عذاب"، در یوحنا طبق این فرمایش مسیح که "خدا به قدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه فرزند خود را فرستاده است، تا هر که به او ایمان آورد، هلاک نشود بلکه زندگی جاوید بیابد" (یوحنا ۳:۱۶). "زندگی جاودانی" و "هلاکتِ جاودانی" به دنیا اعلام شده اند!
در متی مسیح می فرماید: "شما نیز برای آمدن ناگهانی من، همیشه آماده باشید تا غافلگیر نشوید" ... خوشا بحال شما اگر وقتی باز می گردم، شما را در حال انجام وظیفه ببینم" (متی ۲۴:۴۳ و ۴۶). در مرقس می خوانیم، مسیح می فرماید: "چشم براه باشید، چون نمی دانید کی برمی گردم: سر شب، نیمه شب، سحر یا صبح. مواظب باشید که وقتی می آیم، در خواب غفلت نباشید.باز هم می گویم چشم براه من باشید. اینست پیام من به شما و به همه" (مرقس ۱۳:۳۵-۳۷).در لوقا مسیح می فرماید: "پس مراقب باشید که بازگشت ناگهانی من، شما را غافلگیر نکند! نگذارید پرخوری، میگساری و غم و غصه های زندگی شما را مانند سایر مردم دنیا بخود مشغول سازند. بلکه هر لحظه چشم براه من باشید و همیشه دعا کنید تا ... به حضور من برسید" (لوقا ۲۱:۳۴-۳۵). در یوحنا مسیح می فرماید:آنکه در من می ماند و من در او میوۀ بسیار می آورد، اگر کسی در من نماند، می خشکد و سوخته می شود! اگر در من بمانید و کلام من در شما بماند جلال پدر من آشکار خواهد شد.
خلاصۀ (یوحنا ۱۵:۵-۸) می دانیم وقتی که به گناهان خود (شکستن احکام خدا در کتاب مقدس) پی می بریم و با پشیمانی از ارتکاب به آنها، در دعا به پیش تخت رحمت خدا می رویم و از او بخاطر خون ریخته شدۀ عیسی مسیح در راه نجات ما، طلب آمرزش می نماییم، او که "از قلب ما آگاه است"، اگر "به دل راست در یقین ایمان" (عبرانیان ۱۰:۲۱).به حضور او آمده باشیم، "ما را می بخشد و از هر ناراستی پاک می سازد" (اول یوحنا ۱:۹). قدرت توبه عطا می فرماید. از نو می آفریند. این زندگیِ تازه است که مقصدِ پروازِ ما را تعیین می کند! تا اینجا خداوند از فیض خود این همه را در ما انجام می دهد. ولی بعد از این، برای رسیدن به مقصد وظایف ما شروع می شوند که باید با همراهی روح القدس، طبق هشدارهای مسیح که مورد مطالعه قرار دادیم، زندگی کنیم، تا روزی که "صدای فرمان الهی و آوای تکان دهنده رئیس فرشتگان و نوای شیپور خدا شنیده شود" (اول تسالونیکیان ۴:۱۶)، و بسوی مسیح پرواز نماییم! بنابراین لازم و حیاتی است که این هشدارها را دوباره دقیقاً مورد مطالعه قرار دهیم، و در زندگی خود به مرحلۀ اجرا در آوریم:
†- همیشه آماده، منتظر و چشم به راه برگشت مسیح باشیم تا مبادا در خواب غفلت بمانیم و غافلگیر شویم!
†- همیشه در حالت دعا روحاً بیدار، و در فکر انجام وظیفه خود نسبت به خدا و دیگران در نام او باشیم!
†- همیشه پاک بمانیم! چگونه؟ الهام خدا در این مورد اینست: "مرد جوان چگونه می تواند زندگی خود را پاک نگاه دارد؟ بوسیلۀ خواندن کلام خدا و اطاعت از دستورات آن" (مزمور ۱۱۹:۹).
†- همیشه در مسیح بمانیم و کلام او در ما بماند (یوحنا ۱۵:۷). تا بر تخت او با او بنشینیم (مکاشفه ۳:۲۱). (در این مقاله آیات زیادی بکار برده شده است چرا؟) زیرا: آیات کلام خدا، زیربنای زندگی روحانی ما را تشکیل می دهند و باید با خواندن، مطالعه، فهمیدن، اطاعت و بشارتِ آنها، به دیگران خدا را جلال دهیم! البته طرز زندگی ما نیز باید مطابق آنچه می گوییم باشد!!
در کتاب مقدس، در مورد پرستش خدا، که اغلب ظاهری و از روی احساسات به شباهت رسوم و عادات دنیوی، انجام می گیرد می خوانیم که خدا می فرماید: "این قوم با زبان خود مرا می پرستند ولی دلشان از من دور است. پرستش ایشان مراسمی است توخالی و انسانی" (اشعیا ۲۹:۱۳). همچنین: "زیرا خریده شده اید از قید روشهای بیهودۀ زندگی که از نیاکان خود آموخته بودید" (اول پطرس ۱:۱۸).
پرستشِ حقیقی حالتی است که در آن درون یا باطن ما نه ظاهر ما، در اثر قدوسیت و پاکی خدا بیدار و حساس می گردد. انسان چنان شیفته و سر سپردۀ پروردگار می شود، که همۀ استعدادها و ارادۀ او تحت کنترل خدا در می آیند. فهم و شعور او از حقایقِ خداوند تغذیه و توسط کلام خدا هدایت می شوند. او به:
"هر چه راست و خوب و درست است، می اندیشد و در بارۀ چیزهایی که پاک و زیباست و در بارۀ صفات خوب و پسندیدۀ دیگران تاًمل می کند، به چیزهایی که می تواند خدا را برای آنها شکر کند فکر می کند." (فیلپیان ۴:۸).
آری، در پرستش، دل از شرارت، حسد، سوظن و طمع، خالی و از محبت خدایی پُر می شود. انسان در حالی که مالامال از نیکویی، فروتنی و مهربانی است، به سوی خدا و همنوعان خود متمایل می گردد. تصّورات ما بوسیلهً تفکر در بارۀ عظمت، زیبایی و کبریائی خدا تصفیه می گردند. در نتیجه:
"بدنهای خود را به عنوان قربانی زنده و مقدس که پسندیدۀ خداست، به او تقدیم می کنیم. زیرا عبادت روحانی معقول ما همین است" (رومیان ۱۲:۱). اینست پرستشی که شایسۀ نام مقدس خداوند می باشد! *-منظور از بدنها غرایز و قابلیتهایِ بدن است. نه آنکه می بینیم. نگاه کنیم به رومیان ۶ : ۱۳-۱۴ ....
اینست خدمت روحانی پرستشی که مورد پسند خدا و شایستهً نام مقدس اوست.
باید توّجه نمائیم، مبادا گول بخوریم و پرستش را به مصداق این مصرع معروفِ "پرستش بجز خدمت خلق نیست." تنها در خدمت به دیگران معنی کنیم، غافل از اینکه خودِ خدمت به دیگران قسمتی از پرستش حقیقی می باشد.
امید است وقتی که در پرستش (دسته جمعی و یا انفرادی) به حضور خدا با احترام تمام (در ظاهر و باطن) می رویم، همیشه نکات بالا را در نظر داشته باشیم تا پرستش ما در روح و راستی انجام گیرد و مقبول درگاه خدایی که طالب چنین پرستندگان میباشد بگردد (یوحنا ۴:۲۳-۲۴). و از او برکت یابیم.
9در عبرانیان ۱۱: ۶ می خوانیم:
Tuesday, November 17, 2015
Faith's Check Book, Daily Entry
C. H. Spurgeon
November 17
God Never Forsakes
For the Lord will not cast off his people, neither will he forsake his inheritance. (Psalm 94:14)
No, nor will He cast even so much as one of them. Man has his castoffs, but God has none; for His choice is unchangeable, and His love is everlasting. None can find out a single person whom God has forsaken after having revealed Himself savingly to him.
This grand truth is mentioned in the psalm to cheer the heart of the afflicted. The Lord chastens His own; but He never forsakes them. The result of the double work of the law and the rod is our instruction, and the fruit of that instruction is a quieting of spirit, a sobriety of mind, out of which comes rest. The ungodly are let alone till the pit is digged into which they will fall and be taken; but the godly are sent to school to be prepared for their glorious destiny hereafter. Judgment will return and finish its work upon the rebels, but it will equally return to vindicate the sincere and godly. Hence we may bear the rod of chastisement with calm submission; it means not anger, but love.
God may chasten and correct,
But He never can neglect;
May in faithfulness reprove,
But He ne'er can cease to love.
در وضع فعلی چه بهتر طبق کلام خدا،این مژده را بشتابانیم: مسیح می فرماید: "بیدار باشید چون نمی دانید که صاحب خانه کی می آید. شب یا نصف شب، وقتِ سحر یا سپیده دم. مبادا او ناگهان بیاید و شما را در خواب ببیند. آنچه را به شما میگویم، به همه میگویم: بیدار باشید." ( مرقس ۱۳: ۳۵) اگر دوست ما از یکصد قولی که به ما داده، به نود و نه از آنها وفا کرده و به انجام رسانده باشد، آیا به وفا کردن و به انجام رساندن قولی که مانده است به او مشکوک خواهیم شد؟ حتماً نه. عیسی مسیح به هر قولی که داده وفا کرده و به انجام رسانده است. تنها قولی که باقی مانده اینست که او هنوز برنگشته است. در کتاب مقدس چه در عهد عتیق چه در عهد جدید بارها به برگشتن خداوند عیسی مسیح اشاره شده است. بطور مثال اشعیای نبی به روزی که پادشاهی مسیح به حقیقت خواهد پیوست اشاره می کند: "خداوند می فرماید ... من زمین جدیدی می سازم. هر چه در گذشته بوده کاملا فراموش شده، دیگر به یاد آورده نخواهد شد" (اشعیاء ۶۵: ۷ ۱). مسیح در انجیل یوحنا می فرماید: "می روم تا مکانی برای شما آماده کنم، باز می آیم شما را نزد خود می برم تا هر جا من هستم شما نیز باشید."تمام کتاب مکاشفه پُر از پیشگویی در بارۀ برگشت پر جلال عیسی مسیح است. خود او در باب اول آیۀ هفده می فرماید: "من ابتدا و انتها هستم! من زنده بودم و مُردم، و حال تا ابد زنده ام."
و در آخرین باب آیۀ یازده می فرماید: "چشم به راه باشید، من به زودی می آیم و برای هرکس مطابق اعمالش پاداشی با خود خواهم آورد. من الف و یا، آغاز و پایان، اول و آخر هستم." در آیۀ چهاردهِ همین باب می فرماید: "خوشا به حال آنان که ردای خود را می شویند تا بتوانند به دروازه های شهر داخل شوند."در آخر آیۀ شانزده می فرماید: "من ریشه و نهال داوود و ستارۀ درخشان صبحگاهان هستم.". در آیۀ هفده روح و عروس می گویند: بیا! هر شنونده ای باید بگوید بیا! در آخر آیۀ بیست میفرماید: "بله، من به زودی می آیم!" حال که شنیدیم، باید کلام خدا را اطاعت کرده، با شادی و خرّمیِ هرچه تمام، با یوحنای رسول نویسندۀ کتاب مکاشفه، همنوا شده بگوییم: آمین! بیا ای عیسی، ای خداوند! (مکاشفه ۲۲: ۰ ۲)و یا با پولس رسول همنوا شده بگوییم: "ماران اَتا به زبان آشوری است یعنی خداوندِ ما بیا" (اول قرنتیان ۱۶: ۳ ۲). "هر کس بسوی خدا می آید، باید ایمان داشته باشد که او هست و به جویندگان خود پاداش می دهد" اگر در این باره تلاش نکرده ایم چه بهتر با مراجعه به چند آیه از کتاب مقدس، این تلاش را از سر گیریم. در انجیل می خوانیم که عیسی مسیح می فرماید: "هیچ کس پسر را نمی شناسد جز پدر، و هیچکس پدر را نمی شناسد وچز پسر، و آنان که پسر بخواهد او را بر ایشان آشکار سازد" (متی ۱۱:۲۷)!
در شبی که مسیح را تسلیم کردند، به شاگردان، و امروز به ما دلداری می دهد: دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید به من نیز ایمان داشته باشید. در خانۀ پدر من منزل بسیار است، وگرنه به شما می گفتم. می روم تا مکانی برای شما آماده کنم باز می آیم شما را نزد خود می برم تا هر جا من هستم شما نیز باشید. جایی که می روم راهش را می دانید. توما به او گفت: "ما حتی نمی دانیم به کجا می روی، پس چگونه می توانیم راه را بدانیم" عیسی به او گفت "من راه و راستی و حیات هستم" (یوحنا ۱۴:۱-۶). هر چند شاگردان مسیح شنیدند که او فرمود که به خانۀ پدر یعنی بهشت می رود و باز می آید، و خود او "راه و راستی و حیات است"، ولی آنان سخنان او را درک نکردند که منظور از راه، رفتن به پیش خدا است! منظور از راستی دانستن در بارۀ خدا است! منظور از حیات زیستن در حضور خدا است!
ممکن است ما هم که مشتاق درک حقایق آسمانی کلام خدا هستیم، از اینگونه سوالات داشته باشیم و یا حتی مشکوک شویم! (مشکوک بودن گناه نیست، ولی در پی یافتن حقیقت نبودن گناه است!) چرا شاگردان مسیح که در پی یافتن حقیقت بودند نتوانستند حقیقت را درک کنند؟ برای اینکه هنوز روح القدس بر آنان نازل نشده بود تا چشمان دل آنان را برای درک حقیقت روشن سازد. ولی مسیح که قول داده بود هرگز آنان را ترک نخواهد کرد در کنارشان بود به سوالات آنان پاسخ می داد. بعد از برخاستن از مردگان نیز، "ذهن ایشان را روشن ساخت تا بتوانند کتب مقدس را درک کنند" (لوقا ۲۴:۴۵). تا روزی که روح القدس بر آنان نزول کرد (اعمال رسولان ۲:۱-۴). بعد از آن، روح القدس بر کسانی که به مسیح ایمان می آورند، نازل می شود. زیرا کسی بدون روح القدس نمی تواند عیسی را خداوند بداند. (اول قرنتیان۱۲:۳). در جایی دیگر خدا فرزندش را چنین مخاطب قرار می دهد:"ای خدا سلطنت تو تا ابد بر قرار است؛ و اساس آن بر عدل(بیگناهی) و راستی است" (عبرانیان ۱:۸). این شروعِ به شناختنِ خدا باید، تا آخر عمر بوسیلۀ مطالعه و تحقیق کتاب مقدس ادامه یابد، تا روزی که این آیه در زندگی ما تحقق یابد: "او را آن چنان که هست خواهیم دید " (اول یوحنا ۳:۲).
"بیایید تلاش کنیم تا خداوند را بشناسیم" (هوشع ۶:۳). چرا؟ زیرا: "هر کس بسوی خدا می آید، باید ایمان داشته باشد که او هست و به جویندگان خود پاداش می دهد" (عبرانیان ۱۱:۶). اگر در این باره تلاش نکرده ایم چه بهتر با مراجعه به چند آیه از کتاب مقدس، این تلاش را از سر گیریم. در انجیل می خوانیم که عیسی مسیح می فرماید: "هیچ کس پسر را نمی شناسد جز پدر، و هیچکس پدر را نمی شناسد چز پسر، و آنان که پسر بخواهد او را بر ایشان آشکار سازد" (متی ۱۱:۲۷). در شبی که مسیح را تسلیم کردند، به شاگردان، و امروز به ما دلداری می دهد: دل شما مضطرب نباشد. به خدا ایمان داشته باشید به من نیز ایمان داشته باشید. در خانه پدر من منزل بسیار است، وگرنه به شما می گفتم. می روم تا مکانی برای شما آماده کنم باز می آیم شما را نزد خود می برم تا هر جا من هستم شما نیز باشید. جایی که می روم راهش را می دانید. توما به او گفت: "ما حتی نمی دانیم به کجا می روی، پس چگونه می توانیم راه را بدانیم" عیسی به او گفت "من راه و راستی و حیات هستم" (یوحنا ۱۴:۱-۶)
هر چند شاگردان مسیح شنیدند که او فرمود که به خانه پدر یعنی بهشت می رود و باز می آید، ولی سخنان او را درک نکردند. ممکن است ما هم که مشتاق درک حقایق آسمانی کلام خدا هستیم، از اینگونه سوالات داشته باشیم و یا حتی مشکوک شویم! مشکوک بودن گناه نیست، ولی در پی یافتن حقیقت نبودن گناه است! چرا شاگردان مسیح که در پی یافتن حقیقت بودند نتوانستند حقیقت را درک کنند؟ برای اینکه هنوز روح القدس بر آنان نازل نشده بود تا چشمان دل آنان را برای درک حقیقت روشن سازد. ولی مسیح که قول داده بود هرگز آنان را ترک نخواهد کرد در کنارشان بود به سوالات آنان پاسخ می داد. بعد از برخاستن از مردگان نیز، "ذهن ایشان را روشن ساخت تا بتوانند کتب مقدس را درک کنند" (لوقا ۲۴:۴۵).
تا روزی که روح القدس بر آنان نزول کرد (اعمال رسولان ۲:۱-۴). بعد از آن، روح القدس بر کسانی که به عیسیِ مسیح ایمان می آورند و روح القدس را از خدا می طلبند نازل می شود. آنان تحت کنترل روح، می فهمند که منظور از "راه"، داشتن رابطۀ روحانی با خدا بوسیلۀ ایمان به مسیح، منظور از "راستی"؛ حقیقت و منظور از "حیات"، خلقت تازه است! زیرا: بدون راه، رفتن به پیش خدا نیست! بدون راستی دانستن در بارۀ خدا نیست! و بدون حیات زیستن در حضور خدا نیست! در جایی دیگر، خدا فرزندش را چنین مخاطب قرار می دهد: "ای خدا سلطنت تو تا ابد بر قرار است؛ و اساس آن بر عدل(پارسایی) و راستی است" (عبرانیان ۱:۸). این شروعِ به شناختنِ خدا باید تا آخر عمر بوسیلۀ مطالعه و تحقیق در کتاب مقدس ادامه یابد، تا روزی که:طبق کلام خدا "او را آن چنان که هست خواهیم دید " (اول یوحنا ۳:۲).