ایمان چیست، چگونه در ما بوجود می آید و برای چیست؟در پاسخ به سه سوال بسیار مهم فوق، به کتاب مقدس که از الهام خدا است مراجعه می کنیم:
۱- ایمان چیست؟ ایمان اطمینانی است بر امیدی که داریم، و مدرکی است بر آنچه نمی بینیم. (خلاصۀ عبرانیان ۱۱ :۱) باز هم، در (افسسیان ۲: ۸). می خوانیم: "زیرا به فیض و از راه ایمان نجات یافته اید و این از خودتان نیست، بلکه عطای خدا است" در جائی دیگر می خوانیم: "چشمان خود را بر بانی و کامل کننده ایمان یعنی عیسی بدوزیم" (عبرانیان ۱۲: ۲).
۲- ایمان چگونه در ما بوجود می آید؟ "ایمان از شنیدن پیام سرچشمه می گیرد و شنیدن پیام، از طریق کلام مسیح میسّر می شود" (رومیان ۱۰ :۱۷). نه به هیچ وسیلۀ دیگر!
حال به سوال بسیار مهم دیگر در بارۀ ایمان فکر کنیم: "چه سود اگر کسی ادعا کند ایمان دارد، اما عمل نداشته باشد؟ آیا چنین ایمانی می تواند او را نجات بخشد؟ " (یعقوب ۲ :۱۴). پاسخ: "ایمان به تنهایی و بدون عمل مرده است" (یعقوب ۲: ۱۷). بکار بردن کلمه عمل در آیه فوق، موجب بسی سوء تفاهم شده است. شاید علت اینست، که خیال کرده اند منظور یعقوب رسول، این است که برای نجات یافتن، نه تنها ایمان، بلکه داشتن اعمالِ نیک نیز لازم است. (فرق بین عمل و اعمال را در نظر نگرفته اند.) این فکر بر خلاف تعالیم کتاب مقدس است زیرا بارها در کلام خدا آمده که برای نجات یافتن تنها عمل به ایمانی که به مسیح داریم کافی است! در اینجا به دو مورد از این حقیقت اشاره می کنیم:
اول - "انسان از راه ایمان و بدون انجام اعمال شریعت، پارسا شمرده می شود" (رومیان ۳ :۲۸).
دوم – "زیرا از راه ایمان نجات یافته اید و نه از اعمال، تا هیچکس نتواند به خود ببالد. زیرا ساخته دست خداییم، و در مسیح عیسی آفریده شده ایم، تا کارهای نیک انجام دهیم، کارهایی که خدا از پیش مهیا کرد تا در آنها گام برداریم" (افسسیان ۲ :۱۰).
چنانکه دیدیم، اعمالی، نیک محسوب می شوند، که پس از ایمان به مسیح، با هدایت روح او، انجام بگیرند، نه قبل از آن! این اعمال، "عمل ایمان" هستند! یعنی اعمالی که از ایمان می جوشند یا می تراوند!
۳ - ایمان برای چیست؟ پاسخ: برای داشتن رابطه روحانی با خدا و بهره مند شدن از او تا ابد. چگونه؟ با تغییر دادن افکار، امیال و اعمال خود به واسطۀ ایمان آوردن به عیسی مسیح و درخواست قدرت از روح القدس! می دانیم که مفهوم ایمان آوردن به مسیح، ایمان آوردن به سخنان اوست که در کتاب مقدس به وسیله روح او الهام شده اند. بنابراین، کسی خدا را جلال می دهد که با تمام وجود خود به سخنان مسیح ایمان دارد و آنها را به جا می آورد. یعنی طرز زندگی خود را بر پایه حقایقِ انجیل قرار می دهد از قبیل:
† - "من راه وراستی و حیات هستم هیچ کس جز به واسطه من، نزد پدر نمی آید" (یوحنا ۱۴ :۶).آیا از تهِ دل این فرمایش مسیح را باور کرده زندگی خود را با اطاعت از کلامش در اختیار او قرار داده ایم؟
† - "ما فکر مسیح را داریم" (اول قرنتیان ۲ :۱۶). آیا سعی می کنیم روحاً با مسیح همفکر باشیم؟
† - "با نو شدن ذهن خود دگرگون شوید" (رومیان ۱۲ :۲). آیا این دگرگونی را در خود حس می کنیم؟ اگر پاسخ ما به این سوالات مثبت است (که باید باشد)، خوشا به حال ما زیرا راهی بهشت می باشیم!
حال برای اطمینان از این، و اینکه عیسی مسیح می فرماید: "هنگامی که پسر انسان آید، آیا ایمان بر زمین خواهد یافت؟" (لوقا ۱۸ :۸)! بهتر است از امر خدا که می فرماید: "خود را بیازمایید تا ببینید آیا در ایمان هستید یا نه" (دوم قرنتیان ۱۳: ۵) اطاعت کنیم، و همین حالا خود را بیازماییم تا ببینیم، ایمانی که داریم چگونه ایمانی است: ایمان بزرگ (متی ۸: ۱۰). – ایمان کوچک یا کم (متی ۱۴: ۳۱). – ایمان سُست - ایمان استوار (قوی) (رومیان ۴ :۱۹-۲۰). ایمان پُر (اعمال رسولان ۶ :۵). ایمان بی ریا (دوم تیموتائوس ۱ :۵). – ایمان درهم شکسته (اول تیموتائوس ۱ :۱۹). ایمان بی تردید (یعقوب ۱: ۶). ایمان دولتمند (یعقوب ۲ :۵). ایمانی که شهادت می دهد (اول یوحنا ۵: ۱۰-۱۳). ایمانی که رشد می کند (دوم تسالونیکیان ۱ :۳). ایمانی که از راه محبت عمل می کند (غلاطیان ۵ :۶). ایمانی که با آن زندگی می کنیم نه به دیدار (دوم قرنتیان ۵ :۷). ایمانی که از مرگ نمی هراسد (ایوب ۱۳ :۱۵). ایمانی که ما را مطمئن می کند که مسیح زنده است، و او را پس از مرگ نیز خواهیم دید (ایوب ۱۹: ۲۵-۲۶).
دعا: ای عیسی مسیح، "ایمان ما را بیفزا" (لوقا ۱۷ :۵)، و ما را یمانی عطا فرما تا به دیگران با شادمانیِ "وصف ناپذیر" شهادت داده، بگوییم: "خداوند چگونه بر ما رحم نموده است" (مرقس ۵ :۱۹).
*- ایمان مانند آتش، دایم در خود حرارت دارد. ما را به تدریج از درون تغییر می دهد. در ما روحِ محبت، ترحّم بر دیگران و اطاعت دائم از اوامر خدا ایجاد می کند. همچنین تلاش برایِ زیستن با مسیح و رسیدن به "کمال مطلوب و پر جلالی که خدا انتظار دارد" (رومیان ۳:۲۳). در ما به بار می آورد.
این روزها اخبار تکان دهندۀ روز را می شنویم، مناظر وحشتناک کشت و کشتارهای وحشیانۀ انسانهای بی گناه به دست انسانهایِ از خدا بی خبر که هر چند اسمِ اشرفِ مخلوقات را بر خود دارند ولی در عمل پست تر از حیوانات شده اند، روی صفحات تلویزیونهای خود می بینیم سخت ناراحت می شویم و از خود میپرسیم آیا امیدی برای آینده وجود دارد؟ ابرهای تاریک زیادی در افق آسمان دیده می شوند که بعضی فکر می کنند که دنیا دارد کنترل خود را از دست می دهد و ما داریم به زمانهای آخر که کتاب مقدس آنها را پیشگویی کرده است نزدیک می شویم. هر چند نمی دانیم این احساس درست است یا نه، بیایید شخصاً در حالی که آینده را پیش روی خود داریم، به یگانه منبعِ امید و قدرتی که هست چشم بدوزیم:
هیچ کس نمی تواند آینده را پیش بینی کند، تنها چیزی که مهم است و باید انجام دهیم اینست که بر خدا توکل نماییم و خود را کلاً در اختیار او بگذاریم! زیرا دنیا سرانجام در کنترل خدا است هر چند برای مدتی قوای اهریمنی قدرت زیادی دارند و مشکلات فراوانی به بار می آورند و خواهند آورد، که متاسفانه با کوشش ما حل نخواهند شد و ما هرگز روی آرامش و آسایشِ کامل را نخواهیم دید زیرا مشکل اساسی ما انسانها، مشکل روحانی است که در درون ما قرار دارد. در کتاب مقدس در این باره می خوانیم: "از کجا در میان شما جنگ و جدال پدید می آید؟ آیا نه از امیالتان که در اعضای شما به ستیزه مشغولند؟" (یعقوب ۴:۱).
کتاب مقدس همچنین به ما یاد می دهد که تنها عیسی مسیح است که می تواند طبیعت انسان را عوض کند! حال چه بهتر که هر چه زودتر از مسیحِ زنده که به وسیله روحش بر درِ قلب هر یک از ما ایستاده و می کوبد، به عنوان مُنجی و مولای خود، درخواست کنیم که در دلهای ما ساکن شود (یوحنا ۱۴:۲۳) و ما را طبیعتی تازه و زندگیِ جاودانیِ پُربار عطا فرماید.
بنابراین: در پاسخِ سوالِ فوق باید بگوییم: بلی امید برای آیندۀ ما همانا آیۀ (کولسیان ۱:۲۷) میباشد: "مسیح در شما امیدِ جلال است." مژده اینکه روزی نه چندان دور مسیح دوباره خواهد آمد، در نتیجه گناه و شرارت که دنیا را آلوده کرده است، ریشه کن خواهد شد! این است امیدِ زندۀ جاودانیِ ما و امید هر کسی که با تمامِ دل و جانِ خود، به مسیحِ زنده ایمان آورده و به دنبالِ او با اطاعت از کلام او، روان است یوحنا ۲۰:۲۱!
مسیح در ابتدای مثلی نشان داد که باید همیشه دعا کرد و هرگز دلسرد نشد. در آخر می پرسد: "وقتی پسرِ انسان آید آیا اثری از ایمان بر روی زمین خواهد یافت" (لوقا ۱۸:۸). یعنی برای حفظ ایمان همیشه باید دعا کرد.
عیسیِ مسیح در آخرین لحظات زندگیِ زمینیِ خود، جنایتکاری را نجات بخشید و به همراه خود به بهشت راه داد! چگونه؟ از انجیل بشنویم: "دو جنایتکار را بردند تا با او اعدام کنند. نام محل اعدام کاسه سر بود. در آنجا هر سه را به صلیب میخکوب کردند، عیسی در وسط و آن دو جنایتکار در دو طرف او. ... یکی از آن دو جنایتکار ... به طعنه به او گفت: اگر تو مسیح هستی، چرا خودت و ما را نجات نمی دهی؟ اما آن دیگری، او را سرزنش کرد و گفت: حتی در حال مرگ هم از خدا نمیترسی؟ ما حقمان است که بمیریم، چون گناهکاریم. اما از این شخص، یک خطا هم سر نزده است. سپس رو به عیسی کرد و گفت ای عیسی، وقتی ملکوت خود را آغاز کردی، مرا هم بیاد آور. عیسی جواب داد: خاطرجمع باش که تو همین امروز با من در بهشت خواهی بود" (لوقا ۲۳:۳۲-۴۳).
بعضی برای به تاخیر انداختن تسلیم زندگی خود به مسیح، ایمان آوردنِ این جنایتکار در آخر عمر را بهانه می آورند و می گویند، ما هنوز وقت زیادی تا مرگ داریم. چه بهتر که از موقعیت استفاده کرده هوسهای دل خود را برآورده سازیم و بعد در آخرین ساعات زندگی خود، به مسیح پناه خواهیم برد و راهیِ بهشت خواهیم شد. غافل از اینکه کلام خدا بر خلاف این طرز فکر، هشدار می دهد که: "شما چه می دانید فردا چه پیش خواهد آمد؟" (یعقوب ۴:۱۴).
از طرف دیگر، مسیح تنها با شنیدن دعای این جنایتکار او را به بهشت راه نداد، بلکه شرایط بسیار مهم دیگر برای راه یافتن به بهشت لازم است که خدا در کلامش از ما میخواهد در زندگی خود به مرحلۀ اجرا درآوریم، که این جنایتکار در آخرین دقایق عمرش به انجام رسانید: شنیدن از کلام خدا- (منظور از شنیدن، به دل گرفتن است، نه فقط گوش دادن!) ایمان آوردن به مسیح – او سخنان مسیح را از بالای صلیب شنید.(شنیدن کلام خدا) و به او، به عنوان نجات دهنده و مولای خود ایمان آورد. در کلام خدا در این باره می خوانیم: "ایمان از شنیدن است و شنیدن از کلام خدا: (رومیان ۱۰:۱۷).
اقرار به گناه خود- او به گناه خود اقرار کرد و گفت: "ما حقمان است که بمیریم چون گناهکاریم" نه فقط این بلکه به دیگران نیز بشارت داد و گفت: "این شخص هیچ کار بی جا نکرده است" عجب اینکه در کلام خدا می خوانیم: "مسیح ... هیچ گناه نکرد و مکرر در زبانش یافت نشد" (اول پطرس ۲:۲۱). درخواست آمرزش- او از مسیح درخواست کرد و گفت: "ای خداوند مرا بیاد آور وقتی که به ملکوت خود آئی. مسیح به این درخواست(دعا)جواب داد و گفت "تو همین امروز با من در بهشت خواهی بود"
در انجیل می خوانیم: "مسیح، یکبار برای همیشه به خاطر گناه بشر مرد (بی گناهی در راه گناهکاران) تا ما را به حضور خدا (بهشت) بیاورد" (اول پطرس ۳:۱۸). خود مسیح در این باره می فرماید "هیچ کس جز به وسیلۀ من نزد پدر نمی آید" (یوحنا ۱۴:۶). و "هر آنچه پدر به من عطا کند به جانب من می آید و هر که به جانب من آید او را بیرون نخواهم نمود" (یوحنا ۶:۳۷).
مفهوم این آیات اینست: خداست که نجات می بخشد. مسیح این حقیقت را در (یوحنا ۱۶:۸) چنین مکشوف می فرماید:"روح القدس جهان را در مورد گناه، عدالت و داوری متقاعد می سازد" یعنی در اثر نجوایِ روح خدا در می یابیم که گناهکاریم، با ایمان به مسیح عادل یا پارسا شمرده می شویم و گرنه داوری در کمین است!
نتیجه: بدون ایمان به مسیح و پیروی از احکام او، هیچ کس به بهشت راه نخواهد یافت. مسیح زنده (مرده و قیام کرده)، نتیجۀ این پارسائی را این چنین برای ما مژده می دهد (مکاشفه ۳:۵): "هر که پیروز شود، ... در حضور پدرم و فرشتگانش اعلام خواهم نمود که او از آنِ من است."
چه بهتر که همین الان به نجوای روح القدس در قلب خود، گوش فرا داریم و به عیسی مسیحِ مهربان که پشت درِ قلب ما ایستاده می کوبد، خوش آمد بگوییم و به زانو درآمده از او درخواست نمائیم گناهان ما را ببخشد و مقبول درگاهش فرماید. زیرا خداوند در کلامش می فرماید:
"اینک الحال زمان مقبول است، اینک روز نجات است" (دوم قرنتیان ۶:۲).
از روزی که خداوند ما را از دنیای تاریک شیطان نجات داد و به ملکوت فرزند عزیزش منتقل ساخت، (کولسیان ۱:۱۳)، شیطان با تمام قدرتش با هر یک از ما از در جنگ در آمده، تا ما را دوباره در چنگال بی رحمانۀ خود در گناه اسیر سازد. امّا خدا (چه شیرین است این عبارتِ "امّا خدا") در (افسسیان۶:۱۱-۱۷) می فرماید: "زیرا جنگ ما با انسان نیست بلکه علیه فرمانروایان و اولیای امور و نیروهای حاکم بر این جهان تاریک و نیروهای شیطانی در آسمان. از این جهت، شما باید اسلحه کامل خدا را بر تن کنید تا بتوانید در برابر حیله های ابلیس بایستید.":
کمربند حقیقت را به کمر ببندید. مفهوم اینست، شیطان اغلب با دروغهای خود که آنها را با حقیقت مشابه می سازد چنانکه خود را نیز مشابه فرشتۀ نور در می آورد، (دوم قرنتیان ۱۱:۱۴)، می جنگد. تنها مسیحیان هستند که به حقیقتِ کلام خدا در بارۀ مرگ، رستاخیز، صعود و بازگشت دوبارۀ مسیح، ایمان آورده اند، می توانند بر دروغ های شاخدار شیطان غالب آیند.
زرۀ پارسایی را به تن کنید. این همان سینه بند یا جوشن است که برای حفاظت قلب بر سینه می بستند. قلب مرکز احساسات، خودپرستی و اعتماد بر خود است، که شیطان بر آن حمله می برد. ولی کسانیکه اعتماد کامل بر خدا دارند که آنان را قبول کرده و یکتا فرزند عزیزش را در راه نجات آنان از گناه، بر صلیب فرستاده است می توانند با زندگی پاک و بی آلایش خود حملات شیطان را بی اثر سازند.
کفش آمادگی برای اعلام انجیلِ صلح را به پا نمایید. شیطان خادمین خداوند را فریب می دهد که کاری را که به عهده گرفته اند بیهوده است، زیرا چنانکه می بینند پاسخهای منفی زیاد است و وسعت خدمت زیادتر. بنابراین هرگز موفق نخواهند شد. ولی خدّام وفادار که از طرف خدا به خدمت خوانده شده اند و کفش آمادگی را از او دریافت داشته اند: "چه خوش قدمند آنانی که مژدۀ آشتی با خدا را اعلام می کنند" (رومیان ۱۰:۱۵). خبر خوشِ شادی و آرامش که مسیح به همراه خود به دنیا آورد و هر کس احتیاج دارد آن را بشنود، با شور و شعف زیاد به دنیا اعلام می کنند. بدینوسیله بر فریبهای شیطان فائق می آیند!
سپر ایمان را بردارید. شیطان حملات خود را چنانکه می بینیم، مانند تیرهای آتشین بر مسیحیت و مسیحیان رها می کند. همچون توهین، دشنام، کشت و کشتار و انواع مشکلات، و وسوسه های فراوان، دشمنی، و حتی کار را به جایی رسانده که اکثر مردم از شنیدن نام مسیح ناراحت می شوند! خدا را شکر که او ایمان حقیقی را به ما عطا فرموده تا با بکار بردن آن مانند سپر، بتوانیم تمام تیرهای آتشین شیطان را فرو نشانیم و با در نظر داشتن چشم اندازی که خدا برای آیندۀ درخشانِ ما تهیه دیده است مطمئن شویم که غلبۀ نهایی در این جنگ روحانی، از آن ما خواهد بود.
کلاهخود نجات را بر سر بگذارید. شیطان بر افکار ما حمله می برد تا ما را در بارۀ خدا ، مسیح و نجات خودمان مشکوک سازد. کلاهخودِ نجات افکار ما را از شک کردن در کاری که خداوند برای نجات ما انجام داده است محفوظ می دارد.
شمشیر روح را که کلام خداست بر دارید. این تنها اسلحه ایست در این دسته از سلاح ها، که برای مبارزه بکار گرفته می شود. وقتی که شیطان ما را در تجربه می اندازد و وسوسه می کند، لازم است از در مبارزه با او در آییم و بوسیلۀ شمشیر روح که کلام خدا است، بر دسایس او چیره شویم. چنانکه مسیح کرد.
در کتاب سرود نامۀ فارسی سرودی در این زمینه داریم که سرودن یا خواندن آن موجب تقویت ایمان ما خواهد بود. متن آن از این قرار است:
زرهی که خدا مهیا ساخته برای ما، کیست که تواند در برابرش بایستد دو بار
کمربند ما، کمربند ما حقیقت و راستی است
جوشن ما ، جوشن ما عدالت و نیکی است کیست که تواند در برابرش بایستد دو بار
نعلین ما ، نعلین ما صلح و سلامتی است
کلاهخودِ ما، کلاهخودِ ما آن نجات عظیم است کیست که تواند در برابرش بایستد دو بار
شمشیر ما ، شمشیر ما کلام خداوند است
سپر ما ، سپر ما ایمان به مسیح است کیست که تواند در برابرش بایستد دو بار
خدا را شکر که او فرصت و فیض بخشید تا بتوانم با موانعِ بسیار که شیطان در نوشتن این مقاله بوجود آورد به قول خود وفا کنم.
آیات از ترجمه های قدیم و تفسیریِ کتاب مقدس به زبان فارسی اقتباس شده اند، بهتر آنکه آنها را در کتاب مقدسِ خود به دقت بخوانیم. زیرا بوسیلۀ آیات است که صدای خدا را در دل(روح و روان)خود می شنویم! مراجعه به کتاب مقدس انگلیسی برای درک مطلب مفید است.
†- کتاب مقدس قابل اعتماد نمی بود. در انجیل، عیسی مسیح به سران قوم یهود می فرماید: "شما کتاب آسمانی تورات را با دقت بخوانید، چون عقیده دارید که به شما زندگی جاوید می دهد. در صورتی که همان کتاب به من اشاره می کند و مرا به شما معرفی می نماید" (یوحنا ۵:۳۹).
†- خدا ناشناخته می ماند. عیسی مسیح در انجیل، می فرماید: "پدر آسمانی همه چیز را به دست من سپرده است. فقط پدر آسمانی است که پسرش را می شناسد و همین طور پدر آسمانی را فقط پسرش می شناسد و کسانی که پسر بخواهد او را به ایشان بشناساند"(متی۱۱:۲۷).
†- دعاهای ما بدون پاسخ می ماند. عیسی مسیح در انجیل می فرماید: "به نام من، یعنی مطابقِ ارادۀ او(اول یوحنا ۵:۱۴)هر چه لازم دارید بخواهید تا به شما عطا کنم" (یوحنا ۱۴:۱۴).
†- گناهان ما بخشیده نمی شد. در کلام خدا می خوانیم که مسیح می فرماید: "همانگونه که موسی در بیابان مجسمه مار مفرغی را بر چوبی آویزان کرد تا مردم به آن نگاه کنند و از مرگ نجات یابند، من نیز باید بر صلیب آویخته شوم تا مردم به من ایمان آورده، از گناه نجات پیدا کنند و زندگی جاوید بیابند" (یوحنا ۳:۱۴-۱۵).
†- متوسطی بین خدا و انسان وجود نمی داشت. در انجیل می خوانیم: "تنها یک خدا هست و بین خدا و آدمیان نیز تنها یک واسطه وجود دارد، یعنی آن انسان که مسیح عیسی است" (اول تیموتائوس ۲:۵).
†- کاهن اعظمی در آسمان نمی داشتیم تا از ما به پیش خدا شفاعت نماید. در کتاب مقدس می خوانیم "اگر شخصی بر خداوند گناه ورزد کیست که برای وی شفاعت نماید"(اول سموئیل ۲:۲۵). {همۀ ما با شکستن احکام خداوند بر او گناه ورزیده ایم!} خدا را شکر که: "کاهن اعظم ما، عیسی، فرزند خدا، به آسمان رفته تا در پیش خدا میانجیِ ما باشد" (عبرانیان ۴:۱۴).
†- امید زنده برای داشتن زندگی جاودانی با خدا را نمی داشتیم. تنها عیسی مسیح است که این امید زنده را به ما می دهد و در انجیل می فرماید: "نزد پدر من خدا، جا بسیار است. من می روم تا آن جا را برای شما آماده کنم، وقتی همه چیز آماده شد، باز خواهم گشت و شما را خواهم برد، تا جائی که من هستم شما نیز باشید" (یوحنا ۱۴:۲-۳).
اگر در اثر فیض خدا از خود خالی شد یم، با اطاعت از کلام خدا مسیح در زندگی ما جلال خواهد یافت!
(رومیان ۶:۸)
کتاب مقدس دو رل بسیار مهم در زندگی ما ایفا می کند: نه تنها ما را از نقشۀ نجات خدا آگاه می سازد بلکه موجب رشد روحانی و تقویت ایمان ما می شود. تا به این وسیله با خدا رابطه روحانی در عیسی مسیح برقرار سازیم، و با اطاعت از کلام او، و زیستن برای خشنودیِ او، بتدریج آمادۀ ورود به بهشتِ او شویم.
کتاب مقدس ما را آگاه می سازد که گناه –"آنچه نفس امّاره آرزو می کند و آنچه چشم می بیند و طلب می کند وآنچه مایۀ فخر و غرور است"- (اول یوحنا ۲:۱۶). مانعِ بسیار بزرگی در داشتن رابطۀ روحانی با خدا می باشد. بویژه گناهِ فخر و غرور، همان گناهی که موجب شد شیطان از آسمان به زمین انداخته شود (اشعیا ۱۴:۱۲-۱۵). و تمام نسل بشر را به این گناهِ مُهلک مبتلا سازد.
از طرف دیگر، کتاب مقدس چشمان ما را می گشاید تا کراهتِ گناه را ببینیم و نسبت به گناه خود بمیریم. چگونه؟ مطالعۀ دقیقِ نوشتۀ زیر، نه تنها به این سوال جواب می دهد بلکه نتیجه را نیز نشان می دهد:
This is a devotion by Billy Graham:
God Is Never Late “The Lord is your keeper; the Lord is your shade at your right hand.” Psalm 121:5
"In order for a tree or any plant to grow and bear fruit, its seed must first be planted in the ground and die. In order for spiritual fruit to appear in our lives, we must first be planted in the Word of God and then die to self. In the face of chastening, adversity, discipline, and affliction, God's Word nourishes our lives and fruit begins to appear. But it doesn't happen overnight. It takes time and patience.
Joseph would never have been of use to God had he not been sold into slavery by brothers who hated him, and wrongly accused by Potiphar, who put him in prison. Even after he had told Pharaoh’s cupbearer he would be restored to the king's court and asked him to tell Pharaoh of his unjust imprisonment, Joseph had to wait two years for release from prison.
As we wait upon the Lord, He may sometimes seem slow in coming to help us, but He never comes too late. His timing is always perfect."