تعمید چیست؟ پاسخ: تعمید نشانۀ ظاهریِ طبیعت نو از خدا در ما، و تصمیم به همگامیِ دایم با عیسی مسیح است. اغلب ما، بدون اینکه به مفهوم واقعی تعمید که نشانه ظاهریِ تغییر باطنی است که خدا در درون ما انجام می دهد پی ببریم، تعمید می گیریم به خیال اینکه بوسیله آن از گناهان خود نجات خواهیم یافت. چه اشتباه بزرگ! برای به جا آوردن صحیح فرمان بزرگ مسیح، واجب است از مفهوم تعمید بر طبق کلام خدا در متی ۳: ۵-۱۱ آگاه باشیم.
چنانکه دیدیم، تعمید نشانۀ ظاهری از تغییر درونی است که در نتیجۀ توبه از گناه و ایمان به مسیح، از طرف خدا در ما بوجود می آید. تعمید گیرنده حتماً تاثیرِ این طبیعتِ نو را در طرز فکر، رفتار و گفتار خود دیده می خواهد آن را در تعمیدش به عموم اعلام دارد. (متاسفانه معمولاً در مراسم تعمید، ذکری از این تحوّل به میان نمی آید!) در حقیقت، همانگونه که انگشتر ازدواج، نشانۀ ظاهری از پیوند روحی دو نفر با هم می باشد، تعمید هم نشانۀ پیوستن روحانی شخص با خداوند بوسیلۀ روح القدس است! کسی که به مسیح ایمان می آورد، می کوشد با هدایت روح القدس، کلام خدا را دقیقا مطالعه نماید و با انجام دستورات آن روحاً، هر آن با خدا در ارتباط باشد.
در تعمید چنانکه معمول است، شخص کاملاً در آب فرو رفته سپس از آب خارج می شود. این طرز، و یا پاشیدن آب بر سر و روی کسانی که قادر نیستند و یا نمی خواهند در آب فرو روند، سمبلی است از مرگ، دفن و رستاخیز عیسی مسیح که در درون هر کسی که به او ایمان می آورد روحاً صورت می گیرد! به عبارت دیگر، فرورفتن در آب یا پاشیدن آن بر سر و رو نشانه مردن نسبت به گناهانِ: "هوای نفس، هوسهای چشم و غرورِ ناشی از مال و مقام" (اول یوحنا ۲:۱۶)، خارج شدن از آب نشانه شروع زندگی تازه ای در عیسی مسیح است، که "در راه ما مرد و دوباره زنده شد." بلی کسی که در اثر توبه و ایمان از آن مسیح شده، "تبدیل به شخص جدیدی می شود! او دیگر آن انسان قبلی نیست؛ او زندگی کاملا تازه ای را آغاز کرده است" (اول قرنتیان ۵:۱۷).
در مورد تعمید کودک، والدین مسئولیت تربیت روحانیِ بچه را برعهده می گیرند تا خداوند طبیعتی نو در باطن او بیافریند و در بلوغ با اقرار به داشتن آن، به عضویت کلیسا درآید.
توجّه: در انجیل می خوانیم: "همگی شما که در مسیح تعمید یافتید، مسیح را در بر کردید" (غلاطیان ۳:۲۷).
روز پنطیکاست روز نزول روح القدس بر زمین و ساکن شدن او در قلب ایمانداران به مسیح می باشد. قبل از صعود مسیح به آسمان، روح القدس بطور انفرادی در مردم کار می کرد. ولی در انجیل، عیسی مسیح به شاگردان خود وعده داد: " من از پدر درخواست خواهم کرد و او پشتیبان دیگری به شما خواهد داد که همیشه با شما بماند یعنی همان روح راستی که جهان نمی تواند بپذیرد زیرا او را نمی بیند و نمی شناسد ولی شما او را می شناسید، چون او پیش شما می ماند و در خود شما خواهد بود" (یوحنا۱۴: ۱۶ -۱۷). مسیح بعد از برخاستن از مردگان مدت ۴۰ روز بر ایماندارانِ خود ظاهر می شد و قبل از صعودش به آسمان به آنان فرمود: "وقتی که روح القدس بر شما آید قدرت خواهید یافت" (اعمال رسولان۱: ۸). ده روز بعد از این واقعه، روح القدس نازل شد و چنانکه می خوانیم شاگردان قدرت خارق العاده یافتند و با دلیری به مسیح شهادت دادند.
عید پنطیکاست مانند عید میلاد و عید رستاخیز مسیح باید هر سال جشن گرفته شود. هر چند چنانکه دیده می شود شیطان سخت تلاش می کند تا تولد مسیح (مژدۀ نجات از گناهان) عید قیام مسیح (مژدۀ اطمینان از حیات جاودان) و پنطیکاست (مژدۀ تولد کلیسای مسیح) را به عناوین مختلف بی اهمیت جلوه دهد، غافل از اینکه مسیح کلیسایش را که این سه عید اساس آن را تشکیل میدهند بر صخره (خود یا سخنان او) بنا کرد، و قدرتهای جهنم هرگز قادر بنابودیِ آن نخواهند بود (متی۱۶: ۱۸). پنطیکاست همان عید سبتها یا عید جمع آوری محصول است که پنجاه روز بعد از عید پسح، همان عیدی که یهودیان آن را بیاد روزی می گیرند که خدا دستور داد خونِ برۀ بی عیب بر اطراف در و سردر خانه های خود بپوشند تا فرشتۀ خداوند با دیدن خون از آن خانه بگذرد. چه عجیب و طبق نقشه است فیض نجات خداوند. زیرا همان روزها که این جشن برگزار میشد، عیسی مسیح بر صلیب کشیده شد و خون مقدسش بر صلیب ریخت. تا هر کس که به او ایمان آورد، خدا از سر تقصیراتش می گذرد، و او از موت ثانی رهایی می یابد!
در برگذاری این چشنِ هفت روزه، یهودیان ازتمام کشورهای دنیای آن روز، به اورشلیم می آمدند و مدتی در آنجا می ماندند. در این مدت، از مصلوب شدن مسیح، مرگ و قیام او شنیدند، زبانه های آتش را دیدند و به زبان محلی خود حمد و ثنای آن مردان مقدس را شنیدند. وقتی که پطرس رسول مفهوم این همه را شرح داد، ایمان آوردند تعمید گرفتند. وقتی به کشورهای خود برگشتند مژدۀ نجات مسیح را به هم میهنان خود دادند، و به این وسیله مسیحیت در دنیای آن روز گسترش یافت. چه عجیب و خارق العاده است کار خدا: در حالی که یهودیان بیاد نجات از مرگ جسمانی بوسیلۀ قربانیِ برۀ بی عیب جشن می گرفتند، همزمان با آن عیسی مسیح "آن برۀ بی عیب خدا که گناه جهان را بر می دارد" بر صلیب قربانی شد تا ما بیاد نجات از مرگ روحانی عید قیام او را جشن بگیریم. همچنانکه پنطیکاست عید جمع آوریِ محصول بود، خداوند همان وقت روح القدس را فرستاد تا بوسیلۀ او محصول روحانی (تولد تازه یافتگان) را برای خود جمع کند. این جمع آوریِ محصولِ روحانی هنوز هم ادامه دارد. خدا را شکر که همۀ ما جزو این محصول می باشیم. زیرا روح القدس زندگیِ ما را عوض کرده، فرزندان خدا در عیسی مسیح شده ایم، تا همیشه با او در مشارکت شیرین و آرامش بخشِ روحانی بسر بریم. و نه تنها با او در جمع آوری محصول روحانی شریک شویم، بلکه همیشه و در هر جا دیگران را با او که منشاء حیات و نجات است آشنا سازیم و نام مقدس و پر جلالش را بر افرازیم.
زیر فیض مسیح
علت پیدایش درد و رنج در دنیا، و راه رهایی از آن چیست؟ برای یافتن پاسخ به این سوال، لازم است به زمانی برگردیم که جهان تازه آفریده شد و ببینیم بدی از کجا، کی و چگونه وارد جهان شد. در آخر باب اول پیدایش بعد از آنکه خدا جهان را آفرید، می خوانیم: "خدا هر چه ساخته بود دید و همانا بسیار نیکو بود" (پیدایش ۱:۳۱). بله هر آنچه خدا آفریده بود نیکو بود و زندگی آدم و حوا در حضور خدا نیز سرشار از نعمتهای نیکوی او بود. ولی از روزی که آدم و حوا تصمیم گرفتند که آگاهانه از اطاعت خدا سر باز زنند و دست به گناه برند، خلقت نیکوی خدا به علت گناه عظیم "اطاعت نکردن از خدا"، دست به گریبانِ بدی شد.
اگر بابهای بعدی را به دقت مورد مطالعه قرار دهیم، خواهیم دید که خیلی زود نتایج این گناهِ عظیم یعنی موت (مرگ روحانی یا جدائی از خدا تا به ابد)، ترس، خجلت، دیده شد. روابط شیرین و صلح آمیز تبدیل به خودخواهی، جاه طلبی، حسد و حتی نفرت و برادرکشی گشت. قائن برادر خود هابیل را کشت و شرارت روز بروز در جوامع بشری بیشتر ریشه دوانید و به جایی رسید، که خدایی که گفت "هر چه ساخته بود نیکو بود"، "دید که شرارت انسان در زمین بسیار است و هر تصور از خیالهای دل وی دایماً محض شرارت است، ... پشیمان شد که انسان را بر زمین ساخته بود، و در دل خود محزون گشت و گفت "انسان را که آفریده ام از روی زمین محو سازم ... اما نوح در نظر خداوند التفات یافت (پیدایش ۶:۵-۸).
هر چه علم و تمدن پیشرفت کرد، گناه صورتهای پیشرفته تری بخود گرفت که نتیجۀ آن درد و رنج، بدی، خودخواهی، غرور، و سرپیچی از انجام اوامرِ خدا می باشد. البته خداوند با دیدن این همه شرارت محزون می شود، زیرا او ما را "به صورت خود آفرید" (پیدایش ۱:۲۷). تا با ما در رابطه باشد. ولی مردمی که "راستی را در ناراستی باز می دارند"، رابطه خود را با خدا قطع کردند، خدا نیز آنان را "در شهوات دلِ خویش به ناپاکی تسلیم فرمود تا در میان خود بدنهای خویش را خوار سازند" ( رومیان ۱: ۲۴). ولی ما که به عیسی مسیح ایمان می آوریم، بخاطر مسیح در نظر خداوند التفات می یابیم، و خدا روح خود را در ما ساکن می گرداند، تا "نور معرفت جلال خدا در چهرۀ عیسی مسیح از ما بدرخشد" (دوم قرنتیان ۴:۶) و به تدریج به "شکل پسرش در آییم (رومیان ۸:۲۹) بلی، "لطف و فیض خدا نسبت به ما به قدری زیاد بود که حتی حاضر شد به قیمت خون فرزندش تمامِ گناهان ما را ببخشد و ما را نجات دهد" (افسسیان ۱:۷).
بعضی از حقجویان که علاقمند شناخت مسیحیت هستند، می خواهند ابتدا از اماکن مقدسۀ مسیحیان، و طرز مراسم و تشریفات مذهبی آنان دیدن کنند. متاسفانه این طرز فکر، تنها صورت ظاهر آنچه را که آنان در پی شناختنِ آن هستند نشان می دهد. اصول و عقاید مسیحیت را تنها با مطالعۀ دقیق کتاب مقدس و یا شنیدن حقایقِ آسمانی آن، از کسانی که زندگی خود را وقف بشارت انجیلِ عیسی مسیح نموده اند و یا از رهبرانِ کلیساهایی که انجیل مسیح را به درستی وعظ می کنند می توان دریافت کرد. اینک در زیر به خلاصه ای از این عقاید و مراسم اشاره می کنیم: باید دانست که مسیحیت مذهب نیست که بوسیلۀ آن انسان می خواهد به خدا برسد! بلکه رابطه ایست روحانی مابین خدا و انسان که بوسیلۀ خود خدا در درون انسان بوجود می آید و تا ابد ادامه خواهد داشت!
طبق کلام خدا، کسی که به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده از گناه، ایمان می آورد، و او را مولای زندگی خود می داند، خدا روح القدس را در قلب او ساکن می گرداند! از کلام خدا می آموزیم که رفتن به اماکن مقدسه، شرکت در مراسم مذهبی و حتی بجا آوردن آئین ها و فرایض مذهبی، به تنهایی قادر نیستند ما را از ورطۀ "گناهی که ما را سخت می پیچد" (عبرانیان ۱۲: ۱)، نجات بخشند. خدا از ما قلبی پاک و روحی فروتن می خواهد تا روحاً در ما مسکن گزیند. در کتاب اشعیای نبی می خوانیم: "زیرا او که عالی و بلند است و ساکن در ابدیت می باشد و اسم او قدوس است چنین می گوید من در مکان عالی و مقدس ساکنم و نیز با کسی که روح افسرده و متواضع دارد، تا روح متواضعان را احیا نمایم و دل افسردگان را زنده سازم" (اشعیا ۵۷: ۱۵). روح متواضع و افسرده (توبه کار) متعلق به کسی است که از گناهان خود که بقولِ داود "گناهانم دور مرا گرفته است به حدّی که نمیتوانم دید، از مویهای سر من زیاد است" (مزمور ۴۰: ۱۲)، آگاه بوده، و از ارتکاب به آنها سخت پشیمان است. در نتیجه قلباً می خواهد با توبه از آنها، به سوی خدا برگردد و از او به خاطر خون ریخته شده عیسی مسیح بر صلیب، طلب آمرزش نماید و بخشیده شود. خدا را شکر که خداوند بخشنده و مهربان است، انسان را دوست دارد، اشتیاق روح او را می بیند و او را از مرگ روحانی یا (جدایی از خدا) که "مزد گناه" است بر می خیزاند و حیات جاودانی عطا می فرماید (رومیان ۶: ۲۳). عیسی مسیح در حدود دو هزار سال پیش این محبتِ عظیم خدا را این چنین بر جهانیان مکشوف فرمود: "زیرا خدا جهان را این قدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد" (یوحنا ۳: ۱۶). و با داوطلبانه فدا کردن خود بر صلیب، این محبت را به مرحله اجرا در آورد. بنابراین: انسان با تکیه بر خود، قابلیتهای خود و مراسم مذهبی، و اعمال یا کارهایِ نیکِ خود هرگز نمی تواند خدا را خشنود سازد و نجات یابد. زیرا اگر با تکیه بر خود، قابلیتهای خود و مراسم مذهبی، و اعمال نیکِ ما خدا خشنود می شد. دیگر لازم نبود عیسی مسیح به این دنیا بیاید!
ولی اگر کتاب مقدس را تنها الهام راستین خدا بدانیم، همانطور که هست! با مطالعۀ دقیق آن به محبت عظیم و بی دریغ خدا پی ببریم، و با فیض بی انتهای عیسی مسیحِ خداوند و همراهیِ روح القدس، مسیح را به عنوان تنها نجات دهنده و مولای زندگی خود بدانیم. روح ما که در اثر گناه مرده است یعنی از منبعِ حیات (خدا) جدا مانده و در تاریکی محض بسر می برد. زندگیِ تازه را توام با قدرت تازه برعلیه گناه، محرک تازه برای محبت خدا، و اراده ای تازه برای زیستن مطابق ارادۀ خدا در کتاب مقدس، شروع می کند، که تا به ابد ادامه خواهد یافت! دقت و شکرگذاری: خدا را برای بخشش غیر قابل توصیف او( مسیح) سپاس بگوییم (دوم قرنتیان ۹: ۱۵). در مسیحیت تنها دو آئین داریم که مسیح از ما می خواهد در زندگیِ خود بجا آوریم: آئین تعمید- در این مراسم کسی که به عیسی مسیح ایمان آورده، و بوسیلۀ روح القدس طبیعتی نو در او آفریده شده است، با رفتن در آب یا پاشیدن آب بر سر و رو که نشانۀ پاکی از گناه، و درآمدن از آب که نشانۀ رستاخیز مسیح از مردگان است، هم بستگیِ خود را با مسیح به دیگران اعلام می دارد! آئین شام ربانی- در این مراسم که برای اعلام مرگ و فداکاریِ بی نظیرِ مسیح در آمرزش گناهان و بخشش حیات جاودان به ما انجام می گیرد، خوردن تکه نان نشانۀ بدن مسیح است که بجای ما پاره شد تا "زندگی او در ما ظاهر شود". و نوشیدن جرعه ای شربت یا شراب تخمیر نشده، نشانۀ خون مسیح است که " ما را از همۀ گناهانمان پاک می سازد.". (اول یوحنا ۱: ۷). در زیر فیض مسیح
در وضع فعلی دنیا چه بهتر طبق کلام خدا، این مژدۀ مبارک را بشتابانیم: مسیح می فرماید: "بیدار باشید چون نمی دانید که صاحب خانه کی می آید. شب یا نصف شب، و یا سپیده دم. مبادا او ناگهان بیاید و شما را در خواب ببیند! آنچه را که به شما می گویم، به همه می گویم: بیدار باشید" (مرقس باب سینزده سه آیۀ آخر). "بنابراین حوّاس خود را جمع کرده و هوشیار باشید. در انتظار آن فیضی که در وقت ظهور عیسی مسیح نصیب شما خواهد شد، با امید به سر برید. مثل فرزندانی که مطیع خدا هستند نگذارید آن تمایلات نفسانی که به دوران گذشتۀ شما مربوط است، زندگی شما را تحت تاثیر خود قرار دهند" (اول پطرس ۱ : ۱۴-۱۳).
در کتاب مقدس چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید بارها به برگشتن خداوند عیسی مسیح اشاره شده است. در عهد عتیق -- اشعیای نبی، در آیۀ زیر، به روزی که پادشاهی مسیح به حقیقت خواهد پیوست اشاره می کند: "خداوند می فرماید ... من زمین جدیدی می سازم. هر چه در گذشته بوده کاملا فراموش شده، دیگر به یاد آورده نخواهد شد" (اشعیاء ۷ ۱: ۵). در مزامیر می خوانیم: "خدای ما خواهد آمد و سکوت نخواهد کرد" (مزمور۵۰ :۳). در مزمور دیگر: "عادلان نام ترا حمد خواهند گفت، و راستان بحضور تو ساکن خواهند شد" (مزمور۰ ۴ ۱: ۳ ۱).
در عهد جدید - - عیسی مسیح می فرماید:"می روم تا مکانی برای شما آماده کنم، باز می آیم شما را نزد خود می برم تا هر جا من هستم شما نیز باشید" (یوحنا ۴: ۱-۳) در (مکاشفه ۱: ۷ ۱) مسیح زنده می فرماید: "من ابتدا و انتها هستم! من زنده بودم و مُردم، و حال تا ابد زنده ام." در (مکاشفه ۲۲: ۱۲) می فرماید: "چشم به راه باشید، من به زودی می آیم و برای هر کس مطابق اعمالش پاداشی با خود خواهم آورد. در (مکاشفه ۲۲: ۱۳ ) می فرماید: "من الف و یا، آغاز و پایان، اول و آخر هستم." در (مکاشفه ۲۲: ۴ ۱) می فرماید: "خوشا به حال آنان که ردای خود را می شویند تا بتوانند به دروازه های شهر داخل شوند." در (مکاشفه ۲۲: ۶ ۱) می فرماید: "من ریشه و نهال داوود و ستارۀ درخشان صبحگاهان هستم." در (مکاشفه ۲۲: ۷ ۱) "روح و عروس(ایمانداران حقیقی) می گویند: بیا! هر آن که می شنود بگوید: بیا! هر که تشنه است بیاید؛ و هر کس مایل است بیاید، و از آب حیات به رایگان بنوشد." در (مکاشفه ۲۲: ۰ ۲) مسیح می فرماید: "آری، به زودی می آیم." آمین. بیا، ای خداوند عیسی!
حال که، ما شنیدیم، باید کلام خدا را اطاعت کنیم، و با "شادی و خرّمیِ وصف ناپذیر" این مژده را با دوستان و آشنایان در میان بگذاریم! در کتاب سرود نامۀ فارسی سرودی در این باره داریم که دو بند و بندگردان آن چنین اند:
از بدی حفظم کن ای خدا روح حکمت را عطا فرما
چشم دلم را روشن گردان تا رازِ کلام شود عیان
بندگردان
چشمۀ حیات آرامِ جان مهر بی پایان نور تابان
روز و شب کنم گریه فغان بشنو دعایم باش نگهبان
روح و عروس گویند مسیحا چشم انتظاریم بزودی بیا
جلال خود را نمایان کن، مرا قرین حضورت فرما
بندگردان
دقّت : کاش همۀ کسانی که راز کلام مسیح بر آنان عیان شده و روحاً عروس او شده اند، یعنی شکل مسیح را به خود گرفته اند (غلاطیان ۴: ۱۹)! با روح و روانی تازه که از او دریافت داشته اند، هر روز با پولس رسول، در روح و راستی هم نوا شده چنین دعا کنند: خداوندِ ما، بیا! (اول قرنتیان ۶ ۱: ۲۲) این دعا در اصل یونانی: "مارانا، تَه" می باشد، و از زبان آرامی (آشوریِ قدیم). است که عیناً به یونانی برگردانده شده است. (انجیل عیسی مسیح ترجمۀ هزارۀ نو). در زیر فیض مسیح
با مسیح مصلوب شده ام ولی زندگی میکنم لیکن نه من بعد از این, بلکه مسیح در من زندگی میکند. و زندگانی که الحال در جسم میکنم, به ایمان بر پسر خدا میکنم که مرا محبت نمود و خود را برای من داد. (غلاطیان ۲ :۲۰). در کتاب مقدس می خوانیم: "مسیح قبل از آفرینش جهان ذبح شده بود" (مکاشفه ۱۳ :۸). هر چند معنی این را نمی توانیم بفهمیم، ولی آنچه مسلم است این است که مسیح می باید در وقت معین از زمان به صلیب کشیده شود و مصلوب شدن او در طول تاریخ به انجام برسد! در انجیل در این باره می خوانیم: مسیح در حدود دو هزار سال پیش بر صلیب کشیده شد. یعنی بخاطر آمرزش گناهان ما ذبح شد. (یوحنا ۱۹ :۱۷-۲۴) او سه روز بعد با بدن آسمانی از قبر قیام کرد و بعد از چهل روز که بر شاگردانش ظاهر می شد، به آسمان صعود نمود و "با پدر بر تخت او نشست" (مکاشفه ۳ :۲۱). بنابراین ایمانداران به مسیح می توانند بگویند که با مسیح مصلوب شده اند و زندگی جدید و جاودانی را از خدا دریافت داشته اند، همچنان که پولس رسول می نویسد: "با مسیح مصلوب شده ام، و دیگر من نیستم که زندگی می کنم، بلکه مسیح است که در من زندگی می کند، و این زندگی که اکنون در جسم می کنم، با ایمان به پسر خدا است که مرا محبت کرد و جان خود را به خاطر من داد" (غلاطیان ۲ :۲۰).
آیا ما که سالها به مسیح ایمان آورده ایم با مسیح مصلوب شده ایم؟ یکی از راههای پاسخ به این سوال این است: به درونِ خود بنگریم: آیا طبیعت (افکار، اعمال و اراده) کهنۀ ما که قبلا تحت نظر خودمان اداره می شد، در اثر ایمان به مسیح، توبه از گناهان، و درخواست آمرزش از خدا، به وسیله روح القدس تغییر یافته است؟ آیا هم اکنون تحت رهبری مستقیم خداوندمان عیسی مسیح، در اطاعت از کلامش و هدایت روحش زندگی می کنیم؟ این اولین قدمی است که هر ایماندار به مسیح می باید برای داشتن رابطه روحانی با خدا بردارد. زیرا طبیعت کهنه و گناه آلود ما مرتب در حال تجدید قوا می باشد و ما را یارای مقاومت با آن نیست. مگر اینکه: "خود را نسبت به گناه مرده انگاریم، اما در مسیح عیسی نسبت به خدا، زنده. پس مگذارید گناه در بدنهای فانی شما فرمان براند تا امیال آن را اطاعت کنید" (رومیان ۶:۱۱-۱۲). این تلاش تا آخر عمر با شدت تمام در ما ادامه خواهد یافت. ولی چون تحت رهبری مسیح هستیم که می فرماید "من بر دنیا غالب آمده ام" (یوحنا ۱۶:۳۳). ما نیز می توانیم در موکب ظفر او، بر "دنیا که در شریر خوابیده است" غالب آییم (اول یوحنا ۵:۱۹). یکی از راههائی که بوسیله آن می توانیم به خاطر مسیح مصلوب شویم اینست که در محبت مسیح، خود را آمادۀ فداکاری در راه خدمت به دیگران بنماییم. زیرا همین است مفهوم آنچه عیسی مسیح می فرماید: "هر که به خاطر من جان خود را از دست بدهد آن را باز خواهد یافت" (متی ۱۶:۲۵).
دلیلی که زنان زودتر از مردان به مسیح ایمان می آورند، اینست که، آنان طبیعتاً فداکارتر از مردان می باشند. بسیاری از زنان هستند که در رل مادر و زن خانه دار، می دانند شستن پاها، از خود گذشتگی و به خطر انداختن جان خود در راه دیگران چه معنی دارد. کاش خداوند بر ما رحم فرماید و فیض عطا کند تا عیسی مسیح زنده با روح خود در قلبهای ما ساکن شود و ما را طبیعتی نو عطا فرماید، تا خود را اول از همه نپنداریم، بلکه اول او را بعد دیگران و آخر خود را و آن هم به عنوان قربانیِ زندۀ مقدس (رومیان ۱۲:۱). بلی در اثر فیض بی کرانِ مسیح: هر مسیحی باید قربانی زندۀ مقدس باشد تا خدا او را برای خشنودیِ خود، مانند ابزار در دستانِ مقدسش به کار گیرد! "تا هیچ بشری در حضور او فخر نکند" (اول قرنتیان۲:۲۹). زیرا باور کنید که راز شادمانی مسیحائی در همین جانبازی بخاطر دیگران نهفته است! در انجیل می خوانیم: "شاد باشید از اینکه در رنجهای مسیح سهیم می شوید، تا به هنگام ظهور جلال او به غایت شادمان گردید" (اول پطرس ۴:۱۳). بارها وقتی که درد و رنجی در زندگی خود داریم، به اشتباه می گوئیم: "این هم صلیب من است که باید بر دوش بکشم." در صورتیکه آنچه از کلام خدا می آموزیم، اصطلاح صلیب کشیدن تنها به خاطر مسیح و یا در راه مسیح باید بکار برده شود و نه به خاطر داشتن مشکلات در زندگی خود! زیرا در مشکلات است که اغلب به خدا نزدیکتر می شویم و حضور مسیح را در کنار خود حس می کنیم!
می دانیم که هیچ کس نمی تواند به تنهائی خود را بر صلیب بکشد. عبارت "با مسیح مصلوب شده ام" معنی بس عمیق دارد. برای درک آن بهتر آنکه آیۀ زیر را به دقت مطالعه نماییم: "زیرا این را می دانیم که طبیعت کهنۀ ما با مسیح مصلوب شد تا نَفسِ گناهکار(اماره) ما نابود شود دیگر گناه را بندگی نکنیم" (خلاصۀ رومیان۶:۶-۷). آیا وقتی به مسیحِ مصلوب ایمان آوردیم، نفسِ امّارۀ ما از ما رخت بر بست. بیایید هم اکنون بیاریِ روح خدا، ساعتی چند بیادِ درد و رنجی که مسیح به خاطر ما متحمل شد باشیم و با چشم ایمان بر صلیب او بنگریم، گناهان خود را بر دوش او ببینیم، و دیگر گناه را بندگی نکنیم.