در انجیل می خوانیم: عیسی مسیح "چون به اورشلیم نزدیک شد و شهر را دید، بر آن گریست. ... زیرا از موعد دیدار خداوند با خود غافل ماند" (لوقا ۱۹:۴۱-۴۴). آیا تا بحال برایتان اتفاق افتاده که هر چند در مجلس سرور و شادمانی شرکت کرده اید و یا در میان دوستان و آشنایانی که خوش می گذراندند، بوده اید ولی در عین حال قلباً غمگین و حتی گریه کرده باشید؟ پاسخ معلوم نیست. ولی آنچه مسلم و حقیقت دارد اینست که در زندگی زمینی عیسی مسیح این چنین رویدادی به وقوع پیوست و چگونگی آن در انجیل به قلم لوقا به ثبت رسیده است. برای روشن شدن مطلب بهتر است آیات مربوط به این رویداد را در انجیل لوقا مورد مطالعه دقیق قرار دهیم، تا از "موعد دیدار خداوند" با ما غافل نمانیم! زیرا خدا را شکر، هنوز درٍ فیض و رحمت او به روی ما باز است و او بر در قلب هر یک از ما ایستاده و می کوبد تا با ما دیدار نماید! (مکاشفه ۳:۲۰).
چرا مسیح براورشلیم گریه کرد؟ آیا او با دیدن مناظر زیبای شهر یا دیدن ساختمانهای مجلل معبد (هیکل) گریه کرد؟ نه خیر، گریه او برای کسانی بود که داشتند فرصت نجات خود را از دست می دادند. فرصتی طلایی! زیرا صاحبِ نجات به میان آنان آمده بود، و آنان او را رد می کردند، و داشتند گناه نابخشودنی را مرتکب می شدند! عیسی مسیحِ مهربان این را می دید و دلش به حال آنان سوخت و گریه کرد. نکند امروز که: "زمانی است که در رحمت خدا به روی ما باز است، همان روزی است که خدا حاضر است به کمک ما بشتابد" (دوم قرنتیان ۶:۲). او را رد کنیم و صدای او را در این دعوت نشنویم! که می فرماید: "بیائید نزد من ای تمام زحمتکشان و گرانباران و من شما را آرامی خواهم بخشید" (متی ۱۱:۲۸). {در این آیه زحمتکشان و گرانباران کسانی هستند که برای مقبول شدن به درگاه خداوند، گرانبار شده و زحمات زیادی را بر خود هموار می سازند! منظور عیسی مسیح هم از "آرامی بخشیدن" همان مقبول کردن یا مصالحه دادن آنان با خدا می باشد!} در جائی دیگر از کلام خدا می بینیم که شخص دیگری هم در باطن، برای اورشلیم گریه می کرد این شخص نحمیا بود. در کتاب نحمیا باب دوم در این باره می خوانیم: روزی نحمیا که ساقی پادشاه بود و طبعاً می بایست خوشحال بنظر برسد، غمگین بنظر رسید. پادشاه از او پرسید بیمار که نیستی پس چرا غمگین بنظر میرسی؟ نحمیا در پاسخ می گوید: جان پادشاه به سلامت، چگونه غمگین نباشم حال آنکه اورشلیم خراب و دروازه هایش به آتش سوخته است.
حتماً افسانه "پوسی کت" را شنیده ایم - گربه ای که به دربار انگلستان راه یافت و وارد اتاق ملکه شد و مدتی آنجا ماند. در برگشتن از او پرسیدند: خوب گربۀ ملوس از زندگی ملکه تعریف کن که در آنجا چه دیدی. گربه جواب می دهد، در زیر تخت ملکه موش بزرگی دیدم. این افسانه حقیقت بزرگی را بر ما فاش می سازد و آن اینکه "هر کس آنچه را که در دل دارد آن را می بیند! آیا بهتر نیست که هم اکنون به دل خود بنگریم و ببینیم که در آن چه نوع احساس و چه نوع تصمیم به اقدام نسبت به اطاعت از فرمان بزرگ مسیح در آخر باب ۲۸متی، دیده می شود! عیسی مسیح و نحمیا، رحم بر حال زار مردم ساکن اورشلیم را در دل داشتند و برای آنان گریه کردند و غمگین بودند. ما که حال زار کسانی را که خدا ما را با آنان در تماس قرار می دهد می بینیم آیا به حال زار آنان گریه می کنیم و غمگین هستیم؟ بویژه هم میهنان عزیزی که بسیاری از آنان در تکاپوی یافتن حقیقت هستند و کسی را ندارند تا بشارت "راه، راستی و حیات" یعنی عیسی مسیح زنده را به آنان نشان دهد عیسی مسیح و نحمیا نه تنها بر حال مردم گریستند و غمگین بودند بلکه برای نجات و رفاه حال آنان اقدام کردند: مسیح به خاطر نجات مردم از ورطه هلاکت، جان خود را بر صلیب فدا کرد تا جان آنانی را که با تمام دل و جان به او ایمان می آورند، "از هر ناراستی پاک سازد"، (اول یوحنا ۱:۹) و این وعده شیرین او را شامل حالشان بگرداند: "باز می آیم و شما را برداشته با خود خواهم برد تا هر جایی که من می باشم شما نیز باشید" (یوحنا ۱۴:۳). نحمیا نیز جان خود را به خطر انداخت تا جان مردم را از حملات دشمن محفوظ بدارد تا بتوانند آزادانه خدای واحد حقیقی را در مسیح، که خدا وعده آمدن او را به آنان داده بود پرستش نمایند."وقت به سرعت میگذرد و عمرمان به پایان می رسد. پس بیدار شویم زیرا وقت بازگشت خداوند نزدیکتر است از آن زمان که ایمان آوردیم. "شب" به پایان خود رسیده و "روز" نزدیک است" (رومیان ۱۳:۱۱-۱۳). توجه: {این آیه در قرن اول مسیحیت نوشته شده است الان وقت بازگشت مسیح خیلی نزدیک تر شده است} نکند کسی الان از ایمان آوردن به مسیح غافل بماند زیرا در بازگشت مسیح موعد دیدار پایان می یابد.
"تو ای پدر در من هستی و من در تو و آنان نیز در ما یکی باشند"(یوحنا ۷ ۱: ۱ ۲ ). این دعا باید در ما که به مسیح ایمان آورده ایم، به حقیقت پیوسته باشد! اگر نه، خدا را شکر که هنوز وقت باقیست تا جداً در این باره فکر کنیم و از خدا در کلامش یاری جوییم: در (یوحنا ۵ : ۶ ۱- ۹ ۱) می خوانیم: چون عیسی در روز سبت شفا می داد، یهودیان به اذیت و آزار او پرداختند. اما عیسی به آنان گفت: "پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم". این سخن یهودیان را در کشتن او مصمّم تر ساخت. چون او نه تنها سبت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود میخواند و به این طریق خود را با خدا برابر می ساخت. عیسی در جواب آنان گفت: "یقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هر چه پدر می کند پسر هم می کند."
برای فهمیدن بیشتر این یگانگی*، به (عبرانیان ۵: ۸ ) مراجعه می کنیم و در آن چنین می خوانیم: عیسی در زمان حیات خود بر روی زمین با اشک و ناله از درگاه خدایی که به رهایی او از مرگ قادر بود دعا کرد و حاجت خویش را خواست و چون کاملا تسلیم بود دعایش مستجاب شد. اگر چه پسر خدا بود، اطاعت را از راه تحمل درد و رنج آموخت." این کلمۀ آموخت سالها بود که فکرم را به خود مشغول می داشت و به نظر می رسید این هم مانند آنچه در مقالۀ قبلی دیدیم کار شیطان باشد که میلیونها تازه ایمانان را از داشتن ایمان واقعی بازداشته باشد (؟) تا بالاخره به مفهوم واقعی آن پی بردم که چنین است: اطاعت را تا به موت، با تحملِ درد و رنج به انجام رسانید. بنابراین مسیح اطاعت را نیاموخت، بلکه خود را به داور عادل تسلیم نمود و اطاعت را تا به آخر به انجام رسانید. تا ما که پیرو او هستیم، خود را با تشکر و خوشحالیِ تمام تسلیم او نموده، از سخنانش تا به آخر اطاعت کنیم. در (عبرانیان ۲: ۹ ). می خوانیم: "مسیح از رنج موت گذشت تا بر حسب فیض خدا برای همه طعم موت را بچشد."(موت، جدایی دائمی از خدا (هلاکت یا عذاب جاودانی) است، که مسیح طعم آن را به عوض ایماندارانِ به او بر صلیب چشید.) در دنیا کسی چنین کاری انجام نداده و نمی تواند انجام دهد.
زیرا به هلاکت ابدی خواهد رفت. جز عیسی مسیح چنانکه دیدیم، دعایش برای رهایی از موت مستجاب شد، و از مردگان برخاست و به آسمان صعود نمود و بر طبق سرودی که داریم "ایماندارانِ حقیقی را به خود خواند در آن بهشتِ جاودان"، تا همواره با او باشند، و او در آنان در (فیلیپیان ۲: ۸) می خوانیم "مسیح خویشتن را فروتن ساخت و از روی اطاعت حاضر شد موت بر روی صلیب را بپذیرد."در مورد فروتنی مسیح، هیچ کس نمی تواند خود را فروتن سازد و تا به موت مطیع باشد! فروتنی را باید از خود عیسی مسیح آموخت که می فرماید: بیایید نزد من ای تمامیِ زحمتکشان و گرانباران و من به شما آرامی خواهم داد یوغ مرا به گردن گیرید از من تعلیم یابید،زیرا من بردبار و فروتن هستم و جانهای شما آرامی خواهند یافت! (متی ۱۱: ۸ ۲). چگونه از مسیح تعلیم یاییم؟ عیسی مسیح می خواهد نزد او برویم، با او همراه شویم و از او فروتنی را بیاموزیم. زیرا انسان طبیعتاً بسیار خودرای و مغرور است، باید مانند عیسی مسیح فروتن شود و از او طبیعتی تازه بیابد! در مورد این یگانگی*، در کتاب مقدس می خوانیم: "عیسی گفت ... همه از خدا تعلیم خواهند یافت. بنابراین هر کس صدای پدر را شنیده و از او تعلیم گرفته باشد نزد من می آید" ... (یوحنا ۶: ۵ ۴).
توجّه: برای موفقیّت در این راه، بهتر است علاوه بر آنکه فعلاً در حضور خدا و برای او انجام میدهیم، روزانه مدت کوتاهی را با خدا برای شنیدن صدایش در خلوت در جایی که برای این فیض تعیین کرده ایم، برویم و از اول انجیل متی شروع کنیم با دقتِ تمام و آهسته کلام خدا را بخوانیم. روز بعد به همین منوال تا آخر انجیل یوحنا ادامه دهیم. دوباره این چهار انجیل را سه بار دیگر بخوانیم (ممکن است چند ماه طول بکشد) تا زندگی زمینی مسیح سرلوحۀ زندگیِ ما شود که آن همان شباهتی است که در باب اول کلام خدا می خوانیم: خدا ما را به شباهت (روحانی) خود آفرید! پولس رسول برای برگرداندن ما به آن شباهت، می نویسد: "ای فرزندان من، درست مانند مادری در وقت زایمان، برای شما احساس درد می کنم تا شما شکل مسیح را به خود بگیرید" (غلاطیان ۴: ۹ ۱). در زیر فیض مسیح!
ممکن است مسیح امروز برگردد، آیا آماده ایم؟ دنیای نابسامان امروز ما احتیاجِ زیادی به صلح و آرامش دارد که تنها "سرور سلامتی (عیسی مسیح) که پایۀ "حکومتش را بر عدل و انصاف استوار خواهد ساخت" (اشعیا ۹: ۷ ). می تواند برقرار سازد. او دوهزار و شانزده سال پیش به این دنیا آمد و در میان ما با فروتنی زندگی کرد تا صلح در میان خدا و انسان برقرار سازد و ایمانداران حقیقی را آرامش کامل عطا فرماید. ولی اکثریت مردم او را نشناختند و رد کردند، گفتند: "ما نمی خواهیم این شخص بر ما حکومت کند" * (لوقا ۱۴:۱۹). او که کلمۀ خدا، پسر روحانی خدا، در ذات و ماهیت برابر با خداست، هم اکنون در دست راست کبریایی خدا نشسته، دارد مکانی برای آنهایی که بوسیلۀ اطاعت از کلامش (کتاب مقدس) با ریختن خون خود بر صلیب خرید، مهیا می سازد، و روزی نه چندان دور دوباره به این دنیا بر می گردد تا آنان را به پیش خود ببرد. این رویداد، اولین مرحله از بازگشت عیسی مسیح است که مدت آن هفت سال خواهد بود. در مرحلۀ دوم، مسیح برای برقراری سلطنت هزار ساله خود به همراه آنانی که قبلاً به پیش خود بُرده به زمین بازمی گردد. میکاه نبی در بارۀ این سلطنت، چنین پیشگویی کرده است: "خداوند در میان قومهای بسیار داوری خواهد نمود امتهای عظیم را از جای دور تنبیه خواهد کرد ... دولتها دیگر به جان هم نخواهند افتاد و خود را برای جنگ آماده نخواهند کرد" (میکاه نبی ۴: ۳).
پولس رسول در این باره می نویسد: "خدای متبارک و قادر کل و واحد، شاه شاهان و سرور سروران در زمان معین او را خواهد فرستاد" (اول تیموتائوس۶: ۵ ۱). در مقابل این چنین وعده های آشکار، چگونه می توان نسبت به بازگشت مسیح مشکوک شد؟ زیرا در کلام خدا می خوانیم: "خدا به همۀ وعده های خود عمل خواهد فرمود" (عبرانیان ۱۰: ۲۳). در جای دیگر می خوانیم "سپاس بر خداوند که همۀ وعده های خود را در حق ما به انجام رسانید ... خدا به تمام وعده های خوبی که به ما داده وفا نموده است" (اول پادشاهان ۸ : ۶ ۵ ). اینست آن انتظار و امید مبارک، که مسیح فرمود روز و شب در انتظار رسیدن آن بیدار و هوشیار بمانیم: "زیرا فیض خدا که برای همۀ مردم نجات بخش است ظاهر شده ما را تادیب می کند که بی دینی و شهوت دنیوی را ترک کرده با خرد اندیشی و عدالت و دینداری در این جهان زیست کنیم و تجلی جلال خدای عظیم و نجات دهندۀ زندۀ ما عیسی مسیح را انتظار بکشیم" (تیطس۲: ۱۱-۱۳). بنابراین وقتی صبح بیدار می شویم به خود بگوییم کاش امروز مسیح برگردد ما را در حالی ببیند که در فکر جلال بیشتر نامش زندگی می کنیم. همچنین شب، قبل از خواب به خود بگوییم اگر امشب مسیح برگردد، مطمئن هستیم طبق پیشگویی تسلی بخشِ کلام او: "در ابرها برای ملاقات او ربوده خواهیم شد" (اول تسالونیکیان ۴: ۷ ۱): در سرود نامۀ فارسی، در مورد بازگشت مسیح سرود زیبایی داریم که مضمون آن چنین است:
چون عیسی شاه جلال با شکوهِ بی زوال بازگشت کند به این جهان
ایمانداران حقیقی را سوی خود خواند در آن بهشت جاودان
شکر و سپاس باد بر نام عیسی تنها امیدم در این دنیا
بند گردان
شادانم حمدش را خوانم بازگشت منجیم را خواهانم
شادانم حمدش را خوانم بازگشت منجیم را خواهانم
وقتی رسد به پایان کار من در این جهان پرواز کنم سوی عیسی
تاج جلالش بخشد با شادی مرا گوید ای فرزند نزد من بیا
در نور رویش روم به سویش اشک شوق ریزم بهر فیضش
بندگردان
شادانم حمدش را خوانم بازگشت منجیم را خواهانم
شادانم حمدش را خوانم بازگشت منجیم را خواهانم
خوش به حال کسی که این حقیقت تابناکِ کلام خداوند، مایۀ تسلی و امید زندۀ اوست!* متاسفانه در این زمانهای آخر، بسیاری در کلیساها، یکی پس از دیگری به دام شیطان کشانده می شوند و دیگران را نیز به دنبال خود می کشند! (رومیان ۱: ۲ ۳) و این پیشگویی در حق آنان تحقق می یابد: "روح القدس صریحاً می فرماید که در زمانهای آخر بعضی در کلیسا از پیروی مسیح رویگردان شده ... از شیطان الهام خواهند گرفت" (اول تیموتائوس۴: ۱و۲). بنابراین "بیدار و هوشیار" باشیم، تنها بر مسیح و کتاب مقدس او توکل نماییم، و از امر خدا در (افسسیان ۴: ۴ ۱). اطاعت کنیم! زیرا "روزها شریر است." در زیر فیض مسیح!
رفع چند اشکال مهم که اغلب در ذهن حق جویان (حتی مسیحیان) بوجود می آیند:
سه خدا - مسیحیان خدای یکتا را می پرستند نه سه خدا، و اعتقادِ کامل دارند که او روح است با سه شخصّیت یا اِقنومِ پدر، پسر و روح القدس، که تثلیث اقدس نامیده می شود. عیسی مسیح خدا را خدای واحدِ حقیقی می خواند. او به یهودیانی که بر او تعدّی می کردند فرمود: "چگونه می توانید ایمان آرید و حال آنکه جلال از یکدیگر می طلبید و جلالی را که از خدای واحد است طالب نیستید" (یوحنا ۵:۴۳). همچنین در دعای خود به خدا چنین می گوید: "حیات جاودانی اینست که ترا خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند"(یوحنا ۱۷:۳).
پسر خدا – همچنانکه گفتیم خدا روح است، بنابراین پسرِ خدا مطلقاً معنی روحانی دارد و دلالت بر یگانگی و شباهت بین پدر و پسر می کند. عیسی مسیح در این باره به شاگردان خود می فرماید: "کسی که مرا دید، پدر را دیده است" (یوحنا ۱۴:۹)
چهار انجیل - انجیل به زبان یونانی به معنی خبر خوش یا مژده است. این مژده را چهار نویسنده: (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) تحت هدایتِ روح القدس در چهار کتاب از انجیل که هر یک به اسم خودِ نویسنده نامیده شده است به رشتۀ تحریر درآورده اند. کسانی که این خبر خوش را یعنی: نجات از گناه به وسیلۀ مرگِ عیسی مسیح بر صلیب، رستاخیز مظفرانۀ او از مردگان و صعود او با بدن آسمانی به آسمان به دیگران بشارت می دهند، مبشّرین هستند، نه مبلغّین. زیرا ایمان به مسیح، نجات از گناه، دریافت طبیعت تازه در درون انسان کار خداست که به وسیلۀ روح القدس انجام می دهد، و نه کار انسان! این معجزه تنها در اثر اعتراف به گناهکار بودن خود، توبه از گناهان و درخواست آمرزش از خدا میسّر می شود!
پیروان مسیح - همهً کسانی که خود را مسیحی می دانند، پیروان مسیح نیستند. پیروان مسیح کسانی هستند که به مسیح به عنوان منجی و مولای زندگی خود ایمان بیاورند، و با خوشحالی به این فرمایش مسیح جامۀ عمل بپوشانند: سپس (مسیح) به همه فرمود: " اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند، باید خود را انکار کرده، هر روز صلیب خویش را بر گیرد و از پیِ من بیاید" (لوقا ۹:۲۳).
کشورهای مسیحی - در دنیا کشور مسیحی وجود ندارد. هیچ کشوری چنین ادعائی نکرده است. کشورهائی که در آنها مسیحیان آزادی اظهار ایمان و انجام مراسم مذهبی دارند، به اشتباه کشورهای مسیحی خوانده می شوند. در کلام خدا، پولس رسول با الهام از روح خدا چنین می نویسد: "ای برادران، با هم از من سرمشق بگیرید، و توجه خود را به کسانی معطوف کنید که مطابق الگویی که در ما سراغ دارید، رفتار می کنند. زیرا همان گونه که بارها به شما گفته ام و اکنون نیز اشکریزان تکرار می کنم، بسیاری چون دشمنان صلیبِ مسیح رفتار می کنند. عاقبت چنین کسان هلاکت است. خدایِ آنان شکمشان است و به چیزهای ننگ آور مباهات می کنند، و افکارشان معطوف به امور زمینی است. حال آنکه ما اهل آسمانیم و با اشتیاقِ تمام انتظار می کشیم که نجات دهنده، یعنی خداوندمان عیسی مسیحٍ، از آنجا ظهور کند! او با نیرویی که وی را قادر می سازد تا همه چیز را به فرمان خود درآورد، بدنهای حقیر ما را تبدیل خواهد کرد تا به شکل بدن پر جلال او در آید. (فیلیپیان ۳ : ۱۷ -۲۱). متی برای یهودیان، مرقُس برای رومیان، لوقا برای یونانیان و یوحنا برای همه خبر خوشِ نجات از گناه و زیستن با مسیح تا به ابد را، بشارت داده اند. به همین علت است که پولس رسول درانجیل به همۀ می گوید:"همیشه در خداوند شاد باشید، باز هم میگویم: شاد باشید" (فیلیپیان ۴:۴).
"یک عده یونانی که برای مراسم عید به اورشلیم آمده بودند،... گفتند ما می خواهیم عیسی را ببینیم" (یوحنا ۱۲: ۲۱) ااکثریتِ مردم می خواهند مسیح را در طرز زندگی، بشارت، خدمات، سخنان و حتی طرز فکرِ مسیحیان ببینند. خدا را شکر که به مسیحیان، این امر و امتیاز داده شده است که "در فیض و شناخت خداوند و نجات دهندۀ ما عیسی مسیح نمو کنند" (دوم پطرس ۳:۱۸). تا دیگران ببینند که آنان "از همراهان عیسی هستند"! در اینجا مطالعۀ چند آیه از کتاب مقدس ما را در اجرای این امر حیاتی یاری خواهد داد:
۱- دیدنِ عیسی با چشمِ ایمان و آشنا کردنِ دیگران با او: "اما عیسی را می بینیم که اندک زمانی پایینتر از فرشتگان قرار گرفت، ولی اکنون تاج جلال و اکرام بر سرش نهاده شده است " (عبرانیان ۲:۹).
۲- سرمشق گرفتن ازعیسی: "از من سرمشق بگیرید، چنانکه من نیز از مسیح سرمشق می گیرم" (اول قرنتیان ۱۱:۱) و ۳- نشان دادنِ محبت عیسی به دیگران: "نور شما بر مردم بتابد، تا کارهای نیک شما را دیده، پدر آسمانی شما را تمجید کنند" (متی ۵:۱۶) واقعیت این است که اگر مسیحیان به خود، دلِ خود و دیگران بنگرند پشیمان خواهند شد. ولی وقتی که به عیسی مسیح، در کلامش بنگرند خوشحال خواهند شد. زیرا آنچه را که در آدم (به ارث بردن گناه از آدم) از دست داده اند در مسیح بدست خواهند آورد: آدم و حوّا شاه و ملکۀ طبیعت بودند: "خدا انسان را شبیه خود آفرید. او انسان را زن و مرد خلق کرد و ایشان را برکت داد. ... خدا همۀ ماهیان دریا، پرندگان آسمان، همۀ حیوانات و تمام گیاهان دانه دار و میوه های درختان را به آنان بخشید" (پیدایش ۱:۲۸-۲۹). متاسفانه آنان به او نگاه نکردند و معزول شدند.
بلی، در آدم، مشارکتِ دائم با خدا، برکات، عطایای روحانی و جسمانی، زیستن در پاکی و زندگی ابدی در باغ عدن را از دست دادیم. ولی از فیض، رحمت و محبت خدا، در مسیح، با نگاه کردن به او همچون: "شاه شاهان و سرور سروران" (اول تیموتائوس ۶:۱۵)، همۀ اینها، بعلاوۀ وعدۀ زیستن در بهشت با او تا به ابد را، به دست می آوریم! خدا را شکر، ایماندارانِ به مسیح این مزیّت را دارند که هر روز مسیح را با مطالعۀ دقیق کلامش ببینند، و گر نه، فرصت را از دست داده، سخت پشیمان خواهند شد. زیرا نه تنها برکات و عطایای فوق الذکر را از دست می دهند، بلکه از این وعدۀ خداوند در کلامش نیز بی نصیب خواهند ماند: "گر چه هنوز نمی دانیم در آینده چگونه خواهیم بود، اما این را به یقین می دانیم که وقتی مسیح باز گردد، مانند او خواهیم شد، چون او را همان گونه که هست خواهیم دید" (اول یوحنا ۳:۲). می دانیم که ما زیر خشم و غضب خدا بودیم، با ایمان به مسیح و اطاعت بدون چون و چرا از کلامش، نه تنها فرزند خواندۀ او شده ایم، بلکه در طبیعت او نیز شریک می باشیم (دوم پطرس ۱:۴) و نه تنها این، بلکه طبق کلام خدا، همین حالا روحاَ در بهشت زندگی می کنیم: "زیرا مُردید و زندگی شما اکنون با مسیح در خدا پنهان است. چون مسیح که زندگی شماست،ظهور کند، آنگاه شما نیز همراه او با جلال ظاهر خواهید شد" (کولسیان ۳:۳ -۴).
مسیح در کلامش از ما میخواهد که تا روزی که او را، رو به رو ببینیم، با فیض بی انتهای او، دیگران را که می خواهند او را ببینند، با او آشنا کنیم، تا آنان نیز موفق به دیدارش شوند. اگر در این راه، شخصاً قادر نیستیم و نمی توانیم این خدمت را به عهده بگیریم، دیگران هستند که از طرف خدا برای این خدمت خوانده شده اند. ما باید با هدایا و دعاهای خود، از دل وجان آنان را کمک و تشویق کنیم. زیرا وقت کم مانده است: عیسی مسیح می آید! در انجیل آمده:"همان طور که همه باید یک بار بمیرند و بعد از آن برای داوری در حضور خدا قرار گیرند، مسیح نیز یک بار به عنوان قربانی تقدیم شد تا بار گناهان آدمیان را به دوش گیرد و بار دوم که ظاهر شود برای کفارۀ گناهان نخواهد آمد، بلکه برای نجات آنانی که چشم به راه او هستند، می آید (عبرانیان ۹:۲۸). بنابراین آنان که چشم به راه او هستند، دعا کنند: "ماران اَتا" (اول قرنتیان ۱۶:۲۲) معنیِ این جمله به زبان آشوری که یکی از زبانهای اصلی کتاب مقدس است، "خداوندمان بیا" می باشد. در آخرین باب کتاب مقدس آیۀ ۱۷ نیز می خوانیم: "روح و عروس (منظور از عروس، ایمانداران حقیقی به عیسی مسیح می باشند) می گویند بیا و هر که می شنود بگوید بیا و هر که تشنه باشد بیاید و هر که خواهش دارد از آب حیات بی قیمت بگیرد" (اشعیاء ۵۵). در آخرین آیۀ کتاب مقدس، الهام روح خدا چنین است: "بیا ای خداوند عیسی"
در کتاب سرود زبان فارسی سرودی داریم که مضمون بند اول آن اینست:
دیدار او باشد یقین زیرا که می باشد امین
او وعده داده این چنین بر جملۀ ما مومنین
عیسی مسیح خدا را خدای واحد حقیقی می خواند و در دعا به او می گوید: "حیات جاودانی این است که ترا خدای واحدِ حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند" (یوحنا ۱۷ :۳). این راز آسمانی که با الهامِ روح القدس بر ما مکشوف شده، ما را بر آن می دارد که به این تنها خدایِ واحد حقیقی، آفرینندۀ آسمان و زمین ایمان بیاوریم و با اعتماد به تنها راهِ رسیدن به او (یوحنا ۱۴ :۶)، در رابطۀ روحانی با او قرارگیریم. آنوقت هم آهنگ با کتاب مقدس با او راز و نیازِ کنیم و پاسخ خود را نیز در آن بیابیم! تا بدین وسیله در فیض و شناخت او رشد کنیم (دوم پطرس ۳: ۱۸) و با او راهیِ بهشتی شویم که در اثرِ به ارث بردن گناهِ آدم، از دست دادیم و در اثرِ ایمان به مسیح و فیض بی حدّ او به دست می آوریم! این نقشۀ نجات ابدی تنها راه به بهشت است که قبل از آفرینشِ عالم طرح ریزی شد و در زندگی ایماندارانِ به مسیح تحقق می یابد!
اگر خدای نکرده هنوز این اطمینانِ نجات در ما بوجود نیامده باشد، شاید علت این است که هنوز این آیه از کلام خدا: "مسیح در شما امید جلال است" (کولسیان ۱: ۲۷). در زندگی ما تحقق نیافته است. بنابراین بهتر آنکه با درخواست از روح القدس اعماق قلب خود را کاوش کنیم تا دریابیم که پایۀ ایمانِ ما به مسیح، بر چه بنیادی نهاده شده است. اگر ایمان ما تنها با شنیدن از دیگران، دیدن معجزات استوار است، این گونه ایمان، امید جلال در بر نخواهد داشت، بلکه باید شخصاً با مسیح رابطۀ روحانی برقرار سازیم. چگونه؟
۱- "نزد پاهای او بنشینیم" و از او تعلیم یابیم: (لوقا ۱۰:۳۹). و (یوحنا ۶: ۴۵).
۲- در شراکت روحانی با او بسر بریم (مکاشفه ۳ :۲۰)، زندگیِ مسیح در چهار انجیل را بارها و بارها تحت مطالعۀ آهسته و دقیق قرار دهیم تا بیاری خدا طرز زندگی او الگوی زندگیِ ما شود!
۳- همه چیز را در قیاس با برتریِ شناختِ مسیح زیان بدانیم تا مسیح را به دست آوریم (فیلیپیان ۳: ۸).
۴- "در او بمانیم" (یوحنا ۱۵: ۴). در این باره پولس رسول می نویسد:" با مسیح به صلیب شده ام، دیگر من نیستم که زندگی می کنم، بلکه مسیح است که در من زندگی می کند؛ و این زندگی که می کنم با ایمان به پسر خدا است که مرا محبت کرد و جان خود را به خاطر من داد" (غلاطیان۲: ۲۰).